ماهيت و مفهوم هويت

 مفهوم هويت ، خود  با كلمات دقيق قابل تعريف نيست و تا حدي مبهم مي‌باشد. هويت شامل تداوم و ثباتي است كه مشخص كنندة افراد است، عليرغم تغييراتي كه در زمان پيدا مي‌كنند و نقش هايي كه در هر مرحله از زندگي به عهده مي‌گيرند. در جريان رشد، فرد مراحلي را پشت سر گذاشته كه جدا از هم نبوده‌اند. در هر مرحله داراي هويتي بوده و بين هويت هاي مراحل مختلف ارتباطي وجود داشته است. اما اين هويت‌ها هميشه از نوع آزمايشي بوده‌اند زيرا هر يك در مرحله شدن بودند ولي حالا زمان بودن رسيده است .

 مفهوم هويت كه اريكسون عنوان مي‌نمايد تاكيد بر اين مساله دارد كه مراحل رشد هر يك به طور مجزا در درون خود پايان نمي‌يابد، بلكه به هم پيوسته و وابسته بوده، مراحلي در جهت رشد فرد به عنوان فردي كامل و خودكفا مي‌باشد كه در زندگي لياقت ايفاي نقش يك بزرگسال را داشته و بتواند در نظام اجتماعي كه در آن زندگي مي‌كند، به اصطلاح جابيفتد. تكامل فقط از طريق گذشتن بدون بحران از مراحل پي‌درپي رشد رواني ـ جنسي حاصل نمي‌شود، بلكه بستگي به سازمان‌دهي مجدد و مداوم در طي جريان رشد دارد و آنگاه در دوره نوجواني، نوبت به تكامل مجددي مي‌رسد كه انتقال از وابستگي كودكي را به مسووليت بزرگسالي ميسر مي‌نمايد. در اين مورد نه فقط سازمان‌دهي داخلي موردنظر است، بلكه اين موضوع حائز اهميت است كه چگونه اين سازمان به فرد اجازه مي‌دهد كه در اجتماع و نظامهاي داخلي آن در نقشهاي اجتماعي مورد انتظار، به عنوان بزرگسال، عملكرد صحيحي داشته باشد .

جيمز، هويت شخصي را مفهومي مي‌داند كه فرد از خود به عنوان يك شخص دارد و اين مفهوم ناشي از تجربه تداوم و تمايز است؛ يعني خود در طي زمان يكسان باقي مي‌ماند و در عين حال از ديگران متمايز است. در فرهنگ عميد، هويت چنين تعريف شده است: هويت يعني حقيقت شيء يا شخص كه مشتمل بر صفات جوهري او باشد. هويت در لغت به معناي شخصيت ذات، هستي و وجود و منسب به «هو» مي‌باشد ـ هويت يعني توازن ميان خود و ديگران برقرار كردن.

 امروزه تعداد زيادي از نوجوانان به افسردگي مبتلا مي‌باشند. احساسات افسردگي شامل احساسات متعددي مي‌باشد. در افسردگي شديد كه شكلي از اختلالات خلقي مي‌باشد، فرد نسبت به آينده عميقا دلسرد مي‌شود، نسبت به زندگي نارضايتي پيدا مي‌كند و از ديگران دوري و اجتناب مي‌كند. ممكن است انرژي خود را براي انجام بعضي از كارها از دست بدهد و نتواند به كارهاي روزمره زندگي بپردازد. و يا شايد انتظار مرگ داشته باشد و اگر دانش‌آموز باشد ممكن است موفقيت تحصيليش متوقف شده و نتواند به اهداف آموزشي و تحصيلي خود برسد، نمرات نااميد كننده و پايين دريافت كند. همچنين افسردگي باعث مي‌شود كه فرد احساس تنهايي و بي كسي كرده و از افراد ديگر كناره گيري كند و ارتباطات اجتماعي و خانوادگي ضعيفي داشته باشد. اين احساسات منفي و ارتباطات ضعيف فرد افسرده را به سوي بي هدفي، بي معنايي، و نااميدي سوق مي‌دهد.

پلکینین و کوکو، دریافتند که وضعیت های هویتی، ثابت و غیرقابل تغییر نیستند. شاید بتوان تفاوت یافته های پژوهش حاضر با بررسی های دیگر را به دلیل تفاوت های فرهنگی دانست. بسیاری از پژوهشگران بر تاثیر عوامل نژادی، فرهنگی و مذهبی در میزان فراوانی قرار گرفتن نوجوان در وضعیت های هویتی مختلف تاکید نموده اند. برای مثال این بررسی ها همچنین، نشان می دهد که بین وضعیت های هویت ایدئولوژیکی دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد. دختران بیشتر در وضعیت هویت ایدئولوژیکی و میان فردی مهلت مجاز قرار دارند. در حالی که پسران از نظر هویت های ایدئولوزیکی و میان فردی بیشتر در وضعیت های نامتمایز و مهلت مجاز بودند .

 شكل‌گيري هويت

 شكل‌گيري هويت در طي يك توالي از مراحل رشدي روي مي‌دهد. در صورت وجود يك محيط مساعد، شكل‌گيري هويت يك حادثه به طور طبيعي رخ دهنده در رشد شخصيت انسان است . اين فرايند عموما در طول نوجواني رخ مي‌دهد و از فرايندهاي درون‌فكني و همانندسازي  متمايز است. بااين‌حال اين فرايندهاي مربوط به كودكي نقش مهمي در شكل‌گيري هويت دارند. شكل‌گيري هويت در نوجواني سنتزي از همانندسازي‌هاي اوليه در يك پيكربندي جديد است كه بر اساس اين همانندسازي‌ها قرار دارد، اما متفاوت از مجموع اجزايش مي‌باشد. فقط وقتي كه نوجوان قادر باشد كه بعضي از همانندسازي‌هاي كودكي را بر اساس علايق، استعدادها و ارزش هايش انتخاب و ساير آنها را در كند، شكل‌گيري هويت رخ مي‌دهد.

در طول نوجواني هويت به طور ناگهاني ظهور پيدا نمي‌كند، بلكه مراحل اوليه رشد را در بر مي‌گيرد و حتي پس از نوجواني نيز تداوم مي‌يابد. اگرچه هويت هميشه در حال تغيير است، اما ميزان اين تغيير پس از نوجواني به طور فزاينده‌اي آهسته‌تر خواهد بود. شكل‌گيري هويت به خصوص پس از سنتز اوليه نوجواني فرايندي است كه حاكي از پيوستگي خود در ميان تغييرات ـ حتي شديد ـ است.

از سویی دیگر فرایند شکل گیری هویت در مرکزیت سوال اخلاقی برای معنا قرار دارد زیرا هویت به وسیله تعهدات و مشخصه هایی تعریف می شود که چارچوبی برای فرد فراهم می آورد تا آنچه خوب است را از موردی به مورد دیگر تعیین کند.  لذا هویت می تواند به عنوان سیستم ساختاریافته از متافیزیک، اخلاقیات و ایدئولوژی تعریف شود ، به همین دلیل است که اریکسون ، ضمن معرفی بحران هویت بر اهمیت اکتساب باورهای مذهبی و سیاسی در طی نوجوانی تاکید می کند. زیرا این باورها به فرد کمک می کند که یک چشم انداز خاص را رشد دهد، لذا باید گفت که فرایند رشد جهت گیری مذهبی مشابه با رشد احساس هویت است.

شکل گیری هویت تحت تاثیر عوامل بین فردی است که شامل ظرفیت های ذاتی خود فرد و اکتساب ویژگی های شخصیتی است. بنابراین همان قدر که شخص با افرادی که مورد احترام او هستند و به نصیحت های آنها گوش می دهد همانندسازی می کند و همچنین همان قدر که فرد از عوامل فرهنگی که شامل ارزشهای اجتماعی گسترده بوده و فرد در زمان رشد در معرض آنها قرار دارد پیروی می کند شکل گیری  هویت او موفقیت آمیز خواهد بود .

دستیابی موفقیت آمیز به هویت موجب اولین تکلیف بزرگسالی یعنی رشد احساس صمیمیت حقیقی می شود. ناکامی در دستیابی به هویت به عدم صمیمیت یا فاصله گذاری منجر می شود. فاصله گذاری به آمادگی برای فاصله گرفتن از مردم و موقعیت هایی که ممکن است به طور مناسبی هویت فرد را نقض کند. اطلاق می شود. بنابراین حل موفقیت آمیز مباحث هویت نه تنها برای سلامت فرد مهم است بلکه برای روابط مهم آنها نیز اهمیت دارد. طبق نظر اریکسون صمیمت اصل و واقعی تنها بعد از شکل گیری هویت ایجاد می شود.

ایجاد مفهومی از خود، شرط لازم و قدم اول برای صمیمیت است که به صورت توانایی داشتن روابط دو جانبه بادیگر افراد تعریف می شود. دوجانبه بودن به این مفهوم است که هر دو شخص باید همزمان نیازها، افکار و احساسات دیگری را آن چنان که به نیازها افکار و احساسات خود توجه دارند مورد توجه قرار دهند و این یک نکته ی کلیدی است تکامل مطالعه ی رشد هویت از اولین نوشته های فروید تا تفسیرهای نظری و نتیجه گیری های اریکسون عملیاتی کردن تجربی مارسیا و در نهایت شش نظریه ی جایگزین  که از 1987 به بعد معرفی شده قابل ردیابی است .

 براساس نظریه اریکسون ، هنگامی که شکل گیری هویت به خوبی پیش برود صمیمیت شکل می گیرد. در این حالت فرد توانایی ایجاد روابط صمیمی و پایدار را که بر وابستگی آزاد تعهد عمیق اعتماد محبت و حمایت استوار است به دست می آورد. اریکسون تاکید می کند که صمیمیت جنسی، تنها بخشی از مفهومی است که او در نظر دارد. در واقع صمیمت جنسی، اغلب پسایند ظرفیت طرح ریزی یک صمیمیت حقیقی و دو طرفه روانی اجتماعی با فرد دیگر است.

درطول چهار دهه گذشته تحقیقات پیرامون هویت نوجوان براساس پارادیم پایگاه هویت مارسیا مفهوم سازی شد لیکن اخیرا بعضی محققان به فرایندهای شکل گیری هویت توجه کرده اند و بر جهت گیری پردازش شناختی- اجتماعی یا سبک هایی که نوجوانان با پایگاه های هویتی مختلف به کار می گیرند تمرکز می کنند سبک پردازش هویت عبارت است از اینکه افراد چگونه اطلاعات مربوط به خود را پردازش می کنند چگونه درباره اطلاعات مربوط به خود و موضوعات هویتی بحث و گفتگو می کنند و تصمیم می گیرند.

رانانسب و فونیکس، با رویکردی پسامدرن نسبت به هویت آن را غیرمتمرکز ، پویا، متعدد، وابسته به بافت، نسبی سیال و چندبخشی می دانند. مفهوم هویت های چندگانه با در نظرگرفتن مولفه های یک هویت واحد تفاوت می کند. هویت ساختار مفهومی سطح بالایی است که کوشش می کند مولفه های جدای از هم را به صورتی پرمعنا و قابل درک وحدت بخشد و سازمان بدهد. ساختار هویت خصوصا مفروضه های ضمنی، معیارها و تعهدات ارزشی که  هسته سخت  آن را ایجاد می کنند احساسی از یگانگی و تداوم خود را برای افراد فراهم می آورند. و به عنوان یک «دیدگاه شخصی» در دنیای پسا مدرن عمل می کنند.

 برزونسکی ، نقش فرض های معرفت شناسی شخص در فرایند شکل گیری هویت را بررسی کرده و نتیجه گرفت که افراد از فرایندهای شناختی – اجتماعی مختلفی برای حل مسائل شخصی تصمیم گیری ها و پردازش اطلاعات مرتبط با خود و در نهایت شکل گیری هویت خود استفاده می کنند. او معتقد است که افراد هویت خود را براساس سه جهت گیری پردازش شناختی مختلف بنیان می نهند که آنها را سبک های پردازش هویت نامید: شامل سبک اطلاعاتی، سبک هنجاری، و سبک سردرگم – اجتنابی.

عوامل موثر بر شكل‌گيري هويت

رشد هويت نوجواني تحت عوامل مختلفي است كه چند مورد مهم‌تر را مي‌توان به شرح زير نام برد:

  •  رشد شناختي
  •  عوامل مربوط به والدين و چگونگي ارتباط آنها با فرزند
  •  عوامل مربوط به مدرسه و تحصيلات تكميلي
  •  عوامل اجتماعي ـ فرهنگي، شايد بتوان گفت بيشتر از ساير موارد در رشد هويت موثر است.
  •  ترتيب تولد و فاصله سني فرزندان در خانواده
  •  رفتار نوجوان و تاثير آن بر واكنش اطرافيان
  •  گفتگو در جريان تعارضات، كه باعث كسب اطلاعات بيشتر نوجوان و رشد تفكر انتزاعي و معرفي خود به عنوان يك فرد متفاوت به بزرگسالان مي‌شود.

خيال‌پردازي نوجوان، منبع ديگري براي ايفاي نقش‌ها و رفتارهاي آنان است.

منبع

شریعت،فرشته(1392) رابطه تعهد هویت و ابراز وجود با احساس تنهایی در دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0