علت شناسی- نظریه ها

در تبیین اعتیاد به اینترنت با نظریه های بسیار زیادی روبرو هستیم. برغم پژوهش های فراوان و تلاش­های هماهنگ برای شناسایی مهم­ترین عوامل گرایش فرد وابسته به اینترنت، کماکان موارد مبهم و پرسش های بسیاری فرا روی محققان و متخصصان این حوزه قرار دارد. به همین خاطر است که هنوز هیچ فردی نظریه و دیدگاهی را که قادر به تبیین کلیه «رفتارهای اعتیاد گونه» باشد، اعلام نکرده است. تعدادی از نظریه­های مرتبط با این موضوع عبارتند از: نظریه روانکاوی، نظریه کنترل اجتماعی، نظریه شناختی، نظریه شناختی ـ رفتاری،نظریه رفتاری،نظریه عصب شناختی .

 نظریه پویایی روانی وشخصیت

این نظریه، ریشه­های اعتیاد فرد به اینترنت را به سال­های آغازین زندگی وی ارتباط می­دهد. به عبارتی، عمده­ترین دلایل گرایش اعتیادآور فرد به اینترنت، شوکهای روحی یا کمبودهای عاطفی دوران کودکی، ارتباط با سایر ویژگیهای خاص شخصیتی و یا سایر اختلالات، خلق و خوها یا گرایش­های روانشناختی ارثی است. طبق این دیدگاه، بسته به حوادثی که در دوران کودکی برای فرد اتفاق افتاده است و یا ویژگیهای شخصیتی که در طی بلوغ در این فرد شکل گرفته است، او برای تقویت یک رفتار اعتیادآمیز یا هر رفتار دیگری مستعد می­شود. دراین حالت، آنچه که اهمیت دارد، موضوع یا فعالیت نیست، بلکه فرد شرایطی است که وی متأثر از آن، معتاد می­شود.

 نظریه کنترل اجتماعی

بر اساس نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، عاملی که باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان می­شود، پیوند اجتماعی است، به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مسئولیت و اعتقاد است.ضعف هریک ازاین چهارعنصردرفرد می­تواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود :

  • دلبستگی: کسانی که به دیگران دلبستگی و علاقه ندارند، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند به همین علت بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتار انحرافی شوند.
  • تعهد: هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده­اش، دوستان و غیره کمتر باشد، احتمال ارتکاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.
  • درگیری ؛مشغولیت: کسانی که مشارکت مداوم در فعالیت­های زندگی، کار، خانوادگی و غیره ندارند و بیکارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.
  • باور و اعتقاد: اگر فردی اعتقاد قوی به ارزشها و اصول اخلاقی یک گروه نداشته باشد یا به این ارزشها وفادار نباشد، احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.

شناختی

همانند دیدگاه روانکاوی، دیدگاه شناخی متوجه فرایندهای درونی است. البته این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال، نیازها وانگیزشها تاکید کند، براینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب کرده وتفسیرمی کنند وآنها را درحل مشکلات به کار می گیرند، تاکید دارد. اصولا دیدگاه شناختی بیشتر به افکار کنونی وشیوه های حل مساله توجه دارد تا تاریخچه شخصی. در این دیدگاه، اعتیاد به اینترنت برآمده ازشناختهای معیوب ویا پردازش معیوب شناختی است ودرمان آن مبتنی برتصحیح فرایندشناختهای معیوبست .

بدون هیچ دلیل منطقی متفکران اعتیاد وقتی پیش بینی فاجعه می­کنند بیمناکند. معتادان تنها افرادی نیستند که نگرانند و اتفاقات منفی را پیش­بینی می­کنند، آنها تمایل به انجام این کار را بیشتر از بقیه دارند. یانگ ، پیشنهاد می­کند که این نوع از افکار فاجعه­آمیز ممکن است با استفاده افراطی اینترنت برای فراهم کردن مکانیزم فرار روانشناختی به منظور اجتناب از مشکلات واقعی یا درک شده مرتبط است. درمطالعات متوالی فرض می­شود که شناخت­های نابهنجار دیگر مثل اعتقادات مرکزی منفی، فاجعه آمیز، تعمیمی افراطی و تحریکات شناختی با استفاده افراطی از اینترنت مرتبط است. یانگ،بیان کرد آنهایی که از باورهای مرکزی منفی رنج می­برند ممکن است کسانی باشند که بیشتر به ناتواناییهای تعاملی ناشناخته اینترنت بمنظور غلبه به این ناشایستگی­های دریافتی کشیده شده­اند. او پیشنهاد کرد که بازسازی شناختی باید برای درمان باورهای مرکزی منفی زیربنایی، تحریف های شناختی و توجیهات عقلانی مثل فقط چند لحظه بیشتر اذیت نکنید؛ برای مدیریت موثر علایم اولیه بیماران مورد استفاده قرار گیرد .

رفتاری

این تبیین بر پایه مطالعات بی.اف.اسکینر، راجع به شرطی شدن عامل یا کنشگر است. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت می­شود. پاداش­هایی که فرد از این رفتار می­گیرد، فرار از واقعیت، رسیدن به عشق و سرگرمی­های زیاد است و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداش­ها نیاز داشته باشد، احتمالاً به اینترنت روی خواهد آورد. در نتیجه این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا  می­کند .

شناختی – رفتاری

محققان اعتیاد اینترنتی را با علایم اعتیاد مشابه با اختلالات کنترل تکانه­ای در مقیاس محور یک DSM متصل کردند و اشکال گوناگونی از DSM-IV را برای بنا نهادن معیاری برای تعریف اعتیاد اینترنتی بکار گرفتند درمان رفتاری شناختی بعنوان یک اختلال کنترل تکانه­ای ثابت شده که درمانی مؤثری برای اختلالات وسواسی مثل اختلال انفجاری متناوب، قمار مرضی و موکنی می­باشد. درمان شناختی ـ رفتاری همچنین در درمان استعمال مواد مخدر، اختلات عاطفی و اختلالات خوردن مؤثر است .

گسترش اعتیاد به اینترنت، با شرایط روانشناختی قبلی به وجود می آید. در اکثر مواقع، این آسیب شناسی شامل افسردگی، اضطرب اجتماعی و انواع روان پریش هاست. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار می­گیرد، فرایند کاربرد مشکل­زای اینترنت شروع می­شود. این آسیب شناسی زمینه­ای، نوعی آمادگی وتمایل است و موجب شروع استرس می­شود .

دیویس ، مدل علت شناسی استفاده مرضی از اینترنت ؛استفاده کردن رویکرد شناختی ـ رفتاری پیشنهاد کرد. فرض اصلی این مدل این بود استفاده مرضی اینترنت از شناخت­های مشکل زا همراه  با رفتارهای آمیخته شده بودند، که یا پاسخ‌های انطباقی حفظ می­کند یا شدت  آن را افزایش می­گرفت  ناشی می شد. این مدل بر افکار یا شناخت­های افراد به عنوان منبع اصلی رفتاری غیرطبیعی تأکید می­کند. او حدس زد علایم شناختی استفاده مرضی از اینترنت ممکن است اغلب پیشرفت کننده و علت علایم رفتاری یا هیجانی باشند یا بر عکس باشند. مشابه، فرضیات اساسی تئوری شناختی افسردگی، این مدل روی شناخت­های انطباقی مرتبط با استفاده مرضی از اینترنت تمرکز دارد و در توضیح این نظریه دیویس ، مفاهیم علت های لازم، کافی و تسهیل کننده را توصیف می کنند.

علت ضروری: یک عامل سبب شناسی است که باید حضورداشته باشد، به منظوراینکه نشانگان اتفاق بیفتد.

علت کافی: یک عامل سبب شناسی است که وجود و اتفاق افتادن آن پدیدار شدن نشانگان راتضمین می­کند.

علت تسهیل کننده: یک عامل سبب شناسی است که احتمال پیدار شدن نشانگان را افزایش می­دهد اما نه علت ضروری است وکافی.

در مدل شناختی- رفتاری استاده مرضی از اینترنت وجود آسیب روانی زیر بنایی را بعنوان عادت درنظر گرفته شده بود همان طور که مطالعات رابطه بین اختلات روانشناختی مثل افسردگی، اضطرب اجتماعی و وابستگی به مواد را نشان داد.

برطبق گفته دیویس ، نظریه شناختی ـ رفتاری می­تواند از آغاز و بقاء کاربرد مرضی اینترنت را توضیح دهد. این مدل استفاده مرضی تعمیم یافته اینترنت و استفاد مرضی فراگیر اینترنت از هم متمایز می­کند. استفاده ویژه از اینترنت شامل سوء استفاده از عملکردهای خاص اینترنتی، مثل قمار بازی اینترنتی، خرید یا دیدن عکس­های جنسی اینترنتی می­شود. او اظهار می­دارد احتمال وقوع این رفتار خاص در صورتیکه اینترنت موجود نباشد در دیگران نیز دیده می شود. استفاده مرضی فراگیر از اینترنت اشاره دارد به جایگاه سراسری بیشتری از رفتارهای اینترنتی که نمی­تواند خارج از محدویت اینترنت، وجود داشته باشد مثل  اتاق­های چت، گردش در وب، و ایمیل. مدل شناختی ـ رفتاری پیشنهاد می کند که شناخت های نابهنجار برای گسترش رفتارهای استفاده مرضی فراگیر اینترنت بحرانی هستند. مثل شناخت های نابهنجارشامل عدم اعتماد بنفس، نشخوار فکری، خودکارایی پایین و خودارزیابی منفی می­شود. رفتارهای بد کارکردکه همراه با شناخت­های استفاده اینترنت فراگیر مرضی اتفاق می­افتد شامل استفاده وسواسی از اینترنت منجر به بازده­های منفی در کار، مدرسه یا روابط شخصی، افکار یا دروغ­گویی درباره استفاده از اینترنت و استفاده از اینترنت برای فرار از مشکلات فردی مثل افسردگی، تنهایی و غیره, تمام وقت، شناخت­های استفاده  فراگیر مرضی از اینترنت و شدت رفتارها و ادامه تولید، بازده­های منفی بوجود آمدن احساس تنزل یافته از خود ارزشی و افزایش خروجی ها اجتماعی می شود.

منبع

رضوی،سیدابولفضل(1391)، ارتباط وابستگی به اینترنت با گرایش به غرق وجذب شدن در محیط مجازی در کاربران اینترنتی ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی بیرجند

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0