فرآیند درمان

 معنادرماني از نظر شكل، به درمان­هاي كوتاهي چون درمان آدلري نزديك­تر است . معنادرمانگران گرچه اغلب به صورت صميمانه و مقبول در باره موضوعات فلسفي بحث مي­كنند، براي اينكه درمان­جو را متقاعد سازند كه نگرشي آگاهانه­تر و مسئولانه­تر به خلاء وجودي كند، به شيوه­هاي مختلف او را مواجهه مي­دهند، و برايش دليل و برهان مي­آورند . نوشته­هاي مربوط به درمان نشان مي­دهند كه فنون درماني، علاوه بر مواجهه­دادن و تعبيرها، به مقدار زيادي به قانع سازي و استدلال نيز متكي هستند .

در تشخيص خلاء وجودي، معنادرمانگر‌ها مراقب هستند تا علائم آشكاري از قبيل جملاتي چون زندگي‌ام بي‌معنا شده و علائم نهاني چون بي‌تفاوتي و كسالت را ناديده نگيرند چرا كه اينها بر پوچ‌گرايي دروني مراجعان تأكيد دارند . مسائل مربوط به معنا حوزه‌هايي هستند كه مراجعان درگير آنها هستند با اين حال روان نژندي انديشه زاد تنها بیست درصد موارد بيماري در كلينيك‌ها و دفاتر تخصصي را شامل مي‌شود . فرانكل ،اغلب به غيربيمارها اطمينان مي‌دهد كه نااميدي وجودي بيماري نبوده و نوعي موفقيت محسوب مي‌شود. اين موضوع علامت عمق فكري فرد است و به هيچ وجه به سطحي بودن وي مربوط نمي‌شود.

مداخلات درمانی

فرانكل هم به لحاظ محتواي رويكرد جامع­اش و هم فرآيند درماني و فنون منحصر به فردي چون قصد متضادو بازتاب زدايي معروف است. فرانكل تاكيد مي­كند كه در جهان امروز، تاكيد بيش از حدي بر خودنگري هست. ازفرويدبه بعد،ما تشويق شده­ايم كه براي بيرون كشيدن ژرف­ترين انگيزش­هايمان به روانكاوي خودبپردازيم.او اين گرايش را روان نژندي وسواسمندانه جمعي،مي­نامد. با توجه و تمركز به خود، از يافتن معنا دور مي­شويم .

فرانكل، تاكيد مي­كند كه مشكلاتي كه مردم با آنها مواجه­اند، مآلاً معلول نياز آنها به معنا است. از اين رو، اگرچه اين فنون و همچنين فنون ديگر آغاز بسيار خوبي براي درمان هستند، اما به هيچ وجه هدف محسوب نمي­شوند. شايد مهم­ترين وظيفه درمانگر ياري رساندن به مراجعه كننده باشد. در كشف دوباره دينداري نهاني كه، بنابه اعتقاد فرانكل، در همه ما وجود دارد. با وجود اين، كشف دوباره دينداري نهان، به اجبار و زور ممكن نيست: دينداري نهان به موقع خود بروز و ظهور پيدا مي­كند و هرگز نمي­توان كسي را وادار به بروز ظهور آن كرد. درمانگر بايد به بيمار اجازه بدهد تا معناي خاص خود را كشف كند. وجود انسان، دست كم تا آن زمان كه با روان نژندي تحريف د دستكاري نشد، همواره متوجه چيز يا كسي غير از خود است. فرانكل اين امر را خود فرآروي مي­نامد كه با نظريه تحقق خود آنگونه كه آبراهام مزلو آن را به كار مي­برد در تقابل است. تحقق خود و حتي شادماني و لذت، اثرات جنبي خود فرآروي و كشف معنا است .

برخی از موضوعات مهم در جلسات معنادرمانی عبارتند از : آزادی، مسئولیت، مرگ و اشارات آن برای زندگی و جستجوی مستمر برای معنی. در فرآیند درمان، درمانجو با مسائل غایی زندگی به جای مشکلات فوری روبه رو می­شود. در معنادرمانی درمانجو ترغیب می­شود که مسئولیت نحوه­ای را که اکنون تصمیم گرفته در دنیای خود باشد را بپذیرد، دست به اقدام بزند و تصمیم بگیرد. چگونه به صورت متفاوتی باشد.

 کلیات معنادرمانی فرانکل

  •  کمک به مراجعان برای یافتن معنا در زندگی خود.
  •  جهت دهی مجدد مراجعان برای انجام فعالیت­های زندگی.
  •  آموزش مسئولیت­پذیری به منظور تقویت اراده مراجعان برای ادامه زندگی.
  •  تبدیل پتانسیل ناهشیار به رفتار هشیار و ایجاد راهی برای از بین بردن عادات ناهشیار و افزایش آگاهی از خود.
  •  کمک به مراجعان جهت گسترش و وسعت بخشیدن به حوزه­های بصری مراجع در زمینه معناها و ارزش­ها.

در معنادرمانی موضوعات: مرگ و زندگی، آزادی، مسئولیت پذیری، انتخاب، انزوا و عاشق شدن، معنا و بی معنایی پرداخته می­شود و به عنوان مفاهیم و اصول اساسی در درمان مراجعان تحلیل شده و بر روی آنها کار می­شود. عامل مشترک تمام جلسات مواجه و تماس فوری و صادقانه افراد با یکدیگر است. رهبر با تشویق و هدایت ارتباط و ارایه توضیحات کوتاه در زمان مناسب، به افزایش آگاهی از خود و تسهیل روابط اعضاء با یکدیگر کمک می­نماید .

منبع

رمضانی فتاتویی،صدیقه(1394)، معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

 از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0