عوامل مؤثر در سازگاري
سازگاري رضايت بخش فرد با موفقيت هاي اجتماعي عمده زندگي، به طور مستقيم با ميزان ارضاي همه نيازهاي اساسي مرتبط است. نيازها و ارضاء آن ها به ادراک فرد با توجه به سن، جنس، استعدادهاي ارثي و فرهنگي، طبقه اجتماعي، شغل، محل جغرافيايي، تعليم و تربيت، تجارب و سازگاري هاي زندگي اشخاص ديگر بستگي دارد.
متغيرهايي که در سازگاري مؤثر هستند:
- شخصيت فرد
- ادراک فرد از مشکل
- شدت مسأله و مشکل
- حمايت اجتماعي
- تعداد راه هاي ممکن براي رسيدن به هدف
- توانايي و استعداد براي مراقبت از سلامتي خود
- درک فرد از موقعيت خود
- درک خانواده از موقعيت خود
- توانايي و استعداد فرد براي جذب حمايت هاي اجتماعي
- سابقه برخورد فرد با بحران ها يا ضربه هاي رواني
- وضعيت اقتصادي
- سلامت رواني
- انگيزه فرد براي زندگي
- نگرش ها و فعاليت هاي محيط مؤثر
نشانه سازي اختلالات سازگاري؛ اگر فرد نتواند سازگار شود دچار علائم مرضي مي شود:
- خلق افسرده
- آمادگي جهت گريه کردن
- نوميدي
- نگراني
- افزايش وابستگي
- ناتواني شغلي، فرهنگي، تحصيلي
- انزواي اجتماعي
- شکايات جسمي مانند سر درد، کمر درد و ساير دردها و خستگي .
مکانيزم هاي سازگاري در زندگي خانوادگي
با استفاده از مکانيسم هاي رواني، مي توان کشمکش و مشکلات خانوادگي را کاهش داد. در صورتي که اين روشها، با شدت و وسعت زياد استفاده شود، تبديل به مکانيزم هاي دفاعي خواهد شد.
در زير بصورت خلاصه اين مکانيزم ها شرح داده خواهد شد:
سپر بلا شدن يا سرزنش کردن
يکي از اعضاي خانواده به عنوان ايجاد کننده مشکل، شناخته مي شود يا اين که فرد ممکن است خود را مقصر اصلي قلمداد کنند. چنين روش هايي، از ايجاد درگيري جلوگيري کرده، اضطراب را کاهش مي دهد. ولي به نوبه خود، از برقراري ارتباطي که مي تواند ريشه مسائل را بشکافد، جلوگيري مي کند.
اتحاد يا آميزش مصلحتي بين اعضاء
برخي از افراد خانواده، اتحادي را عليه ديگر اعضا ايجاد مي کنند. در نتيجه حالت خصمانه را در آن واحد به وجود مي آورند.
کناره گيري از بوجود آمدن برخوردهاي رواني
ارتباط خانوادگي، به منظور جلوگيري از ايجادکشمکش، کاهش مي يابد و ارتباط خانوادگي بسيار سست و سطحي مي شود، در نتيجه اعضاي خانواده، نيازهاي عاطفي خود را خارج خانه جست و جو مي کنند.
کشمکش مداوم
به منظور کاهش تنش درون خانواده افراد از آزارهاي کلامي و بدني استفاده مي کنند.
واکنش معکوس
در اين حالت نگرش هاي زيان آور به رفتار مخالف آن انتقال داده مي شود. اين گونه رفتارها از خانواده هايي ديده مي شود که هماهنگي سطحي با هم دارند .
منبع
اسماعیلی زاده،سمیه(1393)،اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی برامیدبه زندگی کودکان سرطانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید