مدل شادماني

اخيراّ مدلي از شادماني قابل حصول توسّط ليبوميرسكي، شلدون و شيد و شلدون و ليبوميرسكي، ارائه شده است. مدل شادي قابل حصول بيانگر اين است كه بهزيستي كنوني تحت تأثير سه طبقه از فاكتورها يا عوامل مي‌باشد: عوامل ژنتيكي يا نقطه‌ي شروع ثابت، عوامل محيطي يا آماري و عوامل فعّاليّتي يا ارادي .  عوامل ژنتيكي يا نقطه‌ي شروع، به آمادگي‌هاي ژنتيكي يا رواني اشاره دارد و از اين نقطه‌نظر عامل ثابت اين الگو مي‌باشد . در واقع اين عوامل غير قابل تغيير بوده و تأثير ثابتي را اعمال مي‌کنند بنابراين در افراد به‌صورت  خطّ مبنا  عمل مي‌كند و ميزان يا نقطه‌ي تعيين‌شده را به مرور زمان در بهزيستي پيش‌بيني‌كننده و واپس‌روي تعريف مي‌كنند . اين عامل  پنجاه درصد از كلّ واريانس شادماني را به خود اختصاص داده است. عوامل ژنتيكي احتمالاً بازتابي از ويژگي‌هاي خلقي شخصيّت مثل برون‌گرايي، درون‌گرايي، خلق منفي ، برانگيختگي و … هستند كه همگي ريشه در نوروبيولوژي افراد دارد و تغييرات اين ويژگي‌ها در طول عمر، بسيار اندك است به عنوان مثال، كيگان،  كودكان را از سنّ چهار  ماهگي تا  یازده  سالگي مورد پيگيري و مطالعه قرار داد و نشان داد كه مردم‌آميزي كودكان در سن یازده  سالگي مي‌تواند ناشي از ويژگي عمده‌ي نوزادي كه به واكنش كند معروف است و آن هم ژنتيكي و ناشي از الگوهاي عصبي شيميايي است باشد.

اين امر نشان مي‌دهد كه شادماني در دوره‌هاي مختلف زندگي قابل تغيير است اما توسّط مجموعه عوامل ژنتيكي نمي‌توان آن را تغيير داد بلكه با تغيير عوامل غير ژنتيكي مي‌توان سطح شادماني را افزايش داد .عوامل محيطي، تا حدودي ويژگي‌هاي ثابت مثبت يا منفي زندگي فردي مي‌باشند نظير وضعيّت زناشويي، تحصيلات، شرايط زندگي، وضعيّت اقتصادي. چنين عواملي بطور شگفت‌انگيزي داراي تأثيرات عرضي كم امّا ثابت بهزيستي مي‌باشد. اين عامل 8 الي 15 درصد از واريانس شادماني را به خود اختصاص مي‌دهد. تا هنگامي‌كه افراد به يك موقعيّتي به‌وسيله‌ي رسيدن به يك موقعيّت جديد مثل افزايش سطح درآمد يا تغيير در چهره مي‌رسند چنين افزايشي پايدار خواهد بود زيرا مردم تمايل به سازگاري و انطباق با شرايط ثابت دارند. دلايل ديگر مبني بر اينكه چرا تغييرات موقعيّتي بر افزايش شادماني بي‌تأثير است به خاطر اين واقعيّت است كه تغييرات موقعيّتي هزينه‌بر هستند مثلاً پول، زمان و … و در بسياري موارد غير‌عملي و يا حتّي غيرممكن است كه بعد از دست‌يابي به سقف يك شرايط و موقعيّت مثبت، آن شرايط را ارتقا و افزايش داد. بنابراين اين راهبرد در كوتاه‌مدّت عملي است اما در بلند‌مدّت كارآيي ندارد.

البتّه قبل از اقدام به ارتقاي شادماني ضروري است تحت اين شرايط و موقعيّت‌ها، نخست نيازهاي اساسي و اوّليه برطرف گردد . عوامل فعّاليّتي يا ارادي، اشاره به فرآيندهاي تلاش‌مدار و هدفمند زندگي فرد دارد و دربرگيرنده‌ي جنبه‌هاي شناختي مانند:  داشتن نگرش‌هاي مثبت و كمال‌گرا، رفتاري :مانند ابراز علاقه به ديگران يا ورزش‌كردن و خواست‌هاي ارادي مانند : تعيين و دنبال‌كردن هدف‌هاي شخصي معني‌دار است، از اين‌رو عامل متغيّر به شمار مي‌رود .مطالعات اخير حاكي از اين است كه تأثير مثبت تمرينات روان‌شناختي مثبت‌نگر در زمينه‌ي ارزش‌هايي مانند سپاس‌گذاري و قدرداني، اميد، عفو و بخشش حاكي از فعّاليّت‌هاي شناختي است كه تأثير بسيار عالي بر افزايش شادماني گذاشته است. از ويژگي‌هاي فعّاليّت‌هاي ارادي اين است كه اين فعّاليّت‌ها موقّتي و دوره‌اي هستند، يعني در تمام مدّت نمي‌توان يك كار انجام داد. مردم بايد زمان بهينه براي انجام يك فعّاليّت را كشف كنند و آن را در محدوده‌ي زماني انجام دهند تا انجام كار با نشاط معنادار و مثبت براي آن مشخّص باشد.

ويژگي ديگر اين رفتارها تغييرپذيري آن‌هاست. افراد با توجّه به شرايط به طور مداوم مي‌توانند رفتارهاي ارادي خود را تغيير دهند چرا كه ذاتاّ انجام آن فعّاليّت را خوشايندتر و برانگيزاننده‌تر مي‌دانند. در نهايت از مهم‌ترين ويژگي‌هاي اين رفتارها اين است كه به خوبي مي‌توانند سازگاري افراد را تأمين كنند. به عنوان مثال مردي كه ازدواج كرده است به خاطر ويژگي‌هاي مثبت همسرش، براي همسرش گل مي‌خرد و به اين ترتيب سازگاري مناسب با شرايط ايجاد كرده است. به خاطر ويژگي‌هاي مذكور فعّاليت‌هاي ارادي بيشترين تأثير را بر افزايش و حفظ شادماني دارد. لازم به ذكر است كه چهل  درصد از واريانس شادماني توسّط فعّاليّت‌هاي ارادي تبيين مي‌شود. بنابراين عوامل وابسته به اين فعّاليّت‌ها در مقايسه با عوامل ژنتيكي و جمعيت‌شناختي توان كنترل و تأثيرگذاري بسياري بر ميزان شادي افراد دارند.در طول پژوهش‌ها شلدون و ليبوميرسكي ، عنوان كردند، حفظ و تداوم شادماني بيشتر از طريق تغيير در فعّاليّت‌هاي ارادي و داوطلبانه امكان‌پذير است تا از طريق تغيير موقعيّتي و محيطي .

 به سه دليل مي‌توان شادماني را افزايش داد:

  • مداخله‌هاي انجام شده حاكي از افزايش شادماني است. مثلاً با تمرين و تكرار ارزش‌هايي مثل قدرداني، شكرگذاري و بخشودگي مي‌توان شادماني و بهزيستي را ارتقاء داد.
  • بسياري از عوامل مختلف هيجاني با بهزيستي در ارتباط هستند كه به طور ارادي قابل كنترل هستند.
  • گستره‌اي از عوامل شناختي با بهزيستي مرتبط هستند كه توسّط عوامل شناختي قابل كنترل هستند، مثلاً با انتخاب اهداف خاصّي مي‌توان بهزيستي را افزايش داد.

منبع

 رحیمیان،افسانه(1393)، رابطه‌ي بين سبک‌هاي هويّت و تاب‌آوري با شادماني در دانش‌آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0