مراحل توانمندسازی
برنامههای توانمندسازی، یک طرح یا برنامه نیست و مستلزم تعهد مدیران در تمام سطوح سازمان است. در غیر اینصورت، تلاشها نه تنها ممکن است به بهبود بهرهوری منجر نشود، بلکه حتی نتیجه معکوس نیز در برداشته باشد. برای گرفتار نشدن در این دام، توانمندسازی باید از راس هرم سازمان آغاز شود. به این معنا که ابتدا افراد راس هرم باید رفتارشان را تغییر دهند. بنابراین فرایند ایجاد محیط کاری توانمند، به ارتباط بین فعالیتهای سازمانی، محیط سازمانی و سبک مدیریت بستگی دارد.هر یک از این سه مولفه دارای تعاریفی به شرح ذیل است:
فعالیتهای سازمانی: فعالیتهای سازمانی برای توانمندسازی کارکنان در سازمان شامل تیمسازی، غنیسازی شغلی و مدیریت بر مبنای هدف میباشد.
محیط سازمانی: محیط کاری افراد در توانمندی آنها بسیار موثر است، زیرا کارکنان وظایف خود را در خلاء انجام نمیدهند. آنها به توانمندی دست نخواهند یافت، مگر آنکه نیازهای اساسی شان در محیط کار فراهم (ارضاء) شود. این محیط باید فرصت لازم را برای ورزیدگی (ممارست) کارکنان با میزانی از اختیارات، قدرت و انگیزش درونی به وجود آورد. به عبارت دیگر، محیط توانمند فرصت و محیط غیرتوانمند محدودیتهایی را برای افراد به همراه میآورد. این امر به میزان نفوذی که هر یک از کارکنان بر کار خود و نتایج حاصل از آن دارند، بستگی دارد. به عبارت دیگر، اگر کارکنان توانمند باشند ولی در کار خود از نفوذ لازم برخوردار نباشند، فرصت فراهم شده برای توانمندی آنها فاقد اثر و نتیجه خواهد بود.
سبک مدیریت: سبک مدیریت کارآمد، مکمل ایجاد محیط مناسب برای پرورش کارکنان توانمند است. برخی مدیران سنتی با سبک مدیریت آمرانه و تحکمی، به دلیل نگرش سنتی شان به قدرت، هرگز قادر به توانمند ساختن کارکنان خود نخواهند بود. بر خلاف آنها، مدیران توانمند با سبکهای مدیریت روابط انسانی به عنوان هادی، مباشر، تسهیل کننده و مربی عمل میکنند. به عبارت دیگر، اولین گام در توانمندسازی، تغییر نگرش مدیران به اعضای سازمان میباشد. نوع نگرش Y در نظریه مک گریگور به مثابه یک مبنای نظری مناسب برای توانمندسازی، به ارجحیت دادن سبک مدیریت اجتماعی و دموکراتیک، به جای سبک دیکتاتوری و اقتداری منجر میشود. مدل رهبری خدمتگزار نیز مفروضاتی مشابه با نظریه مک گریگور دارد.
روشهای توانمندسازی
برای توانمندسازی منابع انسانی روشهای مختلفی از سوی مدیران انتخاب، اجرا و پیگیری میشود که مهمترین این روشها را میتوان در این موارد خلاصه نمود:
مشارکت: در این روش، تصمیمگیری به کارکنان تفویض میگردد. مشارکت فعالانه کارکنان و درگیر کردن آنان در تصمیم گیریها و پروژههای سازمان، به عنوان یکی از مکانیزمها و روشهای موثر توانمندسازی است که میتواند منجر به انگیزش و رضایت شغلی، و نهایتاً توانمندتر شدن آنها گردد.
درگیر ساختن افراد: ارائه تجربیات، ایدهها و پیشنهادات توسط کارکنان را شامل میشود.
ایجاد تعهد: ایجاد تعهد بیشتر در کارکنان نسبت به اهداف سازمان و بهبود رضایت شغلی را در بردارد.
مسطحسازی ساختاری: در این روش، عرضی کردن ساختار و کاهش تعداد لایهها و سطوح مدیریت در ساختار سازمانی انجام میشود.
آموزش: بی شک آموزش موثر و نافذ یکی از ابزارهای مهم در توانمندسازی کارکنان برای رسیدن به اهداف سازمانی است. برنامههای آموزشی در صورتی مفید خواهند بود که با مشارکت کارکنان و مدیریت و همچنین مشارکت در برنامههای سازمانی برای بالا بردن انگیزههای کاری است. از طریق گردهماییهای دورهای، کارگاههای آموزشی و سخترانیهای مدیر، قابل دستیابی است. علاوه بر آموزش و یادگیری، مکانیزمهایی چون مدیریت عملکرد، مربیگری، چرخش شغلی و جانشین پروری میتواند نقش نظام آموزش را در توانمندسازی کارکنان ایفا کند.
منبع
داودی، فتانه(1393)، تاثیر توانمندسازی منابع انسانی بر عملکرد سازمان، پایاننامه كارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید