شاخص‌های کار معنوی

در محیط‌های کاری که معنویت مطرح است، موضوعات زیر به‌طور گسترده مطرح می‌شود(مک کورمیک، 1994):

 دلسوزی: به احساس همدردی عمیق نسبت به دیگران و تأسف در مورد فردی که مصیبت دیده به همراه آرزویی قوی برای تسکین درد و رنج وی را دلسوزی می‌نامند. اصول معنوی در سازمان از مدیران انتظار دارد که دلسوزی را در سازمان خود پرورش دهد. اما گاهی اوقات ممکن است این احساس با بسیاری از ارزش‌های فرهنگ سازمانی در تعارض باشند. مدیرانی که تنها با معیارهای مادی و پولی به اتخاذ تصمیم می‌پردازند، علیرغم فرهنگی که در آن کار می‌کنند همواره رفتار آنها با آرمانهای دینی او در تعارض خواهد بود. این” تعارض در نقش” سلامت روانی خود و سازمان را به خطر می‌اندازد. رهایی از خطر تهدیدات سلامت روانی نیز جز از طریق حصول معنویت در سازمان و از طریق اجرای دستورهای دینی امکان­پذیر نخواهد بود.

خدمت خالصانه: هدف والای یک شغل خدمت کردن در دنیا است و آن چیزی که ماورای یک کار قرار می‌گیرد بعد خدمت‌گزاری آن است. در این صورت فرد حقیقت اصلی کار را مشاهده کرده و در انجام وظایف کاری خود به آرامش دست می‌یابد. در فرهنگ اسلامی‌ خدمت­رسانی به مردم از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این امر چنان با اهمیت است که پیامبر اکرم(ص) میزان محبوبیت نزد خدا را وابسته به آن دانسته و می‌فرماید:” بهترین مردم کسی است که برای دیگران سودمندتر است. بحث خدمت خالصانه، تفاوت بین کار و شغل را به خوبی نشان می‌دهد. هرگاه جهت انجام کار، تحت فشار بیرونی قرار گیریم تا اینکه نیازی را برطرف کنیم اصطلاحاً گفته می‌شود که در حال انجام یک شغل هستیم، اما چنانچه کیفیت درونی و روح کار در حین انجام وظیفه بر خود وظیفه غلبه نماید، در حال انجام کار هستیم. بنابراین روح کار و معنویت در کار، شامل خدمت خالصانه به دیگران بدون هیچ چشم­داشتی از جانب وی می‌باشد و خداوند نیز لطف و عنایت خاص خود را شامل حال او می‌گرداند.

کار وسیله ­ای برای مراقبه: کار به عنوان مراقبه نه تنها در دین اسلام بلکه در سایر مذاهب همچون هندوها و بودایی‌ها مورد التفات قرار گرفته است. به عنوان مثال هندوها از یوگای کار استفاده می‌کنند تا کار را به وسیله­ای برای نزدیک شدن به قرب خدا قرار دهند. حضرت علی(ع) کار را نیز وسیله­ای برای حفظ از آلودگی به گناه می‌داند و می‌فرمایند: هر چند کار و تلاش همراه با زحمت و رنج است، اما بیکاری منشأ فساد و تباهی است. اما این مراقبه در صورتی از طریق کار امکان­پذیر است که با سه ویژگی همراه باشد.

– کوچک شمردن خدمت به خلق (از طریق کار) تا خدا آن را بزرگ نماید.

– پنهان دانستن آن تا خدا آن را آشکار نماید.

– شتاب در برآوردن نیاز مردم تا برای محتاج گوارا و مسرت ­بخش باشد.

زندگی سالم و کار: برای سالم ماندن زندگی کاری باید به دو اصل مهم در این زمینه توجه کرد:

– انتخاب کار: آیا کاری که در حال انجام آن هستیم موجب رنجش دیگران نمی­شود؟

– انتخاب محل کار: آیا این شرکت یا سازمان در پی کسب حداکثر سود و درآمد مالی است و یا به همراه آن در پی حفظ ارزش­های بخشندگی و عدالت نیز می‌باشد؟

میتروف و دنتون(1999) معتقدند آن­چه از نظر مدیران بیشترین معنا و هدف را به شغل می‌دهد و موجب ایجاد یک زندگی سالم کاری می‌شود شامل: توانایی و قابلیت‌های کامل فردی، همکاری مناسب سازمان با حاکمیت عنصر اخلاق در این همکاری، داشتن شغل، همکار خوب، خدمت به نوع بشر، خدمت به نسل‌های آینده و خدمت به جامعه کنونی می‌باشد. همان­طور که از این گفتار برمی‌­آید شاخص‌های کار معنوی آنچنان در هم تنیده است که بدون خدمت خالصانه به خلق نمی‌توان یک زندگی سالم کاری را در سازمان ایجاد کرد و یا بدون داشتن خصیصه خوب اخلاقی و دوری از فساد در حین انجام کار که وسیله­ای برای مراقبه است نه می‌توان خالصانه خدمت کرد و نه می‌توان زندگی سالم داشت.

معنویت دارای ابعاد چهارگانه ارتباط فرافردی، ارتباط درون فردی، ارتباط میان فردی و ارتباط برون فردی با نشانگرهای مربوط به آن است. به عبارت دیگر، معنویت با چهارگونه ارتباط یک فرد با نیروی برتر(خدا)، با خویشتن خویش، با دیگران و با محیط تعریف شده که هر یک از آنها با بخشی از ساحت‌های وجودی انسان مربوط می‌شوند؛ بدین معنا که ارتباط فرافردی با ساحت معنوی، ارتباط درون فردی با ساحت روانی، ارتباط میان فردی با ساحت اجتماعی و ارتباط برون فردی با ساحت زیستی انسان سرو کار دارند. همچنین چهارگونه ارتباطات مذکور کار بامعنا، هدفمند، خودشکوفایی در کار و به هم پیوستگی با هر چیز در محیط کاری و طبیعی را به ارمغان خواهند آورد، و سرانجام هر یک از آنها در انگیزش کارکنان مؤثر خواهند بود. تحقیقات نشان می‌دهد که بیشتر افراد معتقدند ارتباط میان فردی و ارتباط درون فردی در انگیزش کار آنها مؤثر است. اما در نظر آنان ارتباط فرافردی و ارتباط درون فردی در برانگیختگی در کارشان رابطه ای ندارد و یا کمتر دارد. از دیدگاه بس و ریجو (2008) ابعاد معنویت سازمانی عبارتند از:

– حس کار گروهی؛

– سازگاری بین ارزش‌های فردی و سازمانی؛

– حس مشارکت اجتماعی؛

– حس رضایت در محل کار؛

– حس ناظر بودن پروردگار؛

– فرصت‌هایی برای زندگی شخصی؛

– تعهد سازمانی.

منبع

نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0