عوامل پايهای اخلاق حرفهای
يكي از صاحبنظران اين نظريه به نام زيونتس در مقالهاي عواملي را به منزلة عوامل پايهاي براي اخلاق حرفهای برميشمارد که عبارتاند از:
الف: استقلال حرفهای اخلاق علمي
اين عامل مانند اخلاق در هر نظام حرفهاي ديگر بايد منعکسکنندة هنجارهاي دروني حرفه و احساس تعهد اخلاقي از سوي خود حرفهايها و نهادهاي تخصصي آنها باشد، نه آنکه در قالب بايدها و نبايدهاي اخلاقي به آنها تحميل و قبولانده يا گوشزد شود. براي مثال، يک مدير بايد در حرفة خود مسائلي مانند صداقت، دقت، قابل اعتماد بودن، گشوده بودن به فضاي انتقاد و ارزيابي، پرهيز از جزميت، احترام به زيردستان و اطرافيان، توجه به حريم خصوصي و مسئله حفظ اسرار افراد را سرلوحة خويش قرار دهد.
ب: خودفهمي حرفهای
پايه و اساس اخلاق، خودفهمي حرفهاي است. افراد تنها با فهمي از کار و فعاليت حرفهاي خود، فلسفه آن و نسبتش با زندگي مردم است که به درک اخلاقي از آن نائل ميآيند و در نتيجه، در مناسبات خود با طبيعت و جهان پيرامون خود، نوعي احساس دروني از تعهد به آن ارزشها پيدا ميکنند
ج:عينيتگرايي، بيطرفي و عدم جانبداري
از مهمترين اصول اساسي که در اغلب اسناد و مباحث مربوط به اخلاق حرفهاي علمي مورد تأييد قرار ميگيرد، رعايت عينيتگرايي و بيطرفي است. فردي که اخلاق حرفهاي را در زندگي شغلياش به کار ميگيرد، نبايد جانبداري غيرعقلاني نسبت به منبعي که داراي صفات غيراخلاقي است نشان دهد.
د: فراتر رفتن از مفهوم معيشتي
تا زماني که فردي درگير مسائل فيزيولوژيکي باشد، توجه به مسائل ديگر کمرنگتر خواهد بود. معناي اخلاق حرفهاي با عبور از مفهوم معيشتي آن به عرصة ظهور ميرسد. زماني که افراد در فعاليت و کسبوکار حرفهاي خود از سطح گذران زندگي مادي فراتر ميآيند، دستكم سه سطح ديگر از فعاليتهاي علم و فناوري براي آنها معنا مييابد: 1. احساس کارآيي، اثربخشي و توليد کيفيت به عنوان ارزش افزوده؛ ۲. احساس خدمت به مردم و مفيد واقعشدن؛ 3. احساس رهاسازي از طريق بازتوزيع فرصتها و نقد قدرت.
منبع
عباسی، نریمان(1397)، طراحی و تببین مولفه های اخلاق حرفه ای(مورد مطالعه: دبیران آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی)، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید