طرح‌ریزی برنامه بازی درمانی برای کودکان کم توان ذهنی

عقب‌مانده‌های ذهنی و همسالان غیر عقب‌مانده آن‌ها جریان رشد یکسانی را طی می‌کنند و ویژگی‌های یادگیری مشابهی دارند. تفاوت‌های اساسی این دو گروه در مقدار اندوخته‌ها و نسبت یادگیری آنان نمایان می‌شود. سایر ویژگی‌های یادگیری عقب‌مانده‌های ذهنی از این جمله است دامنه محدود توجه، اشکال در برخورد با مسایل مجرد و توانایی محدود برای عمومیت دادن اطلاعات. هات  و گیبی، اظهار می‌دارند آسیب مغزی در افراد عقب‌مانده ذهنی موجب می‌شود که شکل‌گیری ادراکات به دشواری صورت گیرد، به این معنا که علیرغم سالم بودن اعضاء حسی برای مثال چشم و گوش یکپارچگی ادراکی و تفسیر محرک ورودی ،که در مغز صورت می‌گیرد دچار اشکال می‌شود.

مسئله مهم دیگری که عقب‌مانده‌های ذهنی با آن روبرو هستند ناتوانی آنان در انتقال مطالب آموخته شده اجتماعی از موقعیتی به موقعیت دیگر است. امکان دارد نارسایی اولیه یادگیری در این افراد عدم موفقیت آنان در به‌کارگیری شیوه‌های موثر مسئله گشایی باشد. از این رو باید موضوع‌ها را به طریقی ارائه کرد که توجه کودک به انگیزه‌های مرتبط با آن جلب شود.

راید،بیان می‌دارد که بازی‌هایی که در بازی درمانی استفاده می‌شوند لذت‌بخش هستند و با آن‌ها می‌توان احساسات را بروز داد. این بازی‌ها برای ایجاد پیوند درمانی، تسهیل رشد عاطفی، گسترش ارتباطات و کمک به درک کودکان استفاده می‌شود. این بازی‌ها ممکن است بازی‌های رومیزی، مهارتی و بازی‌های کارتی باشد.

قاسم قاضی ، اظهار می‌دارد که بازی درمانی و بازی مصاحبه‌ای می‌تواند در دبستان‌ها و محیط مهد کودک‌ها به عنوان تکنیک های مشاوره، کودکان بسیاری را یاری کنند. از آنجا که کودکان کم توان ذهنی در فرآیند رشد در زمینه‌های حرکتی، اجتماعی، شناختنی با تأخیر همراهند.

به نظر می‌رسد استفاده از بازی درمانی می‌تواند باعث تسهیل در این فرآیند گردد. زیرا آنان می‌توانند همانند کودکان عادی همسال خود از طریق بازی درمانی افکار، عواطف، نیازها، احساسات و نگرانی‌های خود را به دیگران بازگو کنند و از طریق بازی‌ها توجه دیگران را به خود جلب نموده و با دیگران ارتباط برقرار کنند. بازی علاوه بر ثمرهای حبسمی فرصت‌های زیادی برای رشد اجتماعی و رشد عاطفی آن‌ها فراهم می‌کند. همکاری و شرکت در محیط‌های بازی موجب می‌شود که به توانایی‌ها و محدودیت‌های خود و نیز توانایی‌هاو محدودیتهای دیگران احترام گذارند.

از آنجا که صرف انجام بازی برای کودکان کم توان ذهنی کافی به نظر نمی‌رسد و به نوعی درمانگر یا مربی باید در بازی کودکان مشارکت داشته باشد. تا ضمن اینکه کودکان از تجربیات بازی لذت می‌برند بتوانند کارایی خود را در زمینه اهداف از پیش تعیین شده بهبود بخشند. بنابراین برای اداره بازی کودکان عقب‌مانده مربی باید حداکثر دقت خود را در سازماندهی بازی به عمل آورد.

امروزه رویکردها و روش‌های متفاوت و رایج بازی درمانی شامل بازی درمانی آدلری، بازی درمانی گشتالتی، بازی درمانی رفتاری- شناختی و بازی درمانی راجرزی مورد استفاده قرار می‌گیرد که باری درمانی که درمانگر می‌تواند نقش، فعالی را بر عهده گیرد و مصالح بازی را انتخاب کند یا بازی را برای کودک تعیین نماید  بازی  درمانی فعال است. بازی درمانی فعال شکلی از بازی است که در آن به کودک تعدادی اسباب بازی انتخاب شده داده می‌شود و درمانگر خود جهت تشویق کودک وارد بازی می‌شود .

دیوید لوی، به منظور کمک به کودکانی که به علت تخلیه هیجانی و دستیابی به بینش مشکلاتی داشتند بازی درمانی ساختاری را که شکلی از بازی درمانی فعال است طراحی نمود. او موقعیتی را در اتاق بازی که محیط امن و مطمئن برای کودک بود فراهم می‌آورد که این موقعیت‌ها خود محرک کودک جهت بازی آزاد بود. موقعیت بازی ساخت دار به عنوان یک محرک جهت تسریع بازی آزاد، آفریننده و مستقل کودک در درمان می‌باشد.

کودک باید با اتاق بازی آشنا بوده و اتاق با وسایلی که از نقطه نظر درمانی دارای ارزش ثابت شده‌ای می‌باشد مجهز گردد .نگارنده با توجه به اهدافی که در این پژوهش دنبال می‌کرد، سازماندهی و روش بازی درمانی را بر اساس این رویکرد یعنی بازی درمانی ساختار طراحی نمود تا از این طریق بتواند افزایش کارایی در کودکان عقب‌مانده ذهنی از طریق بازی ساخت دار در حیطه‌های مورد نظر حرکتی، شناختی و اجتماعی به آزمایش بگذارد.

منبع

مرادی کچلکی،سیما(1393)، بازي درماني در افزایش  مهارت‌های  شناختي، اجتماعي و حركتي دانش‌آموزان كم توان ذهني آموزش پذير،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0