مداخله های معنوی
در کتابی که به تازگی توسط انجمن روان شناختی آمریکا به چاپ رسیده است، نوعی راهبرد معنوی برای استفاده در مشاوره و روان درمانی مطرح می کنند. آنگاه با ذکر جزئیات، فهرست کلی مداخله های ممکن را ارائه و توضیح میدهند. این مداخله ها عبارتند از:
دعا
صرف نظر از هر معنایی که دعا برای درمانگر دارد، دعا برای درمانجو ممکن است معنا های کاملا متفاوتی داشته باشد.معنای دعا برای مراجع، با هر آنچه که این عمل برای مشاور معنا می دهد، می تواند بسیار متفاوت باشد.تحقیق رز ، نشان داد که موضوع دعا در درمانگری مسئله ساده ای نیست، به این صورت که فقط درمانگر، در درون یا بیرون از جلسه ی درمان، برایدرمانجو دعا کند. دعا را ممکن است درمانگر و بخاطر توفیق کار درمانی یا برای تمرکز بر مراجع و مشکل خاص او، آن هم بخصوص زمانی که کار درمان به بن بست رسیده بکار ببرد.
رز از بی میلی مراجعان برای بحث درباره ی دعا سخن می گوید و با توجه به تجربه های شخصی اظهار می دارد: شخصا متوجه شده ام که بیشتر اوقات سخن گفتن خصوصی درباره ی دعا می تواند همراه با خطر باشد و احتمالا در باب مسائل جنسی، باعث شرم و خجالت مراجعان شود، این احتیاط حتی در اجتماعات کلیسایی نیز رعایت می شود . او توجه ما را به ارزش دعا کردن مراجعان، بخصوص مراجعانی که بصورت عادتی دعا می خوانند، جلب می کند: از طریق دعا کردن در فاصله جلسات درمان، مقدار زیادی از درد های روان شناختی عمیقی که مراجعان با آنها دست به گریبانند، در ذهنشان حلاجی می شود.
بحث درباره ی مفاهیم الهیات و کتاب های مقدس
بسیاری از محققین از جمله ریچاردز و برگین ، پیشنهاد کرده اند که در جلسه ارزیابی مراجعان، درباره پیشینه و باورهای مذهبی و معنوی آنها پرس و جو کنیم . این روش پیامد های بسیار دارد و یکی از آنها این است که به مراجع بفهمانیم در صورتی که خود او بخواهد،معنویت او بعنوان بخشی از درمان قابل بررسی است. بدین ترتیب درمانگر می تواند نقش ایمان مذهبی یا فقدان آن را در مراجع ارزیابی کند و بفهمند که آیا مراجعه به کتب مقدس به طور بالقوه می تواند به طور بالقوه بخشی از درمان در نظر گرفته شود یا خیر؟ این عمل باعث می شود که درمانگر آشکارا بر اساس چارچوب مرجع مراجع عمل کند.
استفاده از آرامش معنوی و فنون تصویر سازی
استفاده از آرامش و تصویر سازی، بخش ارزشمندی از مهارت های اساسی هر درمانگر التقاتی یا ترکیب گر است.شواهدی در مورد اثر بخشی این نوع کار درمانی وجود دارد. به عنوان مثال : پراپست و همکاران،در ایالات متحده دریافتند که از میان 59 آزمودنی مذهبی که دچار افسردگی بودند کسانی که با استفاده از تصویر سازی مذهبی یا مشاوره مذهبی با کشیش ها تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروهی که تحت راهبرد شناختی –رفتاری استاندارد قرار نگرفته بودند یا در فهرست انتظار بودند، پس از20-18 جلسه درمان، افسردگی کمتر و نمره های سازگاری بیشتری داشتند. این تفاوت ها پس از پیگیری های سه ماهه و دو ساله، به این اندازه بارز نبود.
منبع
آرمنده،امیر(1394)، اثربخشی درمان شناختی –هیجانی معنوی SCET))بر روی بحران هویت زندانیان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید