شيوه‌ي‌ انتخاب‌ مديران‌ آموزشي

شيوه‌ي‌ انتخاب‌ مديران‌ آموزشي‌ به‌شيوه‌ي‌ اداره‌ي‌ آموزش‌ و پرورش‌ هر كشور(متمركز، غيرمتمركز، يا حد فاصل‌ اين‌ دو) مربوط مي‌شود. بنابراين‌ مديران‌ آموزشي‌ممكن‌ است‌ به‌ يكي‌ از طرق‌ زير واجد قدرت‌ و اختيار مدير شوند و اين‌ وظيفه‌ را برعهده‌ گيرند.

  1. انتخاب‌ مدير از بين‌ گروه‌ همكار سازمانهاي‌ آموزشي‌ و توسط آنان‌
  2. انتصاب‌ به‌سمت‌ مديريت‌ ؛ مدير انتصابي
  3. شيوه‌ي‌ انتخابي‌ – انتصابي‌
  4. شيوه‌ي‌ مديريابي‌ و انتصابي‌

در ايران‌ معمولا مديران‌ عالي‌، مياني‌ و اجرايي‌ (مدارس‌) آموزش‌ و پرورش‌ با شيوه‌ي‌ دوم‌ و چهارم‌ منصوب‌ مي‌گردند. به ‌نظر مي‌رسد كه‌ در سازمان‌هاي‌ آموزش‌ و پرورش‌ به ‌لحاظ ماهيت‌ فعاليت‌ اين‌ سازمان‌ها و تأثير عميقي‌ كه‌ شخصيت‌ و خلاقيت ‌اخلاقي‌، عملي‌ و تجربي‌ مديران‌ آموزشي‌ در تحقق‌ اهداف‌ سازمان‌ دارد، شيوه‌ي‌ سوم ‌شيوه‌اي‌ مناسب‌ باشد و بهتر است‌ كه‌ مديران‌ مختلف‌ آموزش‌ و پرورش‌ به ‌ويژه‌ مديران ‌مدارس‌ به ‌شيوه‌ ی انتخابي‌ – انتصابي‌ منصوب‌ گردند.

نحوه‌ ی انتخاب‌ و انتصاب‌ مديران‌ آموزش‌ و پرورش‌ در ايران:‌

امروزه‌ به ‌كارگيري‌ مديران‌ و برنامه‌ريزان‌ شايسته‌ و داراي‌ شرايط لازم‌ براي‌ كاميابي ‌يك‌ سازمان‌ و يك‌ ملت‌ و شايد كل‌ دنيا بيش‌ از هر روز ديگر ضروري‌ به ‌نظر مي‌رسد و همان‌طور كه‌ كومبز يادآور مي‌شود، اگر قرار است‌ تحولي‌ در عرصه‌ي‌ تعليم‌ و تربيت ‌پديد آيد، اين‌ تحول‌ و دگرگوني‌ بايستي‌ از مديريت‌ آموزشي‌ آغاز گردد . لذا گزينش‌، انتخاب‌ و به‌كارگيري‌ بهترين‌ و داناترين‌ و آگاه‌ترين‌ انسان‌ها براي‌ساختن‌ فرداي‌ بهتر يكي‌ از مهم‌ترين‌ و خطيرترين‌ اقدام‌هايي‌ است‌ كه‌ بايد صورت ‌پذيرد؛

در ايران‌ شيوه‌ي‌ رايج‌ انتخاب‌ و انتصاب‌ مديران‌ تا سال‌هاي‌ اخير آن‌ بود كه‌ به‌ويژه ‌رؤساي‌ آموزش‌ و پرورش‌ و مديران‌ مدارس‌ از ميان‌ فرهنگيان‌ با تجربه‌ و خوش‌ سابقه ‌برگزيده‌ مي‌شدند. در دو دهه‌ي‌ قبل‌ از انقلاب‌ احراز پست‌ها و مناصب‌ مديريت‌ بيشتردر سايه‌ي‌ وابستگي‌ها و بر پايه‌ي‌ روابط صورت‌ مي‌گرفت‌.

پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ بنا به‌ مقتضيات‌ سياسي‌ و مصالح‌ انقلاب‌، انتصاب‌ مديران‌ هم‌چون‌ بوروكراسي‌هاي‌ باستاني‌ بيشتر براساس‌ ارتباط هاي‌ خويشاوندي‌ و آشنايي‌هاي‌ قبلي‌ صورت‌ مي‌گرفت‌ و ضابطه‌ي‌ عمده‌ در اين‌ امر مورد اعتماد بودن ‌افراد بود. به‌ تدريج‌ با تثبيت‌ انقلاب‌ اسلامي‌، ضرورت‌ اثربخشي‌ و كارآيي‌ مديران‌ در نتيجه‌ي‌ برخورداري‌ آنان‌ از دانش‌ مديريت‌ و تجربيات‌ منظم‌ مديريتي‌ خودنمايي‌ كرد و مطرح‌ شد. لذا از جمله‌ اهداف‌ فعلي‌ كشور در مبحث‌ نيروي‌ انساني‌ و اشتغال‌،آموزش‌ مديران‌ و به ‌كار گماردن‌ افراد با تجربه‌ و واجد صلاحيت‌ علمي‌ در پست‌هاي ‌كليدي‌ است‌ .سیدعامری ، مي‌نويسد: مديريت‌ جامعه‌ و توانايي‌هاي‌ آن‌ نه‌ فقط براي‌جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ بلكه‌ براي‌ رشد و گسترش‌ اسلام‌ در جهان‌ امروز حياتي‌ واساسي‌ است‌ وي‌ هم‌چنين‌ اشاره‌ مي‌كند كه‌ افرادي‌ كه‌ براي‌ مديريت‌ آموزش‌ كافي‌نديده‌اند و مهارت‌هاي‌ لازم‌ را كسب‌ ننموده‌اند، اغلب‌ به‌سمت‌هاي‌ مديريت‌ منصوب ‌مي‌شوند پس‌ موفقيت‌ آينده‌ كشور ما به ‌عنوان‌ ام‌القراي‌ جهان‌ اسلام‌ متكي‌ به ‌مديريت ‌متخصص‌ و توجه‌ و بهره‌گيري‌ ازتغييرات‌ محيط پوياي‌ جهان‌ امروز در الگوي‌مديريت‌ خويش‌ مي‌باشد.در راستاي‌ اهداف‌ عالي‌ انتخاب‌ افراد شايسته‌ به‌مديريت‌ آموزش‌ و پرورش‌ درسال‌ 1369 آيين‌نامه‌ي‌ انتصاب‌ مديران‌، پيش‌نهاد و تصويب‌ شد و طبق‌ آن‌ داشتن‌ليسانس‌ از شرايط لازم‌ براي‌ مديران‌ مي‌باشد. در سال‌ 1375 آيين‌نامه‌ جديد انتصاب‌ مديران‌ و نحوه‌ي‌ نصب‌ و عزل‌ مديران‌ آموزش‌ و پرورش‌ به ‌تصويب‌ شوراي عالي‌آموزش‌ و پرورش‌ رسيده‌ و به ‌موجب‌ آن‌ تمامي‌ مديران‌ مقاطع‌ آموزشي‌ بايستي‌ با آيين‌نامه‌ هماهنگ‌ باشند و در انتصاب‌ جديد از آن‌ پيروي‌ مي‌كنند.

منبع

مهدی زاده،فرزانه(1393)، اثربخشی وکارآیی مدیران ومسئولین انتصابی وانتخابی ازنظرمیزان برخورداری ازمهارت های مدیریتی،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0