سطوح معنویت در سازمان
قبل از تشریح و بیان سطوح معنویت در سازمان، لازم است بین معنویت در کار و معنویت در محیط کار فرق گذاشته شود. معمولاً این دو اصطلاح به جای یکدیگر بهکار میروند، اما با هم متفاوتند. معنویت در کار به جنبههای فردی و معنویت در محیط کار به جنبههای سازمانی آن اشاره دارد. معمولاً معنویت در کار در سطح فردی، و معنویت در محیط کار در سطح سازمانی نمایان میشود. در برخی از نوشتهها واژه ” روح در کار” را برای معنویت در کار، یعنی سطح فردی میآورند و واژه ” روح در محیط کار”را برای معنویت در محیط کار، یعنی سطح سازمانی به کار میگیرند.
گیبونز ( 2002) در تجزیه و تحلیل سطوح معنویت در سازمان؛ به دو سطح اصلی تحت عنوان”معنویت فردی در محیط کار” و”معنویت سازمانی در محیط کار” اشاره دارد. در نظر وی معنویت فردی در محیط کار، یک راه و مسیری فردی است به سوی یکپارچه ساختن کار با زندگی معنوی؛ و معنویت سازمانی در محیط کار، یک راه و مسیری به سوی معنویت است که میتواند شامل تلاشهای سازمانی برای ایجاد معنویت فردی در محیط کار باشد، اما جهت گیری سازمانی آن به سوی اهداف و تواناییهای سازمانی است که باید محقق شود. جدول ذیل چارچوب سازماندهی پیشنهادی را برای معنویت در محیط کار در دو سطح سازمانی و فردی با ابعاد درونی و بیرونی ارائه میدهد.
چارچوب سازماندهی پیشنهادی برای معنویت در کار
ابعاد سطوح | بیرونی
| درونی |
فردی | رفتارهای قابل مشاهده نمادها و گفتمان معنوی معنویت و بهبود مسیرشغلی پژوهشهای تجربی: مانند(خوب بودن، اثربخشی درکار، انگیزش) | مراقبه و نیایش خصوصی ایجاد نگرشهای معنوی نسبت به کار و همکاران، باورهای عمیق در باره ماهیت و ذات خداپرستی، انسانیت، نظم، بی نظمی، لطف و غیره |
سازمانی | ویژگیهای ساختاری (مثل سلسله مراتب اختیار، سیستمهای پاداش، مقیاسها) اهداف معنوی(سهامداران چند جانبه، پیامدهای غیرمادی) راههای معنوی(مشارکتی، در اوقات فراغت) مرزها(بیان خط مشیهای معنویت درکار) ایجاد معنویت فردی (ازنظر زمان و مکان) | اصول سازماندهی(مثل اصول سازماندهی ارائه شده توسط میتروف و دنتون) برنامههایی در باره ارزشها اوضاع و احوال، نگرشها تاریخچه و رسالت و مأموریت سازمانی فرهنگ، داستانها، اسطورهها |
این جدول، جنبههای فردی و سازمانی معنویت را براساس ابعاد درونی و بیرونی سازمان ارائه میدهد. پدیدههای بیرونی سازمان با روشهای مطالعات تجربی قابل مشاهده و سنجش است، اما پدیدههای درونی و سازمانی نیازمند روشها و رهیافتهای پدیدارشناسانه، قیاسی یا روایتی است. اما در تجزیه و تحلیل سطوح معنویت در سازمان، سطوح ارائه شده توسط میلمن و همکارانش (2003) حائز اهمیت بیشتری است، زیرا با سه سطح رفتار سازمانی یعنی سطح فردی، گروهی و سازمانی پیوند برقرار میکند.
سطح فردی (کار با معنا)
یک حس عمیق معنا و مقصود در کار است. این بعد معنویت در محیط کار مشخص میکند که چگونه کارکنان در کار روزمره شان در سطح فردی تعامل دارند. هرفردی انگیزش درونی، تمایل و علایقی برای مبادرت به انجام فعالیتهایی دارد که معنای بیشتری به زندگی خود و دیگران میبخشد.
سطح گروهی(احساس همبستگی)
بعد دیگر معنویت در محیط کار، احساس نوعی پیوند و احساس همبستگی عمیق با دیگران است. تعاملات بین کارکنان، ارتباطات ذهنی، احساس معنوی بین کارکنان در گروههای کاری میباشد.
سطح سازمانی(همسوئی با ارزشها)
بعد دیگر معنویت در محیط کار، تجربه یک حس قوی از همسویی بین ارزشهای فردی کارکنان با رسالت، مأموریت و ارزشهای سازمان است. به این معنا که افراد باور دارند مدیران و کارکنان در سازمان دارای ارزشهای مرتبط و یک نوع وجدان کاری قوی هستند و سازمان نسبت به رفاه کارکنان و همبستگی آنان توجه دارد.
هر چند معنویت در سازمان، مفهوم فلسفی و فردی عمیقی به همراه دارد، با این وجود، تقریباً در تمام تعاریف ارائه شده توسط مراکز علمی و دانشگاهی، معنویت در برگیرنده مفهومی از تمامیت، کمال، پیوستگی در محیط کار و ارزشهای عمیق در کار است. بنابراین معنویت در سازمان در سطح فردی؛ تلاش برای یافتن معنا و هدف زندگی کاری، در سطح گروهی؛ ارتباط قوی بین همکاران و افرادی که به نحوی در کار مشارکت دارند و در سطح سازمانی، هماهنگی بین اعتقادات و باورهای اصلی و ارزشهای سازمان است.
منبع
نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید