علت های اجتماعی- فرهنگی

علت های اجتماعی- فرهنگی و درونی سازی آرمان های لاغری خطر نارضایتی بدنی را افزایش می دهند این آرمان های اجتماعی- فرهنگی از طریق برنامه رسانه ها و گفتمان های فرهنگی پیوسته افزایش می یابند و از سوی دیگر افزایش وزن بدن در بین زنان و مردان در حال شیوع است، این تعارض باعث می شود بسیاری از افراد از آرمان های بدنی- اجتماعی- فرهنگی دور شوند.

نظریه مقایسه اجتماعی فستینگر درباره افرادی است که نوعی آمادگی فطری برای ارزیابی ویژگی های خود توانایی ها، اسنادها، نگرش ها دارند، وقتی که ابزارهای عینی برای خود در دسترس نیستند افراد در پی این خواهند بود که خود را با افراد مشابه مقایسه کنند تحلیل ارادی برای مقایسه ظاهر خود با دیگران پیش بینی کننده ی بالقوه برای نارضایتی بدنی است. تحقیقاتی که در نیم قرن اخیر انجام شده نشان می دهد که افراد همیشه افراد مشابه را به عنوان هدف مقایسه قرار نمی دهند بعضی اوقات مقایسه های بالاتر و پایین تر انجام می دهند. تحقیق روی مقایسه های رو به بالا نشان می دهد افرادی که تمایل زیادی برای انجام مقایسه های مرتبط با ظاهر جسمانی با آرمان های اجتماعی دارند نارضایتی بدنی بیشتری را تجربه می کنند، چنین مقایسه هایی واسطه رابطه بین تاثیرات اجتماعی – فرهنگی و نارضایتی از بدن است.

سایر مدل های اجتماعی – فرهنگی نیز بعنوان تبیین هایی برای رشد نارضایتی از بدن و رفتارهای رژیمی در نظر گرفته می شوند. این مدل ها القا می کنند که معیارهای کنونی زیبایی در جامعه تمایل به لاغر بودن را تقویت می کنند، معیارهایی که توسط بسیاری از زنان پذیرفته و درونی می شوند این معیارها توسط مکانیسم های اجتماعی – فرهنگی مختلف و عمدتا از طریق دوستان، والدین و رسانه ها تقویت می شوند. برای نمونه دختران ممکن است با دوستان شان در مکالماتی درباره ستاره های پاپ درگیر شوند که پیام های اجتماعی ارائه شده توسط رسانه ها را تقویت می کند، این جذابیت وقتی که افراد در رفتارها و نگرش های ارزشمند همدیگر سهیم اند بیشتر می شود. با این فرض که نگرانی های تصور بدنی در طول دوران جوانی ایجاد می شود پیشنهاد شده است که دوستان فرد جوان ممکن است در مشابهاتی مربوط به نگرانی های بدنی و رفتارهای خوردن متقابلا سهیم باشند. نظریه پردازان تایید کرده اند که مشابهت های دوستان از فرایندهای انتخاب و اجتماعی شدن سرچشمه می گیرد . بنا بر نظریه انتخاب دختران دوستانی را انتخاب می کند که دارای عقاید و رفتارهای مشابه درباره اهمیت وزن و شکل بدن باشند که از طریق اجتماعی شدن والدین و رسانه ها تقویت می شوند.

علت های زیستی

شاخص توده بدن (BMI)  به عنوان پایدارترین علت زیستی نارضایتی بدنی شناخته شده است. بعضی مطالعات نشان داده اند که شاخص توده بدن بیشتر از متغیرهای اجتماعی – فرهنگی واریانس نارضایتی بدنی را تبیین می کنند . رابطه بین نارضایتی بدنی و توده بدنی قوی می باشد وجوانانی که سنگین و دارای اضافه وزن هستند یا چاق اند نارضایتی بدنی بیشتری دارند و تصویر بدنی پایین تر نسبت به نوجوانان با وزن سالم دارند. مطالعات نشان دادند که نارضایتی بدنی به طور معناداری در رابطه بین شاخص توده بدن و اختلالات خوردن واسطه گری می کند زیرا موجب افزایش رفتارهای خطرناک برای اختلال خوردن می شود.

نارضایتی بدنی در مردان با نگرانی های افزایش وزن همراه است. در پسران نگرانی درباره وزن ابتدا در کسانی دیده می شود که بالاترین سطوح شاخص توده  بدن را دارند در صورتی که در دختران نگرانی های وزن در همه سطوح شاخص توده بدن مشاهده می شود. همانند دختران، پسران دارای چربی بالا بیشتراحتمال دارد که احساسات منفی درباره بدن شان داشته باشند. مطالعات قبلی از این یافته حمایت کرده اند که شاخص توده بدن بالا به طور مثبت با نگرانی ها ی وزن همراه است ، از طرفی در پسران شاخص توده بدن پایین تر با بعضی رفتارهای اکتساب ماهیچه مرتبط است .

در عین حال که رابطه بین شاخص توده بدن و نارضایتی بدنی در مطالعات قوی است اندازه این همبستگی متغیر است. این نوع رابطه نشان دهنده نقش واسطه ها است که افراد دارای شاخص توده بدن بالا را به ویژه برای نارضایتی بدنی آسیب پذیر می کند.

علت های درون شخصی

چندین مطالعه علت های احتمالی ایجاد کننده نارضایتی بدنی و اختلال های خوردن را بررسی کرده اند و رابطه بین صفات خاص شخصیتی و رفتارهای مشکل آفرین خوردن را تایید کرده اند . تحقیق در مورد شخصیت و اختلال های خوردن تایید می کند که حرمت خود ، کمال گرایی  و نشانگان مشابه اختلال های وسواس فکری عملی با نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن مرتبط هستند.

 مدل های علت شناسی احتمالی نارضایتی از بدن و اختلالات خوردن نشان می دهد که که نوجوانی دوره تشکیل هویت است و زمانی است که حس شخص از هویت مختل می شود و نوجوانان ناپایداری زیادی درباره احساسات شان نسبت به خود نشان می دهند . این اختلال در خود شناسی غالبا نتیجه حرمت خود پایین است. فریون و ویلسون ،نشان دادند که نوجوانان با حرمت خود پایین بیشتر خودآگاه و بطور زیادی خود انتقادگر می شوند که احتمالا موجب نارضایتی از بدن شده و آنها را مستعد اختلالات خوردن می کند. در یک مطالعه روی دانشجویان 26-17 ساله، آزمودنیهایی که بی اشتهایی روانی داشتند نسبت به کسانی که اختلال خوردن نداشتند سردرگمی هویت بیشترواختلال بیشتر ی در خودپنداره داشتند. مولفان فرض کردند که آزمودنی هایی دچار نارضایتی بدنی بر بدن فیزیکی خود متمرکزندمثلا وسوال در کنترل وزن و شکل که به عنوان راهی برای مقابله با مشکلات درونی خود اتخاذ می کنند. تحقیقی بر روی نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن در نمونه های نوجوانان نشان داده که در طول دوره نوجوانی ظاهر شخص نقش مهمی را در حرمت خود بازی می کند بعضی تحقیقات نشان داده اند که حرمت خود پایین یک پیش نیاز برای ایجاد نارضایتی بدنی است .

منبع

رضایی، مریم(1392)، نقش پیش بین کمال گرایی، درونی سازی لاغری، شاخص توده بدني و خود شیء انگاری بر اختلالات خوردن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0