كيفيت زندگی كاری در دانشگاه
امروزه اين نكته روشن است كه افزايش بهرهوري نيروي كار فقط به معناي شدت كار بيشتر نبوده و نيل به عملكرد سازماني مطلوب مستلزم توجه به جنبههاي انساني در سازمان ميباشد. مطالعات حوزهي مديريت حاكي از آن است كه بهرهوري و كيفيت زندگي كاري، جهتدهندگان اصلي عملكرد سازماني محسوب ميگردند. افزايش بهرهوري در سطح سازماني رقابت بيشتري را در سازمان به وجود ميآورد كه منجر به رشد سازمان شده و در سطح فردي، رشد بهرهوري منجر به بهبود كيفيت زندگي، افزايش اوقات فراغت و پيشرفت در سازمان ميگردد، لذا حيات مجدد بخشيدن به كاركنان از طريق ارتقاي كيفيت زندگي كاري آنان كليد موفقيت هر سازماني محسوب ميشود. كيفيت زندگي كاري يكي از خاستگاههاي مهم توسعهي سازماني بوده و برنامهي كيفيت زندگي كاري شامل هرگونه بهبود در فرهنگ سازماني است كه حاكي از رشد و تعالي كاركنان در دانشگاه ميباشد.
كيفيت زندگي كاري يك برنامهي جامع و وسيع است كه به منظور ايجاد احساس مسئوليت نسبت به شغل و سازمان، رعايت و حفظ احترام و شأن و منزلت آنها، رضايت و توجه كاركنان، كمك به آنان جهت مديريت تغييرات و حفظ كاركنان در سازمان طراحي ميشود و در اين ميان دانشگاهها نيز به عنوان سازمانهايي كه عهدهدار تربيت و تأمين نيروي انساني متخصص و كارآمد جامعهاند و اعضاي هيأت علمي به عنوان منابع انساني و اركان اصلي و مهم دانشگاه از اين امر مستثني نيستند. بنابراين نارضايتي از عوامل محيط كار، نارضايتي شغلي اعضاي هيأت علمي و در نهايت نارضايتي دانشجويان از كيفيت آموزش و تدريس در دانشگاه و عدم كارايي و اثربخشي دانشگاه را به دنبال خواهد داشت.
اعضاي هيأت علمي به عنوان يكي از بزرگترين سرمايههاي هر جامعه و نيز يكي از پراهميتترين عناصر نظام آموزشي، نقشي بس حساس و سرنوشتساز براي آيندهي جامعه دارند و ثمرهي تلاش آنان در نهايت، رشد و توسعهي جوامع بشري را در پي دارد. در پي تلاشهايي كه در دهههاي اخير توسط هاثورن و پس از او صورت پذيرفت، مشكلات ناشي از عامل پيچيدهي انساني با عنوان كيفيت زندگي كاري مورد توجه واقع شده است كه به بررسي شرايط واقعي مرتبط با كار و محيط كاري يك سازمان ميپردازد.
كيفيت زندگي كاري برنامهي جامع و گسترده است كه رضايت كاركنان را افزايش ميدهد، يادگيري آنها را در محيط كار تقويت ميكند و به آنها در امر مديريت، تغيير و تحولات ياري ميرساند. عدم رضايت كاركنان به ويژه اعضاي هيأت علمي دانشگاهها از كيفيت زندگي كاري مشكلي است كه تقريباً به همهي كارمندان بدون توجه به مقام و جايگاه آنها آسيب ميرساند. هدف بسياري از سازمانها از جمله دانشگاهها، افزايش رضايت كاركنان در تمام سطوح است، اما اين مسئلهي پيچيدهاي است؛ زيرا تفكيك و تعيين اينكه چه مشخصههايي با كيفيت زندگي كاري رابطه دارند، امري دشوار است. مفهوم كيفيت زندگي كاري در حال حاضر مربوط به فلسفهاي كه در سازمانهاست كه ميخواهد شأن و منزلت كاركنان به ويژه اعضاي هيأت علمي دانشگاهها را افزايش دهد، تغييراتي در فرهنگ سازماني ايجاد كند و رفاه فيزيكي و روحي كاركنان را افزايش دهد. در بعضي سازمانها، برنامههاي كيفيت زندگي كاري قصد دارند اعتماد، درگيري و توانايي حل مسئلهي كاركنان را افزايش دهند و در نتيجه رضايت و اثربخشي سازماني را افزايش دهند. تأكيد بر عوامل ملموس و عيني زندگي در محيط كار، اين نظريه را تقويت ميكند كه افزايش اين عوامل، بهرهوري و عملكرد منابع انساني را افزايش ميدهد.
در ايران، بهبود كيفيت زندگي كاري در گرو بهبود وضع اقتصادي و اشتغال است. اتخاذ راهبردهاي بلندمدت دولت در اين زمينه و اجرا و ارزيابي آنها ميتواند در آينده تأثير چشمگيري در كيفيت زندگي و كار اعضاي هيأت علمي دانشگاهها داشته باشد.
منبع:
قلاوندی، حسن(1389). تحلیل روابط بین کیفیت زندگی کاری ولنگر های مسیر شغلی با منظر عملکرد سازمانی اعضای هئیت علمی دانشگاه ها، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشاسی دانشگاه اصفهان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید