مداخلات اجتماعی
مداخلات به طور کلی شامل آموزش مهارت های اجتماعی، الگودهی، آموزش مستقیم، ایفای نقش و تقویت اجنماعی است.استفاده از تقویت اجتماعی در ایجاد فرصت های مختلف برای بازی اجتماعی، تشریک مساعی و حمایت متقابل بسیار مفید است. یکی از مشکلات اساسی در این نوع مداخلات این است که مهارت های آموزش داده شده بدون حمایت های اضافی نگهداری نمی شوند و خارج از موقعیت آموزش، تعمیم داده نمی شوند. کودکان کم نوان ذهنی درصورت ارائه مداخلات اضافی و مستمر، می توانند با کودکان عادی و کودکان معلولیت مشابه، روابط متقابل اجتماعی برقرار کنند. بیشتر روش های مداخله شامل آموزش مستقیم، الگودهی، ایفای نقش و تقویت رفتارهای یادگرفته شده است.
یکی از راه کاره ای آموزش و تقویت مهارت های اجتماعی بازی گروهی می باشد. پالوترین و همکارانش ، اظهار میدارند مهارت تقلید در بازی گروهی وسیلهای موثر برای تربیت کودکان و نوجوانان عقبمانده ذهنی است. اهمیت بازی در رشد اجتماعی کودکان به ویژه در جوامع بشری که ساخت اجتماعی متحول تری دارند و نقش اجتماعی و اقتصادی پدر و مادر در رابطه با شرایط موجود تغییر یافته است بینهایت برجسته و پر اهمیت است. آذرین و لیندسلی،برای ایجاد همکاری در بازی راههای مختلفی را مورد بررسی قرار دادند. آنها گروهی از بچهها را دو نفر دو نفر به انجام یک بازی مشغول کردند، به هر بچه یک قلم داده شد و خیلی راحت گفته شد که بازی عبارت است از قرار دادن قلم در یکی از سوراخی که در جلوی آنها قرار دارد، به بچهها گفته شده بود که هر از چند گاه یک بار بسته مربا به فنجانی که در بین آنها قرار دارد خواهد افتاد.
دستگاه طوری تنظیم شده بود که تقویت کننده ؛بسته مربا، زمانی به داخل فنجان میافتد که بچهها درست چهره به چهره قرار میگرفتند و در یک زمان فنجان قلم خود را به داخل سوراخی که در جلوی آنها بود قرار میدادند، همکاری و تعاون میان آنها به این نیاز داشت که تصمیم بگیرند در چه وقتی و در کدام سوراخ قلم خود را فرو برند تا در بسته مربا با هم شریک شوند. در طول ده دقیقه همه گروههای دو نفری یاد گرفتند که با یکدیگر همکاری و تعاون نمایند، میتوان چنین استنباط کرد که کودکان میتوانند در اثر کسب رضایت، خواه از طریق دریافت پاداش بیرونی و خواه درونی در رفتار خود در هنگام بازی نسبت به فعالیتهایی که مستلزم همکاری و تعاون است راغب شوند.
بازیهای گروهی به رشد مهارتهای اجتماعی کمک میکند. کودکانی که از انجام مهارتهای لازم در بازی ناتوان باشند معلول تلقی میشوند. اگر رفتار کودک در بازی ضمن فعالیتهای اوقات فراغت توأم با حس همکاری و مشارکت باشد. سبب ایجاد مهارتهایی چون دوستیابی، سازش با دیگران، یادگیری نحوه مشارکت، رقابت، همکاری، رعایت نوبت و در مجموع توفیق بیشتر تعادل اجتماعی میشود. آنچه در زندگی موفقیتآمیز روزمره خود نیاز است، برخورداری از سازگاری اجتماعی کافی هنگام کار در میان اجتماع دوستان یا خانواده است. لازم است که همه افراد اعم از افراد عادی و عقبمانده ذهنی بدانند که چگونه با دیگران سازگاری داشته باشند. مدرسه باید به کودک عقبمانده ذهنی کمک کند تا آن دست از عادات و الگوهای رفتاری را که سازگاری وی را با محیط اجتماعیاش تسهیل میکند تقویت کند. کودکان عقبمانده ذهنی به دلیل تأخیر در مهارتهای اجتماعی نیاز دارند که اوقاتی از روز را برای آموزش این مهارتها به خود اختصاص دهند، زیرا آنها در آموزش چنین مهارتهایی تکرار بیشتری نیاز دارند.
اشلاین ، کی یرنان و ویهمان، برنامه آموزشی مهارتهای اجتماعی و اوقات فراغت را با گروهی مرکب از شش کودک که عقبماندگی ذهنی متوسط داشتند اجرا کردند. در این تجربه میان رفتارهای کاملاً مطلوب (مانند رفتارهای هدفدار یا متناسب با سن) و رفتارهای نامطلوب مانند : اعمال کلیشهای نامتناسب با سن رابطه معکوسی پیدا شد. برنامه آموزشی فوق با مشاوره، تقویت و استفاده از مواد همراه بود . وورچ و ولتز، نیز با آموزش منظم و فعالیتهای اوقات فراغت به افراد، رفتارهای مثبت فزایندهای را مشاهده کردند. آنها به سنجش اثرات آموزش در اوقات فراغت بر رفتار چهار نوجوان که معلولیت شدید داشتند و در یک آموزشگاه خصوصی آموزش ویژه میدیدند، پرداختند. در نتیجه آموزش دو نفر از نوجوانان طی اوقات فراغت در رفتار مثبت کاوشگرانه و دقیق پیشرفت قابلملاحظهای داشتند. سومین نفر ضمن بازی با وسایل آرام به نظر میرسید ولی زمانی که وسایل سرگرم کننده در اختیارش نبود خودسرانه عمل میکرد .
عدم موفقیت کودکان عقبمانده ذهنی در همگامی فکری با کودکان غیر معلول، ناسازگاری شخصی و گسترش الگوهای نامطلوب رفتاری را در آنان تشدید میکند. بلوغ اجتماعی کودک در حالت بیماری و سازگاری رضایتبخش وی با اجتماع، در سرتاسر سالهای شکلگیری شخصیت کودک بیشتر از طریق شرکت در بازیها به دست میآید. این امر در مورد یک عقبمانده ذهنی چنین نیست زیرا وی خود را از طرف همسالانش طرد شده میداند یا به دلیل تفکر ضعیفی که دارد علاقه ندارد در بازی گروهی شرکت کند. در نتیجه عقبماندههای ذهنی غالباً خود را حقیر میشمارند و مهارتها و استعدادهای خود را کوچک میانگارند که نتیجتاً باعث گوشهنشینی و رکود تواناییها آنان میشود.
بدهی است که این افراد سر میخورند و حالت نمیدانم در آنها ایجاد میشود که معنی آن این است که سعی کردم نتوانستم و دیگر نمی خواهم امتحان کنم.برخی عقبماندگان ذهنی در محیطهایی هستند که آنچه از آنها انتظار می رود بیش از حد توان آنها است. این افراد در این محیط رفتارشان همراه با ترس و پرخاشجویی است امکان دارد پرخاشجویی کودک عقبمانده به این دلایل باشد. پوشانیدن، ضعف نشان دادن ارزش، جلب توجه، تسکین اضطراب، حرکتهای حاکی از سرکشی و سایر رفتارهای نامطلوب به صورت مشابهی برانگیخته میشود. امکان دارد در مواقعی عقبماندههای ذهنی از معلولیت خود به عنوان سپری حفاظتی استفاده کنند یا برای عدم پذیرش خود در اجتماع آشکارا درخواست همدردی کنند.
موریس و دالکر: آموزش میتواند از طریق همراه کردن کودک با یک مربی بزرگسال حین انجام بازیهای مختلف صورت گیرد یا کودک با همسال خود که او نیز دچار عقبماندگی است ولی عملکرد بهتری نسبت به او دارد سرگرم بازی میشود. ویهمان، کودک با همسال خود که کودکی عادی و سرگرم بازی است آموزش می بیند. یا دو همسال متساوی با عملکرد ضعیف را میتوان توسط یک یا دو مربی بزرگسال آموزش داد.کنپذیک و پیترسن،میتوان عدهای از کودکان معلول شدید را در کنار همسالان عادی آنها آموزش داد.
هر یک از شیوههای فوق را میتوان با شیوه دیگر تلفیق کرد و از انواع مختلف تقویت مثل نمره، خوراکی یا تحسین برای شکلهای گوناگون بازی بهره جست.لازم به ذکر است که تدارک محیط قبل از اجرای بازیها به شکل انتخاب اسباب بازیها، اندازه اتاق یا موزیک متن امکانپذیراست. بنا به اظهار استرین،آماده سازی محیط میتواند فعالیت بازی کودکان را افزایش دهد.ادن و آشر، در پژوهش خود دستهبندی فهرست و نمونههای مهارتهای اجتماعی زیر را منحصراً در مورد کودکانی که از محبوبیت کمتری برخوردارند به کاربرده اند.
- شرکت:وارد بازی شوید، بازی را شروع کنید، به بازی یا فعالیت توجه کنید و از نیروی خود به بهترین وجه استفاده کنید.
- ارتباط:یک مخاطب برای صحبت انتخاب کنید: درباره بازی با خودتان حرف بزنید، دوستی، تنوع، خوب بودن ،حامی یا مددکار بودن.
به مخاطب خود توجه کنید:هنگامی که او کار خوبی انجام میدهد جملهای مناسب یا مثبت اظهار نظر کنید، گاهی لبخند بزنید، بازی را با تفریح توأم کنید. آماده کمک یا طرح پیشنهاد باشید، از تشویق استفاده کنید.لاگرکا و همکاران ،بر اساس تحلیل عوامل موثر در پذیرش همسال در دبستان ، هشت زمینه را برای آموزش مهارتهای اجتماعی مشخص کردهاند. این زمینهها به روابط مثبت میان همسالان اشاره دارند که به مهارتهای فرعی نیز تجزیه شدهاند هشت زمینه یاد شده عبارتاند از:
- لبخند زدن، خندیدن
- ادای احترام به دیگران
- پیوستن به فعالیتهای در حال انجام
- بیشتر دعوت کردن دیگران
- مهارتهای گفت و شنود
- تشریک مساعی و تعاون
- سخن محبتآمیز گفتن
- ظاهر آراسته داشتن
فلاورز، یک بازی به نام بازی اعتماد به نفس برای آموزش مهارت اجتماعی طرح کرده است که در آن میزان اعتماد به نفس شاگرد ضمن بلند کردن دست برای پاسخ به سؤال معلم در کلاس تعیین میشود. شاگردان درباره مواد کلاس سؤالهایی طرح میکنند و در صندوق سؤال میاندازند، گروههای سه نفری به شکل دلخواه تشکیل میشود و بقیه نقش مدیر، منشی تابلو، داور نوبت، منشی امتیازها و مسئول تنظیم وقت را بر عهده میگیرند. سؤالها خوانده میشود اولین کسی که دست خود را بلند کرده است میتواند پاسخ دهد و اعضای گروه مقابل میتوانند با بلند کردن دست به سؤالهای مانده پاسخ دهند. بازی به سه مرحله تقسیم میشود. در مرحله اول بازیکنانی که به کمتر از 10% سؤالها پاسخ میدهند شاگردانی با اعتماد به نفس کم شناخته میشوند، در مرحله دوم این گروه از شاگردان به گروههای مستقل تبدیل میشوند و فقط میان خود به رقابت ادامه میدهند. در مرحله سوم، بار دیگر گروهها به طور دلخواه تشکیل میشوند تا مثبت بودن اجرای مرحله دوم در افزایش دفعات پاسخگویی کودک در رقابت معمولی مشخص شود.
نتایج حاصل از مطالعات در زمینه این بازی افزایش چشمگیری را در مورد داوطلب شدن در پاسخ، پاسخگویی درست، تعمیم در کلاس عادی، بهتر شدن نمرهها و دیگر شکلهای مشارکت نشان داده است.در یک تحقیق دیگر فلاورز آموزش مهارتهای اجتماعی را به شکل ایفای نقش، به اجرا در آورد. وسایل بازی شامل دو مکعب پلاستیکی بزرگ، یکی به رنگ قرمز و دیگری به رنگ آبی با تصاویر و نقشهای مختلف در هر سطح مکعبها (مثل مرد مسن، زن همسایه، دختر مجرد). یک دسته کارت موضوعی، یک نقشه مکانهای مختلف و یک زمانسنج سه دقیقهای است. دو بازیکن مکعبها را می غلطانند تا نقش آنها و نیز محل ایفای نقش مشخص شود. محلها که با شماره روی مکعب مشخص میشوند شامل حیاط خانه، اتاق بیمارستان، ماشین، آسانسور از کار افتاده، مرکز خرید، پارک، تلفن عمومی، هواپیما، ماشین لباسشویی، اتاق انتظار و ایوان خانه است. داور بازی یک کارت موضوعی میکشد و میخواند شروع بازی را اعلام میکند و دکمه زمانسنج را می زند. بازیکنها باید طی سه دقیقه نقش تعیین شده را با جملههای آغازین کارت موضوعی اجرا کنند، کارتهای بازی خاص مهارتهای اجتماعی را میتوان ساخت. این بازی در یادگیری مهارتهای اجتماعی مفید به نظر میرسد. بازیهای دیگری توسط گاردنر،با نام بازی صحبت، احساس و عمل که در روان درمانی کاربرد دارد. بازی وضع دشوار، توسط کاپلان، کرافورد و نلسون ، در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی پیشنهاد شده است.
نکته دیگر در آموزش مهارتهای اجتماعی به کودک آن است که افکار و احساسات او را بشناسیم. آن شیوههایی را که به سهولت ارتباط اجتماعی کمک میکند. افکار مربوط به یک برخورد اجتماعی تا حد زیادی از طریق نحوه درک موقعیت اجتماعی شکل میگیرد. بنابراین باید آنچه در جهت بهبود ادراک اجتماعی اعمال میشود مورد توجه قرار داد. ادراك اجتماعي به توانایی مشخص در تعبیر دقیق یک موقعیت اجتماعی اشاره دارد. به طوریکه ادراک اجتماعی باهوش در ارتباط است.نظری نژاد به نقل از رادبزگ، ونگ وونگ ،اظهار میدارد که کودکانی که دارای نیازهای ویژه هستند درک اجتماعی کمتری دارند. برای ادراک اجتماعی تعریفهای متعددی شده است. موریسون و بلاک آن را فرآیند پیچیدهای میخوانند که به عوامل بسیاری بستگی دارد. به نظر آنها شخص باید در موقعیت اجتماعی نشانههای محیط را بخواند یا درک کند، مهارتهای تصمیمگیری را به کار بندد و بعد با پاسخهای حرکتی وارد محیط شود.اگر از دید مثبت به مسئله بنگریم هدف اجتماعی در بازی عبارت از رشد حس همکاری در رفتار کودک است. در واقع:
- کودک ضمن اجرای یک بازی عادی به همتای خود نزدیک میشود و پیشنهاد همکاری در یک بازی را میکند. مثال: بیا با این مکعبها یک خانه بزرگ بسازیم.
- کودک ضمن اشتراک بازی با همتای خود مسئولیتهای متعددی را در نیل به هدف مشترک پیشنهاد میکند. مثال: من این دیوار را میسازم و تو میتوانی دیوار دیگری را بسازی.
- کودک ضمن بازی مشترک با همتای خود ضوابط و شیوههای تعیین شده را رعایت میکند .مثال: اگر مقررات مربوط به چیدن دیوار قبلاً تعیین شده باشد کودک از آن جانبداری میکند مگر آن که توافقهای تازهای درباره مسئله میان کودکان ذینفع صورت گیرد.
- کودک ضمن بازی مشترک در صورت نیاز به همتای خود کمک میکند مثال: این جا یک مکعب دیگر برای دیوار تو هست.
- کودک ضمن بازی مشترک نظر مثبت خود را نسبت به کار همتایش اظهار میکند .مثال: از دیوار بلندی که ساختی خوشم میآید.
- کودک در ادامه بازی مشترک در جمعآوری وسایل به همتای خود کمک میکند. در ادامه متناسب با اهداف پژوهش مهارتهای اجتماعی در قالب بازیها انتخاب و به کار گرفته شده است.
منبع
مرادی کچلکی،سیما(1393)، بازي درماني در افزایش مهارتهای شناختي، اجتماعي و حركتي دانشآموزان كم توان ذهني آموزش پذير،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید