عوامل موثر بر یادگیری سازمانی
پژوهشگران تأثير عوامل وضعي ساختار، محيط، استراتژي، فرهنگ، رهبري و تكنولوژي را در يادگيري سازماني و سازمان يادگيرنده تأكيد كرده اند :
- ساختار : سلسله مراتبهاي بلند و خشك، همراه با دپارتمانهاي نفوذ ناپذير مانع يادگيري هستند؛ براي اينكه آنها از جريان سريع و به موقع دانش كه پايه و اساس رقابتي بودن است، جلوگيري مي كنند. محدوديتهاي بوروكراتيك همگي كمك مي كنند كه يادگيري از بين برود و در مقابل ساختار تخت، جريان دانش و يادگيري را به حداكثر مي رساند.به عقيده دفت، و همکاران ساختار مكانيكي براي محيطهاي ثابت يا تغيير بسيار كم و ساختار ارگانيك، براي محيطهاي متغير مطلوب است و موجب افزايش اثربخشي مي گردد .
- محيط : محيط متغير امروز به سازمانها اجازه نخواهد داد در مقابل فشارهاي ناشي از مهارتها، تواناييها و تكنولوژي رقيب به صورت سنتي اداره شوند. به عقيده ماركوارت در جهان رقابتي امروز سازماني شانس بقا دارد كه بطور پيوسته با تغييرات محيط پيرامون، خود را وفق دهد و به مزيت رقابتي دست يابد. كسب مزيت رقابتي پايدار در عصر جهاني شدن، تأكيد بر يادگيري مستمر كاركنان با حداكثر اثربخشي است تا سازمانها بهتر و سريع تر ياد بگيرند و واكنشي سريعتر از رقبا از خود نشان دهند.
- تكنولوژي : سيستمهاي اطلاعاتي مي توانند از طريق تأثير بر عوامل زمينه اي ساختار و محيط، بر يادگيري سازماني تأثير بگذارند. تكنولوژي نه تنها به توليد جريانهاي جديد اطلاعات مي پردازند، بلكه باعث انتقال مركز ثقل كنترل از مديران به كاركنان مي شوند. كاركنان با مجهز شدن به اطلاعات قدرتمند شده و مي توانند عملكرد مؤثري را از خود نشان دهند .
- فرهنگ سازماني : فرهنگ سازماني ماهيت يادگيري و روش تحقق آن را تعيين مي كند به نظر شاين يادگيري در فرهنگ بوروكراتيك در حداقل خود قرار دارد. ساختار بوروكراتيك بيانگر عدم انعطاف پذيري در برابر محيط است و بدليل حاكميت تفكر جزء نگري در اين ساختارها، كاركنان تنها به بخش و واحد خود مي انديشند. در چنين سازماني، يادگيري در حداقل سطح خود قرار دارد. فرهنگ سازماني يادگيرنده تسهيل و تشويق كننده يادگيري سازماني است به همين دليل هر چقدر از فرهنگ بوروكراتيك به سمت فرهنگ يادگيري و يادگيرنده حركت كنيم، ميزان يادگيري سازماني افزايش مي يابد.
- استراتژي : به زعم مايوبا اتخاذ سیاستها و خط مشیهای هوشیارانه، يادگيري به حالت آگاهانه در مي آيد. در واقع مديريت سازمان بايد به صورت روشن و صريح، اشتياق، عزم و اراده خود را به مديريت آگاهانه يادگيري نشان دهد. اين امر بايد در چشم انداز و استراتژيهاي سازمان و استراتژيهاي مربوط به يادگيري متجلي گردد. روشن است كه تحقق چشم انداز يك سازمان يادگيري مدار توسط طراحي و اجراي استراتژيهاي مختلف سازمان عملي مي گردد.
رهبري : باور، اعتقاد، رفتار و اعمال رهبران، سازنده فرهنگي است كه بايد يادگيري كاركنان در آن محيط صورت پذيرد. به اعتقاد مايو، رهبر جو آزادي بيان را ترغيب و تسهيل مي كند. مورگان و گرانتهام بيان مي كنند، رهبران بايد با تشويق بحث و گفتگو، ديدگاههاي چندگانه هر مسأله را كشف كنند و با جستجو در يافتن پاس خهاي خلاق، مهارتهاي يادگيري مولد را به كاركنان نشان دهند.
منبع
نیکومنش،علی(1394)،تاثیر گرایش کار آفرینان برمیزان صادرات باتوجه به نقش نوآموزی ویادگیری سازمانی استان تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بارزگانی،دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید