ماهیت کار گروهی

کار گروهی عبارت است از: مجموعه تلاش های آگاهانه، منسجم و هماهنگ افرادی که برای دست یابی به هدف یا اهدافی مشترک صورت می گیرد و هم افزایی در محصول (نتیجه) را در پی دارد. در این تعریف سه نکته اساسی وجود دارد، که باید تحلیل شود.

ارادی و آگاهانه بودن

قید آگاهانه در این تعریف آن دسته از تلاش هایی را که به صورت قهری و ناخودآگاه در قالب جمعی صورت می گیرد، خارج می کند. به عبارت دیگر، اگر برخی فعالیت های فردی، در شرایطی کاملا اتفاقی با فعالیت های فردی دیگران هماهنگ شود و نوعی هم افزایی را به وجود آورد، در نظر ما کار گروهی محسوب نمی شود. به دیگر بیان چون اراده ما تاثیری در شکل گیری چنین فعالیتی به صورت گروهی نداشته است، در این جا مورد بررسی قرار نمی گیرد. به عنوان مثال، نیاز جامعه به انواع لباس (کت و شلوار، لباس ورزش، لباس احرام، لباس عروس، لباس کار، لباس نوزاد، لباس زیر، لباس عزا، لباس زمستانی و…) نیاز گسترده ای است که جز با اهتمام جمعی تأمین نمی شود، اما از آن جا که تولید کنندگان لباس، بدون نقشه و هماهنگی قبلی هریک تنها به سلیقه و تشخیص خود بخشی از این نیاز گسترده را بر عهده گرفته و به رفع آن می کوشند، لذا این تلاش جمعی از تعریف ما خارج است. .

انسجام و هماهنگی

هماهنگی میان اعضای گروه در دو سطح قابل تصور است: یکی این که فعالیت هر عضو گروه، ضدیتی با کار سایر اعضای گروه نداشته باشد و مخل به فعالیت های دیگران نباشد. سطح دوم و بالاتر این که فعالیت هر فرد علاوه بر این، کمک به کار آن ها نیز محسوب شود. سطح مطلوب در یک کار گروهی بهینه، سطح دوم است و لذا در این قسمت لازم است تا روشن کنیم که چگونه می توان به این سطح از هماهنگی میان اعضا دست یافت. دو دسته عامل در بین اعضای گروه وجود دارد که می توان از طریق آن ها سطح هماهنگی گروه را بالا برد: یکی عوامل مشترک که به چگونگی قرار گرفتن اعضا در گروه بازمی گردد و دیگری عوامل درونی و فردی است. این دو، هم بر انسجام گروهی و هم بر یکدیگر نقش تاثیرگذاری دارند. عوامل دسته اول هنگام طراحی گروه باید به شکل بهینه مد نظر باشد و عوامل درونی باید توسط اعضای گروه به طور شخصی مورد توجه و عمل قرار گیرند تا سطح بالایی از انسجام گروهی حاصل گردد .

که ما در این جا به برخی از این عوامل شخصی اشاره می کنیم:

  1. اعتقاد به کار گروهی.
  2. داشتن مهارت های کار گروهی.
  3. روحیه اطاعت از رهبر منتخب.
  4. نظم و انضباط ویژه در امور شخصی.
  5. روحیه کار تشکیلاتی، از جمله این که:

محدوده ها، حدود، وظایف و اختیارات تعریف شده در گروه را به رسمیت بشناسند.همراهی با جمع را حتی در امور مخالف نظر شخصی شان را داشته باشند. (مخالفت باید قبل از تصمیم گیری و در مرحله تضارب آرا باشد، ولی بعد از تصمیم گیری گروهی، نظرات شخصی کنار گذاشته شود و همدلانه برای تحقق اهداف گروه تلاش شود.تعهد و وظیفه شناسی داشته باشند، (خیال همه راحت باشد که فرد وظایف محوله را به نحو احسن انجام خواهد داد). به اندازه توان مسولیت قبول کنند.در تصمیم گیری ها، اصل مشورت را رعایت کنند.توان تصمیم گیری در محدوده اختیارات و مسئولیت مربوطه شان را داشته باشند (فرد برای همه جزئیات منتظر تصمیم گروه نباشد.

  1. گذشتن از علایق شخصی به نفع اهداف گروه .
  2. تحمل کندی رشد شخصی به خاطر همرهی با گروه.
  3. تحمل کندی طبیعی انجام کار گروهی.
  4. مدارا با افراد سطح پایین تر و تشویق آنان به رشد و پیشرفت به جای سرزنش زبانی و عملی آنان.
  5. پذیرش عضویت در گروه تنها در صورت هماهنگی میان اهداف شخصی با اهداف گروهی است، در غیر این صورت، نه گروه را معطل خودشان کنند و نه خودشان را معطل گروه.
  6. تنظیم برنامه سایر فعالیت ها با لحاظ برنامه های جمعی و ایجاد هماهنگی میان آن ها.
  7. جدیت در انجام وظیفه محوله به صورتی که نوع کار، رفتار دیگران و سایر عوامل در اراده و جدیت فرد تاثیری نگذارد.
  8. اخلاص در انجام وظیفه؛ یعنی هر عضو فقط به دنبال بهبود رابطه با خدا باشد نه چیزهایی؛ از قبیل امتیازجویی و رقابت با دیگران.

نکته: کار گروهی تنها در صورتی پیش می رود، که اعضای گروه بتوانند به کار دیگران اعتماد کنند. بنابراین، اگر اعضای گروه به کار دیگری اعتماد نداشته باشد، لاجرم باید آن کار را یا خودش انجام دهد و یا مجددا آن را چک و بازنگری کند، که این مسئله کار را از گروهی بودن خارج می سازد.

هم افزایی

شرط هم افزایی، که در تعریف آمده، روشن می کند که اگر عده ای دور هم جمع شوند و کار گروهی انجام دهند، ولی ثمره کارشان برابر با مجموع تلاش انفرادی آن ها باشد، این کار، کار گروهی محسوب نمی شود. اجتماع مورچگانی را در نظر بگیرید که به یک انبار گندم دست یافته و برای انتقال این گندم ها به لانه خود، هر کدام گندمی را به دوش می گیرند و تا لانه می برند. این کار که علی الظاهر به دلیل تعداد زیاد مورچگان و اجتماعشان در محلی واحد، نوعی کار گروهی تلقی می شود، به دلیل این که هم افزایی ندارد، از حوزه تعریف ما بیرون است.

در برخی موارد ممکن است ثمره کار گروهی حتی از کار فردی نیز پائین تر باشد؛ یعنی نه تنها هم افزایی وجود ندارد، بلکه هم کاهی نیز رخ داده است. مثل این که اجتماع مورچگان برای انتقال گندم از انبار به لانه، سبب ترافیک و بند آمدن مسیر شود و مثلا به جای این که در یک ساعت هر یک 20 دانه گندم جابجا کنند، فقط موفق به انتقال 10 دانه شوند، که این مورد هم از تعریف ما خارج است.

منبع

 رستمی، رسول(1394)، عملکرد تشکیل گروههای کاری رسمی و نقش آن در چابکی نیروی کار، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0