علائم تيزهوشي
به عقيده روانشناسان، ظرافت رفتار با كودكان تيزهوش، از آن جهت مهم است كه اين كودكان به جهت بهره هوشي بالا از سطح شعور و آگاهي بالاتري نسبت به همسالان خود بهره مند بوده و درك و فهم بالايي از مسايل اجتماعي داشته و زير و بم هاي رفتاري ديگران را به خوبي درك مي كنند. تا مدت ها مي پنداشتند فقط كودكاني در زمره كودكان تيزهوش قرارمي گيرند كه از جهت درسي و آموزشي موفق بوده و در كلاس سرآمد ديگران باشند. اما اكنون معتقدند كودكاني كه در هر مهارتي سرآمد بوده و آن مهارت را برتر از همسالان خود انجام مي دهند، مي توانند در زمره كودكان تيزهوش قرار بگيرند. به عبارت ديگر، كودكي كه از جهت فعاليت هاي هنري يا ورزشي سرآمد است؛ تيزهوش محسوب مي شود.روانشناسان چند ويژگي را، نشانه تيزهوشي مي دانند. در بعضي كودكان همگي ويژگي يا نشانه و در بعضي ديگر تعداد كمتري از اين ويژگي ها ديده مي شود، اما حداقل بايد سه نشانه دركودك ديده شود تا كودك درزمره كودكان تيزهوش باشد. اين ويژگي ها عبارتنداز:
- شروع فعاليت هاي فيزيكي و بلوغ زودرس عقلي بسيار زودتر از همسالان خود؛ كودك تيزهوش بسيار زودتر از زمان مقرر راه رفتن، صحبت كردن، گوش كردن به راديو و تلويزيون و واكنش نشان دادن به كارتون ها يا برنامه هاي ويژه خردسالان و مطالعه كتاب و… را آغاز مي كند. توجه كنيد در شروع اين فعاليت ها نبايد اجباري به كار گرفته شده باشد.
- برانگيخته شدن سريع حس كنجكاوي و توجه ويژه به مسايل و اتفاقات اطراف؛ كودكان تيزهوش درك و فهم دقيقي از مسايل داشته و زودتر از همسالان خود به مسايل و موضوعات حساسيت نشان مي دهند. مثلاً تنها با تغيير لحن والدين ناراحت يا خوشحال مي شوند؛ اين ويژگي حتي در دوران نوزادي نيز ديده مي شود.
- علاقه شديد به مطالعه كتاب، به ويژه كتاب هاي مرجع چون دايره المعارف ها، اطلس ها، زندگينامه اشخاص ؛ بيوگرافي داشته و از فرهنگ لغت براي يافتن معني كلمه ها چه به زبان مادري و چه به زبان دوم به كرات استفاده مي كنند.
- علاقه شديد به نوشتن يا سراييدن شعر؛ اين كودكان مهارت ويژه اي در نوشتن متون ادبي يا سراييدن شعر دارند.
- فراگيري سريع؛ اين كودكان به سرعت هر چه را كه به آنها بياموزيد، فرا مي گيرند.
- مهارت در برقراري ارتباط با ديگران؛ كودكان تيزهوش اجتماعي بوده و اغلب بزرگ تر از سن خود رفتار كرده و صحبت مي كنند.
مشكلات و ناهنجاري هاي كودكان تيزهوش
تفاوت عمده كودكان تيزهوش با ساير كودكان، تفاوت در تفكر آنهاست. آنها با وجود كودكي، بزرگ مي انديشند و همين نكته، سرآغاز رفتار نامناسب والدين و اوليا مدرسه با آنهاست؛ چرا كه فراموش مي كنند اين كودكان در مقايسه با همسالان خود عاقل و منطقي اند، نه در مقايسه با والدين خود.كودكان تيزهوش اغلب مي پندارند علاقه والدين و آموزگاران و… به آنها تنها به دليل برتري آنهاست. بدون اين ويژگي كسي به آنها توجهي ندارد؛و گاه سعي مي كنند با پنهان كردن استعداد خود, اگر موفق بشوند, رفتار واقعي ديگران با خود را محك بزنند. روانشناسان مهم ترين مشكلات و نابهنجاري هاي كودكان تيزهوش را به اين شرح مي دانند:
تمارض؛كودكان تيزهوش براي آن كه همچون همسالانشان با آنها رفتار شود، اغلب تمارض مي كنند. آنها سعي مي كنند تا عملاً دير فرا بگيرند، دير پاسخ بدهند، اشتباه بخوانند يا اشتباه بنويسند، اشتباه صحبت كنند از آموزگار يا والدين سرپيچي كنند تا والدين و آموزگار مانند كودكان معمولي با آنها رفتار كنند.
عقب نشيني؛ شيوه اي براي مقابله با تنهايي و تمايز. اين كودكان به جهت توانايي در سخنوري، حل مسايل و مشكلات، پذيرش مسئوليت و انجام آن به نحو احسن و… در مدرسه و ميان همسالان خود و يا حتي در منزل شاخص مي شوند؛ اما بهاي سنگيني را براي اين تفاوت و تمايز مي پردازند، چرا كه دوستان و حتي خواهر و برادر آنها به تدريج از آنها كناره مي گيرند و اين براي كودكان تيزهوش خوشايند نيست. گاه حتي همسالان دست به آزار و اذيت اين كودكان مي زنند و ناخواسته و گاه آگاهانه باعث كناره گيري آنها از جمع مي شوند.بنابراين كودكان تيزهوش با عقب نشيني و پنهان كردن استعدادهاي خود، سعي در برقراري ارتباط با ديگران دارند. اما متأسفانه گاه والدين و آموزگاران با شاخص كردن كودك، او را از جمع دور كرده و او را به كودكي گوشه گير و تنها تبديل مي كنند.
به پا كردن جنجال و جر و بحث؛ والدين و آموزگار، كودك تيزهوش را از هر گونه رفتار كودكانه و ويژه سن كودكي نهي مي كنند و دايماً اين عبارت را تكرار مي كنند كه، كسي كه هوش سرشاري دارد، نبايد شيطنت كند. بايد با ديگران با منطق رفتار كند. اما آنها فراموش كرده اند كه او كودكي بيش نيست. از اين رو اغلب كودكان تيزهوش به همسالان و حتي با خواهر و برادر بزرگتر خود جر وبحث كرده و سعي در برپا كردن جنجال و سر و صدا دارند؛اين حركت را نوعي ابراز وجود مي دانند ودوست دارند به اين ترتيب كودكي خود را ثابت كنند.
پويايي كه اغلب با شكست و سرخوردگي همراه است؛ كودك تيزهوش همواره در معرض سردرگمي، كلافگي، دلزدگي و… قرار دارد؛ چرا كه مباحث درسي و فعاليت هاي كلاسي اغلب پاسخگوي نيازهاي او نيست.كودكان تيزهوش همواره در جستجوي گزينه پنجم هستند! به اين معنا كه حتي در آزمون هاي درسي همواره ابعاد مختلفي از سؤال را بررسي مي كنند و متفاوت از ديگران به سؤال پاسخ مي دهند
ناآرامي و بي قراري، صفتي دائمي؛ هوش و استعداد بالا، عاملي جهت ناآرامي كودك- در اغلب موارد و نه هميشه است؛ چرا كه اين ويژگي كودك را تشنه كشف، دانستن و تلاش مي كند. در واقع انرژي نهفته اين كودكان به جاي آن كه دائماً شيطنت شود، بايد در مسير صحيح قرار گيرد تا حس كنجكاوي آنها را سيراب كند. تنوع سرگرمي يكي از نكاتي است كه بايد به خاطر سپرده شود. اين كودكان حداكثر تا ۴۵ دقيقه مي توانند از بازي يا سرگرمي خاصي لذت ببرند و پس از سپري شدن اين مدت، در جستجوي سرگرمي ديگري هستند.
انتخاب و آزادي، دو حس ذاتي كودكان تيزهوش است.كودكان سرآمد نمي توانند مانند ديگران در قالب هاي رفتاري ويژه فرو رفته و از جمع و اجتماع اطاعت كنند. اگر انتخاب و آزادي عمل اين افراد سلب شود، به افرادي افسرده، كلافه، عصبي و ناآرام تبديل مي شوند و گاه رفتار آنها به لجبازي و سركشي تعبير مي شود.
توقع بيش از اندازه از خويشتن؛كودكان سرآمد بيش از آنچه بايد، از خود انتظار دارند و دستيابي به يك يا دو موفقيت هر چند چشمگير آنها را سيراب نمي كند. آنها به سرعت از هر موفقيتي مي گذرند و دايماً در جستجوي موفقيتي ديگر هستند. آنها به سرعت دلزده مي شوند, از همه چيز و همه كس, و اگر نتوانند چيزي يا كسي را جايگزين كنند، دچار افسردگي مي شوند. اين حالت به وضوح در جوانان و نوجوانان با هوش حتي بيش از كودكان سرآمد ديده مي شود.
منبع
رحیم پور،فاطمه(1394)، رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید