مدلهای ارائه شده در تحلیل قاتلان سریالی
مدل کنترل آسیب هیکی
هیکی، بیان می کند که زمینه های وقوع قتل سریالی می تواند، زیستی ، روان شناختی ، جامعه شناختی یا ترکیبی از آنها باشد. همراه با برخی حوادث یا زنجیره ای از حوادث که آسیب زا نام دارد و در طول رشد شخص واقع می شوند از نظر هیکی ، آسیب ها ی مرتبط شامل مواردی مثل سوء استفاده دوره کودکی ، اختلال در زندگی به وسیله مرگ یا طلاق ، محرومیت از تحصیل و تصورات ذهنی سرشار از خشونت ؛ بطور واقعی یا بر مبنای رسانه ها می شود. این موارد آسیب زا ، توسط افراد زیادی مورد تجربه قرار می گیرند در حالیکه تبدیل به یک قاتل سریالی نمی شوند اما نسبت به آن دسته از افرادی که دارای زمینه یا آسیب پذیری مهمی هستند، آثار چنین آسیب هایی منجر به ایجاد احساسهایی همچون طرد ، سوء ظن، گم گشتگی و اضطراب می شوند که شخص را از پذیرفتن و سازش با فشارهای بیشتر عاجز می سازد.
ترکیب فشارها و اثرات احساسات منفی، می توانند منجر به شماری از واکنشهای اعم از انطباقی و غیرانطباقی شود با این وجود به برخی دلایل ، قاتل سریالی، سرزنش و حقارت را به خاطر احساسات پریشانش نمایان ساخته و از طریق حمله و یورش به دیگران سعی در بازگرداندن و حفظ اعتماد به نفس می کند در تلاش برای به دست آوردن دوباره آرامش روانی که از غلبه و تسلط بر دیگران حاصل می آید. قاتلین سریالی در صورتکها ، نمادها یا روکشی از خویشتن دارای اعتماد به نفس به نظر می آیند. تسهیل کننده های مختلف، مثل الکل یا مواد مخدر، هرزه نگاری و توهم موجب کاهش بازدارندگی شده و منجر به ارتکاب قتل می شوند چیزی که هیکی معتقد است معمولاً در نهایت ، حتی بدون چنین تسهیل کننده هایی اتفاق خواهد افتاد.
مدل انگیزش رسلر
مدل انگیزش در خصوص قتلهای جنسی بر اساس اطلاعات به دست آمده از 36 قاتل جنسی محکومیت یافته رسلر و دیگران، مؤلفه ای که به شخصیت قاتلان سریالی جنسی شکل می دهد را شرح و توصیف می کنند: اینکه طفل در یک محیط اجتماعی بی اثر متولد می شود این مسئله عمدتاً به والدینی بر می گردد که نسبت به کودکانشان بی تفاوت هستند یا حتی انحرافات شناختی آنها را مورد پذیرش قرار می دهند و یا عملاً انحرافات آنان در رفتارهای ضداجتماعی شان را مورد تشویق قرار می دهند. در این حالت طفل در وضعیتی قرار می گیرد که ترکیبی از امیدهای واهی ، فقدان حمایت عاطفی و تربیتی که هم وجود ندارد سخت و خشن است یا غیرمستمر است .
در بین چنین محیط ناکارآمدی کودک با بحرانهای آلودگی عادی و احتمالاً غیرعادی رودررو می شود مشکلاتی در انجام تکالیف جاری زندگی ، مشاهده یا تجربه خشونت و مانند اینها، فقدان حمایت محیط پیرامونی منجر می شود که طفل در مواجه با این فشارها به خیال پردازی دست بزند خیال پردازی های خشن در نائل شدن به غلبه و کنترل کمک می کند این واپس زنی به خیال پردازی منتهی به نقصان در پیوند با سرپرست کودک و پس نقصان در ارتباط بین فردی می شود. محیط غیرحمایتی نقصان در تطابق دادن با حوادث تأثیرگذار ، در شکل واکنشهای نمادین جمع می گردد، ایجاد خصیصه های شخصیتی منفی که به وسیله ساختار شخصیتی یا نظام اعتقادی مورد حمایت قرار می گیرد. سپس این واکنشهای نمادین به صورت اعمال مختلفی نسبت به خود و دیگران نمایان می شود.این مدل نشان می دهد که چگونه یک طفل دوست داشتنی با ظاهری عادی می تواند تبدیل به یک هیولایی سادیستیک، بعنوان نتیجه ای از فرایندهای غیرمحول اجتماعی شده شود.
مدل تلفیقی آریگو و پورسل
تمرکز خاص بر قاتلین جنسی که در آنها تحریک جنسی به طور واضح یک عامل کلیدی محسوب می شود هدف آریگو و پورسل اضافه کردن مفهوم پارافیلیا,نابهنجاری جنسی، جهت در نظر گرفتن قاتل شهوانی از طریق ادغام دو مدل انگیزش رسلر و مدل آسیب کنترل هیکی است. پارافیلیا برانگیختگی جنسی است نسبت به موضوع یا رفتار غیرجنسی. پارافیلیایی ها ، توسط تخیلاتی که معمولاً از طریق خود ارضایی تقویت می شوند، حمایت می شوند. مبنای آریگو و پورسل تبیین این مسئله که چگونه پارافیلیا سادیسم شدید در قاتل سریالی تثبیت می شوند. آنها بر این ادعای که همه پارافیلی ها خصوصاً نوع سادیسم جنسی، معلول بیماری مغزی اند ایراد وارد می کند.براساس دو مدل قبلی پارافیلیا نتیجه وقایع زندگی آسیب زای حل نشده اوایل بلوغ هستند. عزت نفس پایین و عدم دلبستگی موجب شده اند تا نوجوان به خیال پردازی وابسته شود.
خشم حاصل از طرد شدگی های مکرر و شکست عناصر معمول زندگی تخیلی نوجوان محسوب می شود. وقتی که احساسات جنسی نوجوان با بلوغ جنسی وی واقع می شود، امر طردشدگی اجتماعی و شکست مشابه را تجربه می کند از آن جا که قبلاً آموخته است که انجام دادن در خیال مطمئن تر است این طبیعی خواهد بود که جهت انجام تمایلات جنسی به خیال پردازی رجوع کند.آریگو و پورسل ضعف تأثیر دو مدل انگیزش رسلر، و مدل کنترل آسیب هیکی ، مدل ترکیبی از نوع شناسی پارافیلیا ارائه می کنند و بر اهمیت تبیین آن و قتل شهوانی تأکید می کنند .
با توجه به این مسئله که هدف این پژوهش بررسی ویژگی های فردی ، خانوادگی، شیوه ارتکاب قتل، نوع قتل و انگیزه ی قاتلان سریالی ایران بوده است، پژوهشگر برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی قاتلان و تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از مدل کنترل آسیب هیکی استفاده می کند. مدلی که در آن هیکی زمینه های وقوع قتل سریالی را زیستی، روان شناختی، جامعه شناختی یا ترکیبی از آنها می داند، همراه با برخی حوادث یا زنجیره ای از حوادث که او آنها را حوادث آسیب زایی می داند که در طول رشد شخص واقع می شود با تأکید به این مسئله که این موارد آسیب زا توسط افراد زیادی تجربه می شود در حالیکه تبدیل به قاتل سریالی نشده اند اما نسبت به افرادی که دارای زمینه یا آسیب پذیری هستند، آثار چنین آسیب هایی منجر به رفتارهای خشونت آمیزی می شود.
منبع
توکلی،راحله(1391)، بررسی شیوه ی ارتکاب قتل ، نوع قتل و انگیزه های قاتلان سریالی ایران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی، دانشکده پردیس نیمه حضوری علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید