عزت نفس و نشانههاي جسمي و رفتاري
تعاريف متعددي از جانب پژوهشگران در مورد عزت نفس ارائه شده است. در عزت نفس معمولاً به احساس ما و چگونگي ارج نهادن به خودمان اطلاق ميشود. عزت نفس يک قضاوت شخصي در مورد ارزشمند بودن، يک طرز تلقي از «مقبوليت» يا عدم مقبوليت خويش است که نهايتاً خود را به صورت ميزان علاقهمندي (بي علاقگي) شخص به خويشتن نشان ميدهد. اولين کار توسط ويليام جيمز انجام شده است .عزت نفس را تابع کسري از موقعيت ها بر انتظارات خود مي داند، به طوري که هر چه موقعيت هاي شخص بيشتر از انتظاراتش باشد، عزت نفس او نيز بيشتر خواهد بود و برعکس.
در فرهنگ لغت آکسفورد (Confidence) اين گونه معني شده است اعتماد پابرجا، پيش بيني مطمئن به خود.عزت نفس راستين و واقعي، نتيجه ي باور قلبي و دروني فرد به قابليت هايش است. اين باور كه هر كاري را بخواهد، مي تواند انجام دهد .کوپر اسمیت چهار عامل اسنادی را برای رشد عزت نفس بیان میکند. نخستین قدم بر تمام عوامل، میزان احترام، پذیرش و علاقهمندی که یک فرد دریافت میکند. دومین عامل تجارب موفقیت آمیز در زندگی و سومین، ارزش و انتظاراتی است که بر مبنای آن تجارب را مورد تغییر قرار میدهیم و چهارمین عامل نحوه پاسخ فرد به از دست دادن ارزش میباشد.
براي دست يافتن به عزت نفس، فرد ابتدا نيازمند شناختن تواناييها و ساير ويژگيهاي ارزشمند خود است. ضعف عزت نفس در فرد بر رفتار اجتماعي و پيشرفت تحصيلي او اثر ميگذارد و باعث كمرويي و عملكرد نامطلوب او در امتحانات شفاهي و كتبي ميشود.
نشانههاي جسمي و رفتاري ضعف عزت نفس
افرادي كه عزت نفس كمي دارند، معمولاً دچار لرزش خفيف دست و گرفتگي عضلات ميشوند. قيافه آنها به طور معمول نگران و غمگين است. به ظاهر خود اهميت نميدهند، با صدايي ضعيف كه حاكي از اطمينان نداشتن به خود است، سخن ميگويند و چشماني بيفروغ دارند. از نظر رفتاري هم حساس، زودرنج، كمرو و گوشهگير ميشوند و دائم از خود و اطرافيان انتقاد ميكنند. گاهي نيز برعكس، حالتي تهاجمي و خشونتآميز دارند و رفتار آنها همراه با زورگويي و پرتوقعي است.
متكبر و حراف بودن، غلو كردن، تحقير كردن و عيبجويي از ديگران، خود را مبرا از اشتباه دانستن، نداشتن ثبات رأي، داشتن تشويش و نگراني، احساس بيلياقتي، ناليدن از مشكلات به طور دائم، بدشانس دانستن خود، بدبيني و كمالطلب بودن، همه از جلوههاي گوناگون ضعف عزت نفس هستند. عزت نفس نيز مانند ساير جنبههاي رشد فرد، تحت تأثير بافتي قرار ميگيرد كه فرد در آن زندگي و رشد ميكند. در سالهاي اوليه زندگي، مهمترين بافت، «خانواده» است. با رشد فرد، به جز خانواده،عوامل ديگري مانند همسالان، مدرسه، اجتماع، ارزشهاي فرهنگي و آموزش هاي ديني نيز تأثير خود را نمايان ميسازند.
عزت نفس بنیادی ترین بخش شخصیت یـك فرد می بـاشـد كه در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نـحـوی متظاهر می سازد. عزت نفس سالم و بالا یك ضرورت حیاتی و مطلق برای هر فردی می باشد. عزت نفس را می توان چنین تعریف كرد :
- باور و اعتقادی كه فرد نسبت به خود دارا می باشد.
- شناخت ارزش و اهمیت خویش- داشتن اعتماد و رضایت از خویش.
- توانایی برخورد و كنارآمدن با چالش های اساسی زندگی.
- توانایی ارزیابی درست ودقیق خویش-پذیرش خویش وارزش نهادن به خود بدون هیچ گونه قید وشرطی.
- توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیت های خویش.
اسميت ، چهار عامل را در تحول عزت نفس فرد مهم ميداند:
- ارزشي كه فرد از سوي ديگران از طريق ابراز مهر و محبت، تحسين و توجه دريافت ميكند.
- تجربه همراه با موفقيت فرد، مقام يا موقعيتي كه فرد خود را در ارتباط با محيط ميبيند.
- تعريف شخصي فرد از موفقيت و شكست
- شيوه فرد در ارتباط با باز خورد منفي يا انتقاد
عزت نفس يك جنبه مهم در كاركرد فرد است و با زمينههاي ديگري چون سلامت رواني- اجتماعي و عملكرد تحصيلي وي در ارتباط است. مطابق پژوهش اسميت ، دانشآموزان داراي عزت نفس بالا بيشتر از دانشآموزان داراي عزت نفس پايين، احساس اطمينان، خلاق بودن، با استعداد بودن و ابراز وجود ميكنند و طبيعي است كه اين صفات بيشتر در كساني ديده مي شود كه پيشرفت تحصيلي بالايي دارند.
منبع
صالحی،سلیمه(1393)، سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانشآموزان دبیرستان ها، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاد اسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید