سلامت سازماني از ديدگاه نظريه پردازان

كاپلان و كاراواتا

شاخص هاي سلامت سازماني در مدل كاپلان و كاراواتا  را مي توان به سه رويكرد دسته بندي كرد:

  •  رويكرد شاخصهاي ورودي
  •  رويكرد شاخصهاي فرآيندي
  •  رويكرد شاخصهاي خروجی

در رويكرد شاخصهاي ورودي، فرض بر اين است كه چنانچه ورود يهاي سازماني از سلامت برخوردار باشند و سازمان توانايي جذب ورود يهاي سالمي را داشته باشد، مي توان از سلامت عملكرد آن اطمينان حاصل كرد . شاخصهايي را كه تحت اين نگرش مي توان دسته بندي كرد عبارتند از:

  • قابليت جذب نيروي انساني شايسته: توانمندي يك سازمان در جذب نيروهاي انساني شايسته و توسعه يافته، مي تواند به عنوان شاخص ورودي سلامت سازمان مورد ارزيابي قرار گيرد. استخدام افراد مناسب، مي تواند تأثير محيط بر سازمان را كاهش دهد.
  • شرايط مالي سازمان: انتخاب كاركنان شايسته، پرداخت هزينه هاي آزمون، مصاحبه، پشت سرگذاران توالي استخدام، آموزش، جبران خدمات مكفي و بودجه مناسب زماني ميسر است كه سازمان از پشتوانه درآمد مالي و اعتباري مناسبي برخوردار باشد.
  • گيرندگان اطلاعات: در سازما نهاي امروزي، اطلاعات بايد سريع تر از هر زمان ديگر جريان پيدا كند، حتي توقف كوتاهي به زيا نهاي غيرقابل جبران منجر مي شود، وجود جريان اطلاعات از پايين به بالا نشا ن دهنده وجود موفقيت در سازمان است .

در رويكرد شاخص فرآيندي، مؤلفه هاي زير قابل بررسي است:

نگرش بلندمدت در سازمان: دستيابي به منافع بزرگ و پايدار، مستلزم فدا كردن منافع كوچك و آني است. در پرتو نگرش بلندمدت تمام آحاد سازمان و يا حداقل افراد كليدي مي دانند به كجا مي روند و چه راهي در پيش رو دارند، كه خود سبب وحدت نظر در اركان مختلف سازمان مي شود.

 انسجام: تحول در سازمان، نيازمند شرايط توسعه است. شرايطي كه در آن همه عوامل مهم در پديدآوري توسعه، كنار هم حضوري سازگار و هم سو داشته باشند و با استفاده از پديده ي هم افزايي، از امكانات و تلا شهاي خود بهره مند شوند.

ظرفيت فراگيري: به دليل شدت تغييرات محيطي و افزايش عدم قطعيت در روند بر اثر اين تغييرات، اداره سازما نهاي امروز بيش از هر زمان ديگر پيچيد ه تر شده است. سازما نهاي موفق آ نهايي هستند كه همواره در حال آموختن و توسعه قابلي تهاي خود براي رويارويي با شرايط محيطي جديد هستند.

 سطح نوآوري: نوآوري، نوسازي و تطابق با محيط از مهمترين علايم مشخصه يك نظام سالم است.

سطح فن آوري: فناوري اطلاعات از مؤثرترين توانمندسازها در سازما نهاست. به طوري كه مي توان ادعا كرد حتي در صورت وجود ساير توانمندسازها، بدون فنآوري اطلاعات، تحقق سازمان سالم ناقص و يا غيرممكن خواهد بود .

 فرهنگ سازماني: فرهنگ سازماني در قالب مجموعه اي از باورها و ارز شهاي مشترك كه بر رفتار و انديشه هاي اعضاء و سازمان اثر مي گذارد، مي تواند به عنوان سرچشمه اي براي دستيابي به محيط سالم اداري  به حساب آيد. در رويكرد شاخص خروجي، فرض بر آن است كه چنانچه ورودي ها و فرآيند سازمان از سلامت برخوردار باشد، مي تواند از سلامت عملكرد آن با استناد به مؤلفه هاي ذيل اطمينان حاصل نمايد.

سود يا ارزش افزوده: مهم ترين مؤلفه در اين شاخص است، چنانچه سازمان به نسبت منابعي كه به كار گرفته، از سودآوري مناسبي برخوردار باشد، دليل بر سلامت آن سازمان است .

رضايت و وفاداري ارباب رجوع: مي توان گفت: بين ارباب رجوع و كارمند، ايجاد يك ارتباط موفق، كليد طلايي موفقيت محسوب مي شود، اين ارتباط مي بايست يك رابطه عاطفي باشد نه رابطه مبتني بر تجارب ، بايد درك كنيم كه ارباب رجوع به ما وابسته نيست بلكه ما به او وابسته ايم.

نيروي انساني توسعه يافته با قدرت جايگزيني: نشانگر توانايي سازمان، در جايگزين كردن نيروهاي داخلي در پس تهايي است كه به دليل بازنشستگي  استعفا و يا اخراج خالي هستند.

تالکوت پارسونز ،معتقد است كه همه سيستمهاي اجتماعي، اگر قرار باشد که رشد و توسعه يابند، بايد چهار مشکل اساسي انطباق، کسب هدف، يگانگي و ناپيدايي (AGIL) را فرو نشانند. بعبارت ديگر، سازمان ها بايد درحل چهار مشكل موفق باشند:

  • مشكل كسب منابع كافي و سازش با محيط خود
  • مشكل تعيين و اجراي هدف
  • مشكل نگهداري وحدت در داخل سازمان
  • مشكل ايجاد و حفظ ارزشهاي منحصر به سيستم

سازمان بايد به نيازهاي انطباق و كسب هدف و نيز نيازهاي بياني، يگانگي اجتماعي و هنجاري برخورد بكند، در واقع فرض بر اين است كه سازمانهاي سالم، به طور اثربخشي هر دو دسته از نيازها را برآورد مي كنند. تالکوت پارسونز ، پيشنهاد مي کند که سارمانهاي رسمي مثل مدرسه، مسئوليت و کنترل اين نيازها را در سه سطح متفاوت از خود بروز مي دهند:

  •  سطح نهادي: سازمان را با محيط پيوند مي دهد.
  •  سطح اداري: ميانجي تلاشهاي داخلي سيستم بوده، آنها را کنترل مي کند.
  •  سطح تکنيکي ؛ فني : محصول سازمان را توليد مي کند.

چارچوب فوق متعلق به  تالکوت پارسونز ، براي مفهوم سازي و اندازه گيري سلامت سازماني يک مدرسه طرح يگانه اي ارائه مي کند. به طور اخص، سازمان سالم سازماني است که در آن سطوح فني، اداري و نهادي در هماهنگي هستند. سازمان نيازهاي بياني و نهادي را برآورده مي کند و با نيروهاي خارجي به طور موفقيت آميزي برخورد کرده و نيروي آنها را در جهت هدف اصلي سازمان هدايت مي کند.

 لايدن و کينگل

لايدن و کينگل ، ويژگي و ابعاد سلامت سازماني را شامل يازده مورد زير بيان مي کنند :

ارتباط: در سازمان هاي سالم ارتباط مستمر ميان کارکنان و به همان خوبي ميان زير دستان و فرادستان بايد تسهيل شود. ارتباط بايد دو طرفه باشد و در سطوح مختلف سازمان برقرار باشد.

 مشارکت و درگير بودن در سازمان: در يک سازمان سالم کارکنان همه سطوح به طور مناسبي درگير تصميم گيري هاي سازمان مي شود.

وفاداري و تعهد: در سازمان سالم يک جو اعتماد بالايي ميان اشخاص وجود دارد، کارکنان منتظر اين هستند که سر کار بيايند و احساس مي کنند شرکت آنها مکان خوبي براي کار کردن است.

اعتبار يا شهرت موسسه يا شرکت: يک سازمان سالم ادراکات از اعتبار و شهرت مثبت را به کارکنان منعکس مي سازد و به کارکنان به طور کلي به شهرت و اعتبار بخش يا حوزه خود ارزش قائلند.

روحيه: روحيه مناسب درسازمان بوسيله يک جودوستانه در جايي که کارکنان عمدتاً همديگروشغلشان را دوست دارندوهم به طور شخصي و هم به خاطر سازمان برانگيخته مي شوند، نمايش داده ميشود.

اخلاقيات: در يک سازمان سالم عمدتاً تار غير اخلاقي وجود ندارد. کارکنان عمدتاً تمايل دارند بيشتر به اخلاق باطني ارزش قائل شوتد و جايي را براي سياست در سازمان نبينند.

شناسايي يا بازشناسي عملکرد: در يک سازمان سالم کارکنان براي به فعليت درآوردن استعدادهايشان تشويق مي شوند و مورد حمايت قرار مي گيرند. عموماً رفتاري دوستانه دارند.

مسير هدف: درون يک جو سالم کارکنان مي توانند تمرکز بالايي بخش هايشان را تشخيص دهند و اهداف را درون سازمان تشخيص دهند چون در تنظيم اهداف مشرکت دارند.

 رهبري : رهبران به عنوان عامل تعيين کننده اي برسود دهي و اثر بخشي به شمار مي روند و عموماً رفتاري دوستانه دارند و کارکنان به راحتي مي توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.

 بهبود يا توسعه کارايي کارکنان: در يک محيط سالم سازماني، اغلب هيأت ويژه اي براي حمايت از آموزش و بهبود مستمر نيروهاي موجود در سازمان وجود دارد.

 کاربرد منابع: کارکنان بايد مشاهده کنند که منابع و امکانات به طور شايسته و به طور سازگار با انتظارات آنها تقسيم شده است.

منبع

میرزاجانی،سیده رضوان(1391)، رابطه سلامت سازماني مدارس با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان راهنمايي،پایان نامه کارشناسی ارشد ،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0