علل روان­شناختی گریزاز دین

ضعف معرفتی

یكی از ابعاد وجودی هر انسانی بُعد شناختی اوست. انسان در هر مرحله ای از مراحل رشد خود، واجد یك سلسله توانمندی­های شناختی می­شود. روان­شناسان، رشدشناختی انسان را به سه دوره تقسیم می­كنند: دوره حسی ـ حركتی (2سال اوّل)، دوره عملیات منطقی عینی (تا 12سالگی)، دوره عملیات منطق صوری یا دوره تفكّر انتزاعی.سومین دوره تحوّل­شناختی در آستانه نوجوانی­آغاز و در اوایل جوانی تكمیل می­شود. بنابراین، یكی از ویژگی های جوان از نظر شناختی این است كه دارای تفكّر انتزاعی است و از نظر ذهنی، به حداكثر كارایی هوشی می­رسد. در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی» آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می­دهد و جوانان تلاش می­كنند هویّت مذهبی خود را شكل دهند.

اما به دلایل گوناگونی ممكن است در این هویّت­یابی مذهبی، با بحران مواجه شوند و نتوانند هویّت مذهبی خود را خوب شكل دهند و دچار نوعی سردرگمی و در نهایت، بی رغبتی و گریز از دین شوند. یكی از علل ­این بحران ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است كه به او ارائه می­شوند. جوان به­خاطر توانمندی­های ذهنی، دین تقلیدی را برنمی­تابد و همه آن باورهای دینی كه از دوران كودكی به صورت تقلیدی از خانواده و دیگران به او القا شده­اند به كناری می­نهد و می­خواهد دینی بپذیرد كه متناسب با سطح تفكّر او باشد. اما از یك سو، بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می­شود برای او قانع كننده نیست، و از سوی دیگر، در برخی موارد نیز جوان می­خواهد همه آموزه های دینی، اعم از احكام و عقاید­ را با خط­كش عقل خود بسنجد و فكر می­كند اگر آموزه­های دینی در قالب های فكری او بگنجند صحیح هستند، وگرنه درست نیستند و باید كنار گذاشته شوند. همه این عوامل دست به دست هم می­دهند و ­موجب می­شوند هویّت دینی جوان به خوبی شكل نگیرد و جوان دچار یك بحران شناختی نسبت به آموزه­های­ دینی شود و نجات خود را از این بحران، در گریز از دین بداند. قرآن نیز به این حقیقت اشاره می­كند و گرایش به كفر و بی­ایمانی را ناشی از جهل و ضعف معرفتی انسان­ها می­داند. حضرت نوح(علیه السلام) با صراحت، یكی از عوامل بی­ایمانی قوم خود را جهل و یا عدم معرفت صحیح به آموزه­های دینی معرفی می­كند و در این­باره، به قوم خود می­فرماید: (… ولكنّی اَراكُم قوما تجهلون.) (هود: 29) در روایات نیز به این معنا اشاره شده است. حضرت علی(علیه السلام) درباره علت كفر می­فرماید: «لو اَنّ العباد حین جهلوا وقفوا، لم یَكفُروا و لم یَضلّوا»؛ اگر افراد هنگام برخورد با مسائلی كه نمی­دانند، درنگ می­كردند وعجولانه تصمیم نمی­گرفتند، كفر نمی­ورزید و گمراه نمی­شدند. بنابراین یكی از علل روان شناختی دین­گریزی در همه ­انسان­ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم دست­یابی به ­هویّت دینی است.
برداشت­های غلط از دین یا سطحی نگری

 علاوه بر اینكه جهل و ضعف معرفتی موجب دین­گریزی می شود، برداشت های غلط و ناصواب از معارف دینی نیز در دین­گریزی جوانان مؤثرند. بسیاری از اوقات دین مساوی با «معنویت» در نظر گرفته می­شود و دین را در حد یك نیاز معنوی كاهش می­دهند و این گونه نتیجه می­گیرند كه نیاز به معنویت فقط در مواقع سختی­ها و بحران­های شدید مفید است و در سایر مواقع، نیازی به دین نیست و برای دین نقشی در زندگی روزمرّه خود قایل نیستند. قرآن به این مطلب اشاره می­كند و می­فرماید: (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُكُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّی إِذَا كُنتُمْ فِی الْفُلْكِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِینَ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُكُمْ عَلَی أَنفُسِكُم مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا… .) (یونس: 22و23) این دیدگاه ساده انگارانه و كاهش­گرایانه نسبت به معارف دینی به تدریج، موجب حذف دین از زندگی انسان می­شود و جوانان، كه در حال جست­وجوی فلسفه زندگی­اند، وقتی احساس كنند دین در معنادهی به زندگی آن ها تأثیری ندارد به تدریج، آن را كنار می­گذارند و حتی ممكن است دین را امری دست و پاگیر در مسیر زندگی تلقّی كند و حالت گریز نسبت به آن پیدا كنند.

احساس محدودیت نسبت به گزاره­های دینی
نه تنها كاهش گرایی و ساده انگاری نسبت به دین موجب دین­گریزی می­شود، بلكه گاهی دین به گونه­ای به جوانان معرفی می­شود كه گویی نه تنها نیازهای انسان را تأمین نمی­كند، بلكه مانع ارضای نیازهای واقعی او نیز می­شود. طبیعی است كه ترسیم چنین تصویری از دین برای جوان نه تنها موجب عدم گرایش آن­ها به دین می­شود، بلكه موجب می­شود روحیه گریز از دین نیز در آن ها به وجود آید. به دلیل آنكه جوان از نظر روانی و جسمانی در شرایطی قرار دارد كه انواع غرایز، به ویژه غریزه جنسی و لذّت طلبی، در او به نقطه اوج خود رسیده و عوامل بیرونی تحریك كننده نیز از هر طرف او را احاطه كرده­اند و آتش شهوات را در او شعله ورتر می­كنند، اگر دین به گونه­ای ترسیم شود كه گویی مانع ارضای غرایز اوست و هیچ راهكاری برای ارضای غرایز خود ندارد، طبیعی است كه نسبت به دین­گریزان شود و پذیرش دین را­­­­ مساوی با عدم ارضا و تعطیلی غرایز خود بداند. علاوه بر این، روحیه استقلال طلبی، آزادمنشی، و قطع وابستگی­ها از جمله ویژگی­های روحی جوان است. جوان، كه یك دوره گذار از وابستگی به استقلال را طی كرده است و می­خواهد با اراده آزاد خود انتخاب كند و از نظر اخلاقی نیز مرحله «اخلاق دیگرپیرو» (تقلیدی) را پشت سر گذاشته و وارد مرحله «اخلاق خودپیرو» گردیده، از هرگونه مانعی حتی موانع تخیّلی، گریزان است و می­خواهد در رفتار، گفتار، تفكر و انتخاب آزاد باشد. هرچند عدم تربیت صحیح روحیه استقلال طلبی و پیروی بی­چون و چرا از غرایز كور و لذت طلب افراطی برای جوان بسیار خطرناك است، اما در بدو امر، هر چیزی كه بخواهد محدودیتی برای او ایجاد كند امری ناخوشایند تلقّی می­شود، مگر اینكه راهكارهای دین برای ارضای غرایز به خوبی برای جوانان ترسیم شود.

فقدان یا عدم دسترسی به الگوهای مناسب

بدون شك، در هر مقطع سنّی الگوهای جذّاب برای یادگیری و شكل­دهی رفتار انسان­ها، به ویژه جوانان، نقش اساسی دارد؛ زیرا الگو از یك سو، در دست­یابی به هدف نقش مهمی دارد و از سوی دیگر، در دوره نوجوانی و جوانی تأثیرپذیری از خانواده به شدت كاهش پیدا می­كند. گاهی بین خانواده و جوان تعارض و درگیری به وجود می­آید. از این رو، جوان برای ساختن نظام ارزشی و اعتقادی خود می­خواهد از چیزهایی غیر از خانواده و مربیّان قبلی استفاده كند. از جمله عوامل تأثیرگذار در بیرون نهاد خانواده الگوها و دوستان هستند و در این میان، نقش الگوهای مورد قبول جوان بسیار زیاد است؛ چه اینكه دوستان نیز در حال ساختن نظام ارزشی خود هستند و نیازمند الگوهای مورد پسند می­باشند و كمك زیادی احتمالا در هویت­یابی دینی دوستان خود ندارند. در چنین شرایطی، اگر الگوهای مناسب و قابل دسترسی در جامعه وجود نداشته باشند، جوان دچار سردرگمی می­شود و تعادل روانی او از مرز بهنجار خارج می­شود و چه بسا به الگوهای مجازی پناه ببرد و یا تحت­تأثیر دوستان كم تجربه قرار گیرد یا به دام شیّادانی بیفتد كه مترصّد جوانان سردرگم هستند و خلاصه آنكه شرایط و زمینه های گریز از دین برای او فراهم شود.
برخوردهای تند و سرزنش های افراطی

استقلال طلبی، حرّیت و عدالت جویی از ویژگی­های بارز دوران جوانی است. جوانان برای اثبات این ویژگی­ها سعی می كنند با بزرگسالان مقابله كنند. این مقابله نه از روی لج بازی و پشت پا زدن به ارزش­هاست، بلكه بیشتر جنبه اثباتی برای خود جوان دارد. اما یكی از اشتباهاتی كه در اینجا از ناحیه بزرگسالان سر می­زند سرزنش و ملامت جوان است و این سرزنش­ها همه از نظر عاطفی برای جوان شكننده­اند و به روحیه استقلال طلبی او آسیب وارد می­كنند و نتیجه آن شعله­ورترشدن آتش لجاجت و طغیان است. از این رو، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این باره هشدار می­دهند: «الافراطُ فی الملامةِ تَشُبَّ نیرانَ اللّجاجِ»؛ زیاده­روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعله­ورتر می­سازد. بنابراین، مقابله با روحیه استقلال­طلبی جوان و سرزنش كردن او پیامدهای خطرناكی به دنبال دارد كه یكی از آن­ها طغیان علیه ارزش­های حاكم بر جامعه و گریز از آن ارزش­ها و ادبار نسبت به منبع این ارزش­هاست كه معمولا در جوامع دینی منشأ و منبع ارزش­ها «دین» است.

عدم ارضای نیازها

جوان همان­گونه كه از نظر ذهنی به بالاترین ظرفیت خود می­رسد، از نظر جسمانی نیز به حدّ كافی رشد می­كند و انواع غرایز، به ویژه غریزه جنسی، كاملا در او بیدار می­شوند و درصدد ارضای این غرایز است. به عبارت دیگر، او یك سلسله نیازهای مادی و معنوی دارد. تأمین به موقع این نیازها نقش مهمی در تعدیل و رفتار و رشد و تكامل او دارد؛ همان گونه كه عدم ارضای این نیازها نه تنها باعث توقف رشد و بالندگی می­شود، بلكه ناهنجاری­های رفتاری زیادی را نیز به دنبال دارد. كفر به عنوان یك نابهنجاری اعتقادی همان­گونه كه می­تواند معلول جهل و ضعف معرفتی باشد می­تواند معلول فقر نیز باشد، از این رو، معصومان فرموده­اند: یكی از پیامدهای احتمالی فقر، كفر و دین­گریزی است و یا در مورد ازدواج فرموده­اند: كسی كه ازدواج كند، نصف دین خود را حفظ می كند و فراهم نبودن شرایط برای ازدواج سالم و طبیعی زمینه­های گناه و زایل شدن ایمان را فراهم می­كند و به تدریج، تبدیل به گریز از دین می­گردد. قرآن هم ازدواج را مایه آرامش زن و مرد معرفی می­كند. خلاصه اینكه، ارضای نیازهای جسمانی و روانی در بهداشت روانی انسان مؤثر است و عدم ارضای به موقع و مشروع نیازها نه تنها سلامتی انسان را تهدید می­كند، بلكه زمینه­ساز بسیاری از نابهنجاری­هایی است كه یكی از آن­ها ادبار و گریز از دین می­باشد.

منبع

سلطان آبادی، فاطمه(1394)، رابطه بین سبک های یادگیری یونگ با گرایش به دین باوری، پایان نامه کارشناسی ارشد، تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد  اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0