مبانی و مفاهیم رفتار خریدمصرف کنندگان
امروزه به منظور موفقيت در بازارها فهميدن ارزشهاي مصرفي مشتريان و تاثير آنها بر رفتار مصرفكنندگان از موضوعات حیاتی میباشد. افراد فرضيههاي ذهني و سبك زندگي خود را بر پايه عوامل تأثيرگذار دروني (بهطور عمده عاطفی و احساسی) و برونی (بهطور عمده محیطی) شکل میدهند. هرگاه افراد با موقعیتهای مرتبط مواجه میشوند، فرایند تصمیمگیری خرید ناخودآگاه در ذهن آنها فعال میشود. این فرایندها و دستاوردهای حاصل از آن از طریق تاثیرگذاری بر عوامل درونی و بیرونی به نوبه خود بر نوع نگرش افراد نسبت به خود و سبک زندگی آنها تاثیر میگذارد.
از بین همه خریداران از خریدی که انجام دادهاند، درصد خاصی راضی هستند. به اعتقاد بازاریابان بسیاری از مشتریان راضی در عین رضایت باز هم ممکن است به هر دلیلی به نامهای تجاری رقیب روی آورند؛ بنابراین هر چقدر تعداد مشتریان راضی بیشتر باشد شرکت میتواند از تکرار خرید خود اطمینان بیشتری یابد. يكي از ويژگيهاي انسانها در طول حيات بشري رفتار مصرفي آنهاست. هر فرد براي آ نكه به حيات فردي و اجتماعي خود ادامه دهد، لازم است كه در حوزههاي گوناگون زندگي مقداري از توليدات بشري را مصر ف كند. مصرف ابعاد گوناگوني را در بر ميگيرد و تمامي مظاهر مادي ومعنوي توليدات بشري را در برمي گيرد.
هر يك از ما بر مبناي نظم خاصي، غذا، لباس، مسكن، حمل و نقل، وسايل خانه، ايدهها و خدمات را استفاده يا مصرف ميكنيم. رفتارهاي مصرفي انسانها، از يك سو بر جنبههاي گوناگون زندگي اقتصادي و اجتماعي تأثير گذاشته و از سوي ديگر، تحت تأثير عوامل گوناگوني قرار دارد. ميزان و نوع مصرف ميتواند بيانگر مسائلي چون سبك زندگي، طبقه و حتي نوع نگرش افراد باشد و از سوي ديگر، ميتوان با توجه به موارد ياد شده مقدار و نوع مصرف را سنجيد .ويلكي و سالمون رفتارهاي مصرف كننده را فعاليتهاي فيزيكي، احساسي و ذهنياي كه افراد هنگام انتخاب، خريد، استفاده و دور انداختن كالاها وخدمات در جهت ارضاي نيازها و خواستههاي خود درگير آنها هستند، ميدانند.
بهعبارت دیگر رفتار مصرفکننده فعالیتهایی هستند که در آنها افراد درگیر استفاده واقعی یا باالقوه از اقلام مختلف بازار که شامل محصولات، خدمات، ایدهها و محیط فروشگاهها میشود، هستند. از دیدگاه ویلکی و سالمون رفتار مصرفکننده، فعالیتهای فیزیکی، احساسی و ذهنیای که افراد هنگام انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالاها و خدمات در جهت ارضای نیازها و خواستههای خود درگیر آنها هستند اطلاق میشود .چالش عمدهای که پیشروی بازاریان قرار دارد، این است که چگونه متناسب با محصول یا خدمتی که به مصرفکنندگان ارائه میشود، بر رفتار خرید آنها تاثیر بگذارند. آنها میدانند که عمل خرید تنها بخشی از فرایند رفتار مصرف کننده است.
رفتار مصرفکننده را میتوان بهصورت فرآیند و فعالیتهایی از قبیل جستجو، انتخاب، خرید، استفاده، ارزیابی و کنارگذاری کالا یا خدمت خاصی که نیاز یا خواستهای را برآورده سازد، تعریف کرد. رفتار مصرفکننده حوزه پیچیدهای است که محدوده وسیعی از مفاهیم را پوشش میدهد و در قلب همه مسائل بازاریابی قرار دارد. بهطورکلی رفتار تصمیمگیری خرید مصرف کننده را میتوان بهصورت سه مرحله مجزا ولی مرتبط با یکدیگر در نظر گرفت. مرحله اول مربوط به تلاشهای بازاریابی شرکت بهمنظور تأمین نیازها وخواستههای مصرف کننده است. مرحله دوم یعنی فرآیند مدل برنحوه اتخاذ تصمیم مصرف کننده و عوامل محیطی که بر تصمیمات مصرف کننده تأثیر میگذارند، تأکید دارد.
عوامل فردی شامل عوامل روانی و عوامل شخصی است. عوامل روانی ذاتی مصرف کننده یعنی یادگیری، شخصیت، ادراک، انگیز ش و باورها و نگر شها در نحوه تأثیرگذاری عوامل مؤثر محیطی روی اطلاعات مصرف کننده در مورد محصول یا خدمت تأثیر خواهد داشت. مرحله سوم که آنرا خروجی مدل میگوییم رفتار تصمیمگیری خرید مصرف کننده است که اهداف سازمان نیز در این مرحله تحقق مییابد. در این مرحله از منظر تلاشهای سازمانی عمل فروش و از منظر رفتارمصرف کننده عمل خرید انجام میشود و پس از مصرف کالا مسئله رضایت از خرید و در صورت تکرار خرید مسئله وفاداری نسبت به محصول یا مارک تجاری مطرح میگردد. دراینصورت اگر مرحله سوم بهصورت کامل انجام گیرد و رضایت مشتری و وفاداری او تحقق یابد سازمان نیز به اهداف خود خواهد رسید .
به لحاظ سنتی، محققانِ رفتار مصرف کننده، مشاهده کردهاند که رفتار خرید یک کالا یا خدمت پس از شکلگیری باورها و نگرشها سرمیزند. با این وجود، مطابق دیدگاه تأثیر رفتاری، رفتار ممکن است به طور مستقیم بیآنکه ابتدا مصرفکنندگان باورها یا نگرشهای قویای درمورد محصول ایجاد کرده باشند، تحت تأثیر قرار گیرد. رفتار هنگامی مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرد که نیروهای پرقدرت موقعیتی یا محیطی، مصرف کننده را وادار به عمل کند. به اعتقادپژوهشگران، از باورها، شناخت و رفتار مشتریها این گونه بر میآید که هر سه میتوانند بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین، افراد گاهی با شکلگیری باورها، رفتار متناسب با آن را نیز نشان میدهند .
سازمانهاي امروزي بدلیل خاص و محدود بودن مشتري و منافع فراوان ایجاد مشتري وفادار براي سازمان خود،همواره بدنبال ایجاد راهکارهایی براي دستیابی به اینگونه مشتریان هستند. با افزایش شدید رقابت تجاري و روند قدرتمند جهانی شدن، نقش مشتري از یک مصرف کننده صرف به یک عنصر چند وجهی با نقش مصرف کننده کمک تولیدکننده، کمک ایجاد کننده ارزش، کمک توسعه دهنده دانش و رقابتها تبدیل شده است که نشان دهنده موقعیت خیلی مهم براي مشتري است .براي اینکه بتوان مشتریان وفادار را درسازمان حفظ کرد و به مشتریان امیدوار ، خدمات بهتري ارائه داد باید در اولین قدم آنها را شناخت، با شناخت هر دسته از مشتریان میتوان متناسب با نیاز آنها خدمات شرکت را بهبود داد و به این صورت مشتریان را حفظ کرد.
پس از تشخیص مشتریان، مشخصات آنها، خواستهها، نیازها و انتظارات هر طبقه از آنها و سپس شناخت خدمات شرکت، ایرادات و اتلافات حین خدمت، یافتن فرصتها و تهدیدها میتوان سود آوري شرکت را بالا برد. در بخش ارائه خدمات، روابط میان فردي عاملی مهم به حساب میآید و تحقیقات حاکی از آن است که ایجاد رابطه میان مشتري و ارائه کنندگان خدمات تاثیر مثبتی بر رابطه مشتري با شرکت خواهد داشت. در حقیقت با ارائه اطمینان و مزایاي اجتماعی، وجود این نوع ارتباط به ایجاد ارزش میانجامد و وفاداري مشتري را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق نقش رضایتمندي او میسر میسازد. آنها همچنین ارتباطی مستقیم را میان رضایت مشتري ومیزان خرید انجام شده نشان دادند .
چگونگی شکلگیری رفتارها، تمایلات و باورها
موون و مینور معتقدند که «رفتارها، باورها، تمایلات، نگرشها می توانند به سه شیوه مجزا شکل گیرند. ابتدا از طریق شکلگیری مستقیم که در آن یک باور، نگرش یا رفتار مستقیماً شکل گرفته، حالتها بر روی یکدیگر بنا میشوند و سلسله مراتب اثرات خلق میشود و سپس سلسله مراتب اثرات نظمی را که در چارچوب آن باورها، نگر شها و رفتارها اتفاق میافتد، معرفی میکند.»
شکلدهی مستقیم باورها و تمایلات: دیدگاه تصمیمگیری به توضیح چگونگی شکلگیری مستقیم باورها میپردازد. بنابراین، باورها مستقیماً از دل فعالیتهای پردازش اطلاعات و فعالیتهای یادگیری شناختی مصرف کننده بیرون میآید.
شکلدهی مستقیم شناخت: سه سازوکار دیدگاه تجربی نحوه شکلگیری نگرشها بهطور مستقیم شامل شرطی شدن کلاسیک، پدیده مواجه سازی محض و تأثیر حالات خلقی را توضیح میدهد.
خلق رفتار به طور مستقیم: به لحاظ سنتی، محققانِ رفتار مصرف کننده، مشاهده کردهاند که رفتار خرید یک کالا یا خدمت پس از شکلگیری باورها و نگرشها سر میزند. با این وجود، مطابق دیدگاه تأثیر رفتاری، رفتار ممکن است به طور مستقیم بی آن که ابتدا مصرف کنندگان باورها یا نگرشهای قویای درمورد محصول ایجاد کرده باشند، تحت تأثیر قرار گیرد. رفتار هنگامی مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرد که نیروهای پرقدرت موقعیتی یا محیطی، مصرف کننده را وادار به عمل کند. به اعتقادپژوهشگران، از باورها، شناخت و رفتار مشتریها این گونه برمیآید که هر سه میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین، افراد گاهی با شکلگیری باورها، رفتار متناسب با آن را نیز نشان میدهند .
کلیدهای هفتگانه رفتار مصرف کننده
- رفتار مصرف کننده برانگیخته است، بدین معنی است که عموماً رفتار مصرف کننده در راستای رسیدن به هدف خاصی برانگیخته میشود.
- رفتار مصرف کننده در بر گیرنده فعالیتهای زیادی است.
- رفتار مصرف کننده یک فرآیند است. فرآیند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیتهای قبل از خرید، ضمن خرید و بعد از خرید را در بر میگیرد.
- رفتار مصرف کننده از نقطه نظر زمانی و پیچیدگی متفاوت است، منظور از پیچیدگی، تعداد فعالیتها و سختی یک تصمیم است.زمانبری و پیچیدگی نیز با یکدیگر مرتبطند. یعنی با در نظر گرفتن بقیه عوامل، هر چه تصمیمی پیچیدهتر باشد، زمان بیشتری صرف آن خواهد شد.
- رفتار مصرف کننده نقشهای مختلفی را در بر میگیرد که این نقشها عبارتند از:
- پیشقدم: کسی است که اولین قدم درباره ایده خرید کالا یا خدمت خاصی فکر کرده و آن را پیشنهاد میکند.
- تاثیرگذار: کسی است که نظرات و پیشنهادات او نهایتاً بر تصمیم خرید تاثیر میگذارد.
- تصمیمگیرنده: کسی است که نهایتاً درباره خرید قسمتی از آن تصمیم میگیرد، یعنی تصمیمگیری درباره خرید، آنچه که باید خریده شود، نحوه خرید و مکان خرید به عهده این شخص است.
- خریدار: خرید عملاً توسط این شخص انجام میشود.
- ذینفع یا استفاده کننده: کسی است که کالا یا خدمت را مصرف میکند یا مورد استفاده قرار میدهد .
- رفتار مصرف کننده تحت تاثیر عوامل خارجی است. اساساً این مفهوم منعکس کننده این نکته است که رفتار مصرف کنندگان ماهیت انطباقی دارد. یعنی مصرف کنندگان با محیط پیرامون خود منطبق میشوند و تصمیمات آنها تا حد زیادی تحت تاثیر نیروهای خارجی هستند.
- افراد مختلف، رفتار مصرف کنندگی مختلفی دارند. یعنی افراد مختلف با توجه به ترجیحات و تفاوتهای فردی که دارند رفتار مصرفی متفاوتی دارند .
فرآیند تصمیمگیری خرید مصرف کننده
زمانی که کالایی خریداری میشود مصرف کننده معمولاٌ از فرآیند تصمیمگیری پیروی میکند. این فرآیند نشان دهندهی یک فرایند عمومی هستند که مصرف کننده از شناسایی یک محصول یا خدمت مورد نیاز تا ارزیابی آن و خرید طی میکند. این فرایند راهنمایی برای مطالعهی نحوهی تصمیمگیری مصرف کنندگان است که شامل 5 مرحله بوده که در زیر به آنها اشاره خواهد شد.
شناخت مشکل: اولین مرحله در فرایند تصمیمگیری مصرف کننده، شناخت مشکل است. مشکل زمانی شناسایی میشود که مصرف کننده اختلاف عمدهای میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب یا ایدهآل خود احساس کند. مصرف کننده این وضعیت را به عنوان مشکل تلقی و سعی میکند آن را برطرف کنند. شناسایی مشکل زمانی شروع میشود که مصرف کننده تحت تاثیر محرکهای درونی و بیرونی قرار دارد. این چنین خواستههایی معمولاً توسط آگهیهای تجاری و دیگر اقدامات تبلیغاتی ایجاد میشوند.
جمعآوری اطلاعات: پس از شناسایی مشکل، مصرف کنندگان به جمع آوری اطلاعات در مورد گزینههای مختلف موجود، به منظور بر طرف کردن خواستههایشان میپردازند .جمعآوری اطلاعات میتواند داخلی، خارجی یا به هر دو صورت باشد. جمعآوری اطلاعات داخلی عبارت است از فرایند یادآوری اطلاعات ذخیره شده در حافظه. این اطلاعات ذخیره شده تا حدود زیادی از تجربیات پیشین فرد از مصرف محصول نشأت میگیرد. در مقابل فرد در جمعآوری اطلاعات خارجی به دنبال اطلاعاتی است که در محیط خارجی وجود دارد. دو منبع عمدة جمعآوری اطلاعات خارجی که عبارتند از: منابع اطلاعاتی کنترل شده و کنترل نشدة بازاریابی.
ارزیابی گزینهها و خرید: پس از جمعآوری اطلاعات و دستیابی به مجموعهی گزینههایی که میتوانند به عنوان محصول مورد نظر انتخاب شوند مصرف کننده آمادة تصمیمگیری است. مصرف کننده با استفاده از اطلاعات ذخیره شده در حافظهی خود و همچنین دستیابی به منابع خارجی، معیارهایی برای خود تعیین میکند. مشکل ممکن است کوچک یا بزرگ، ساده یا پیچیده باشد. هدف یک مدیر بازاریابی شناسایی عدم تبادل میان وضعیت دلخواه و وضعیت موجود مصرف کننده است. خواسته زمانی به وجود میآید که یک فرد نیازی برآورده نشده دارد و در عین حال کالا یا خدمت خاصی برای ارضای آن نیاز تعیین شده است. فرصت اغلب زمانی شناسایی میشود که مصرف کننده به دنبال کالاهای متفاوت یا محصولات با کیفیت بهتر و بالاتر باشد. این انتقال اغلب زمانی رخ میدهد که شرایط فرد به دلیلی تغییر کرده باشد، مثلاً به دانشگاه رفته یا شغل جدیدی را کسب کرده باشد. نیاز هم به چند روش قابل شناسایی است. به عنوان مثال زمانی که نیازهای جدیدی به وجود میآیند مصرف کنندگان به راههای مختلف به خواستههای برآورده نشدهی خود پی میبرند ولی دو روش عمدهای که مصرف کنندگان برای شناسایی این خواستهها به کار میبرند زمانی است که محصول موجود عملکرد مناسبی ندارد. همچنین مصرف کنندگان خواستههای برآورده نشدة خود را با دیدن محصولاتی که در آینده تولید خواهند شد و یا شنیدن نکاتی در مورد آنها شناسایی میکنند. این معیارها مصرف کننده را در ارزیابی و مقایسه گزینهها یاری برساند.
ارزیابی پس از خرید: در صورتی که خریدی صورت گیرد مرحلة بعدی، ارزیابی محصول پس از خرید آن است.
عوامل مؤثر بر رفتار تصمیمگیری خرید مصرف کننده
آشنایی با رفتار تصمیمگیری خرید مصر ف کننده صاحبان صنایع و مدیران شرکتها و مؤسسات تولیدی و خدماتی را یاری میدهد تا به درستی تصمیم بگیرند و کالاها و خدمات خود را با توجه به قوانین رفتار آدمی در هنگام خرید در معرض فروش قرار دهند یا برای آنها تبلیغ نمایند. لیتل در یک مدل آمیخته بازاریابی بیان کرد تولید کننده با استفاده از متغیرهایی مانند قیمت، تبلیغات و ابزارهای تشویقی مانند ارائه نمونهها و کوپنها و نیز شکل ظاهری محصول و بستهبندی بر رفتار مصر ف کننده تأثیر میگذارد. خرده فروش از طریق در دسترس قرار دادن محصول در قفسه و ویترین، قیمت، تشویقات ویژه و رسانههای تبلیغاتی بر رفتار مصرف کننده تأثیر میگذارد.
در عین حال نیروهای محیطی مانند روندهای اقتصادی و فصلی بودن کالا رفتار مصر ف کننده را شکل میدهند. در فرآیند توزیع و فروش، خرده فروش بر تولیدکننده تأثیر میگذارد و تولیدکنندگان رقیب ممکن است به جای کمک کردن به فروش مارک تجاری مانع فروش آن شوند. یک مدل یادگیری پویا در رفتار مصر ف کننده اثرات «آموزنده» تبلیغات و اثرات «تصویر ذهنی» یا «کسب اعتبار» در تبلیغات را مورد بررسی قرار میدهد. مصرف کنندگان دارای اطلاعات ناقص از مشخصههای مارک تجاری هستند و از طریق مصرف مارک تجاری و تبلیغات آموزنده درباره مشخصههای مارک تجاری اطلاعاتی به دست میآورند.
اثر تصویر ذهنی یا کسب اعتبار بدست آمده از تبلیغات مستقیماً وارد تابع مطلوبیت مصر ف کننده میشود و مستقل از باورها نسبت به مشخصههای ذاتی محصول بر مطلوبیت تاثیر میگذارد. به طور کلی رفتار تصمیم گیری خرید مصرف کننده را میتوان به صورت سه مرحله مجزا ولی مرتبط با یکدیگر در نظر گرفت. مرحله اول مربوط به تلا شهای بازاریابی شرکت به منظور تأمین نیازها و خواستههای مصرف کننده است. این مرحله که ورودی سیستم را شکل میدهد شامل عناصر آمیخته بازاریابی یعنی محصول، قیمت، تبلیغات و تو زیع محصول در بازار است. مرحله دوم یعنی فرآیند مدل بر نحوه اتخاذ تصمیم مصرف کننده و عوامل محیطی که بر تصمیمات مصرف کننده تأثیر میگذارند، تأکید دارد. عوامل فردی شامل عوامل روانی و عوامل شخصی است. عوامل روانی ذاتی مصرف کننده یعنی یادگیری، شخصیت، ادراک، انگیز ش و باورها و نگرشها در نحوه تأثیرگذاری عوامل مؤثر محیطی روی اطلاعات مصرف کننده در مورد محصول یا خدمت تأثیر خواهد داشت.
عوامل شخصی که سن و مراحل سیکل زندگی، شغل، درآمد و سبک زندگی میباشند. بر انتخاب نوع و کیفیت محصول تأثیر دارند. عوامل محیطی که روی مصرف کننده اثر میگذارند یعنی اعضاء خانواده، دوستان، همسایگان، طبقه اجتماعی، تعلقات فرهنگی، خرده فرهنگها، شرایط اقتصادی و قانونی جامعه و رقابت عواملی هستند که بر نوع خرید مصر ف کنندگان و نحوه استفاده از چیزهایی که میخرند و همچنین در ایجاد یا بالفعل نمودن نیاز آنها مؤثرند. مرحله سوم که آنرا خروجی مدل می گوییم رفتار تصمیم گیری خرید مصر فکننده است که اهداف سازمان نیز در این مرحله تحقق مییابد. در این مرحله از منظر تلاشهای سازمانی عمل فروش و از منظر رفتار مصرف کننده عمل خرید انجام میشود و پس از مصرف کالا مسئله رضایت از خرید و در صورت تکرار خرید مسئله وفاداری نسبت به محصول یا مارک تجاری مطرح میگردد. در این صورت اگر مرحله سوم به صورت کامل انجام گیرد و رضایت مشتری و وفاداری او تحقق یابد سازمان نیز به اهداف خود خواهد رسید .
در اکثر مطالعات مربوط به رفتار مصرف کننده اولاً همه جنبههای محسوس مارک تجاری مانند کارآیی فنی، تحویل به موقع، کیفیت خدمات و الزامات خاص مصرف کنندگان در نظر گرفته نشده است. ثانیاً فقط بر فعالیتهای کوتاه مدت به منظور بهبود مارک تجاری توجه شده و نسبت به تغییرات بلند مدت مانند تغییر ویژگیهای مارک تجاری که از بررسیهای گذشته بدست میآیند، غفلت شده است. همچنین زنجیرههای علت و معلولی در مورد عملکرد مارک تجاری نادیده گرفته شده و بر متغیرهای قابل مشاهدۀ مستقیم تاکید میگردد.
منبع
اصغری، سیده مرسده(1394)، تاثیر عوامل عاطفی و محیطی از تبلیغات بر رفتارهای خرید مشتریان بیمه، پاياننامه كارشناسي ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید