سطوح رویکرد تعاملی

تعاملات مردم با ماموران پلیس بخصوص کلانتریها حداقل در سه سطح تبیین و توصیف می شود :

  • ممکن است توجه خود را به نظامهای در برگیرنده و بزرگتر اجتماعی ،سیاسی واقتصادی متوجه سازیم که تاثیر قابل توجهی بر نگرش ها و رفتارهای شخصی دارند.این را رویکرد جامعه شناختی کلان می نامند،که قرار است کمتر توجه شود.
  • دومین شکل تعاملات اجتماعی ازخلال سازمانهاست،یعنی تاثیرات سازمانها تعاملات افرادوگروههای اجتماعی.ما آن رادرحوزه های روانشناسی اجتماعی،مدیریت وجامعه شناسی باعنوان رویکرد سطح میانه می شناسیم .
  • سومین شیوه فرایندهای اجتماعی از نقطه نظر فردیست این رویکردرارویکردروانشناختی می نامند.

نظریه تعامل

به باور طرفداران این نظریه ،افراد انسانی عملاً درهمه کنشها و تعاملات اجتماعی خود درجست و جوی سرنخ هایی درمورد این هستند که چه نوع رفتاری در یک زمینه یاوضعیت مناسب است واین که چگونه آن چه که منظور دیگران است،را دقیقاً بفهمندوتعبیر کنند.کنش متقابل گراها سعی دارد نظر ما را به جزئیات کنش متقابل بین افراد یا تعاملات رودر رو جلب کندوآن که چگونه ازآن جزئیات برای فهمیدن آنچه دیگران می گویند وانجام می دهند،استفاده می شود.

کنش تعاملی دراصلی ترین شکل خود مستلزم یک  رابطه سه قسمتی شامل : اشاره اولیه ، پاسخ به آن اشاره توسط فرد دیگر و نتیجه آن عمل، معنی که هردو طرف تعامل دریافت یاتصور می کننداست .مثلاً درفرایندیک رشوه گیری در کلانتری یا عوامل گشت حوزه کلانتری ممکن است فرد متخلف بخواهد پلیس را با رشوه تطمیع کند،اما پلیس(مامور ) با بی توجهی یا اعلام به فرد خاطی او را آگاه می سازدکه وی فردی رشوه گیر نیست لذا فرایند رشوه اتفاق نمی افتد .به باوراین نظریه پردازان، تمامی افعال آدمیان تعاملی است زیرا به سوی فرد یا گروهی جهت گیری شده است.بنابراین جامعه در دیدگاه این دو نظریه پرداز عامل شبکه ای از تعاملات اجتماعی است که درآن شرکت کنندگان بااستفاده از نمادها، به اعمال خودودیگران معنا می بخشند.به تعبیر دیگر،اعمال حاصل معانی نشات گرفته ازتعامل است ، در الگوهای تعاملی ،ارتباط فرایندی است که در آن گیرنده هایاشنوندگان نیز متقابلاً برای سخن گویان یافرستنده پیام می فرستند.بازخورد، یا پاسخ دهی به پیام، ویژگی اصلی الگوهای تعاملی است. مشهورترین الگوی تعاملی توسط ویلبر شرام مطرح شد که می گفت :پیام دهندگان پیام را در درون میدان شخصی تجربه خود، خلق و تفسیر می کنند. هر قدر میدان تجربه پیام دهندگان هم پوشی بیشتری داشته باشد، طرفین منظور یکدیگر را بهتر می فهمند.

اهداف تعاملات پلیس با مدارس

تعامل پلیس با مدارس درکل برای دستیابی به اهداف مشترکی است در سایه همکاری های همه جانبه بین این دو قشر تعامل به وجود می آیدواهداف مشترک زیر مد نظر می باشد:

  • رسیدگی به معضلات و مشکلات دانش آموزان مربوط به وقوع جرم وبی نظمی اجتماعی گروههای خلاف کار وعوامل پخش مواد مخدردر مدارس و اطراف آن.
  • جلوگیری از وقوع جرایم علیه دانش آموزان در مدارس ومحیط های اطراف آن.
  • آگاه سازی معلمان ودانش آموزان به نکات ایمنی وآشنا سازی آنان برای پیشگیری از قربانی شدن آنها .
  • آگاه سازی دانش آموزان از اقدام های کیفری در صورت بروز جرایم از ناحیه آنها وجلوگیری از قربانی شدن وترس از انجام جرم.
  • آگاه سازی دانش آموزان ازجرایم واجرای عدالت کیفری و تمرکز بر حل مجازات دانش
  • شناسایی نقاط ضعف و قوت وتعیین تغییرات ضروری در مدارس و مناطق اطراف آن برای کاهش میزان وقوع جرایم .
  • کاهش حوادثی همچون نزاع ،تهدید،حمله ،سرقت،زور گویی وحمل سلاح سرد.
  • دخالت دادن معلمان ودانش آموزان در اجرای امور مربوط به پیشگیری از وقوع جرایم.
  • شناسایی دقیق تر از دانش آموزان که در معرض خطر بروز مشکلات رفتاری هستند وبسترهای آسیب رسانی می باشند
  • کمک به مدیران وکار کنان مدارس در خصوص پیشگیری از جرایم واتخاذ تدابیر موثر.

درنهایت ایجاد مدارس امن وتربیت دانش آموزانی سالم وقانونمند درگروه همکاری وتعامل پلیس با مدارس و انجام مداخلات کارآمدتر می باشد .

يك رابطه خوب ميان مدارس درجامعه وپليس براي حفظ نظم جنبه حياتي دارد.

ساير سازمانها ونهادهايي كه ماموران پليس بايد با آنها تعامل موثري داشته باشند. عبارتنداز:اداره خدمات اجتماعي،كاركنان بخش بهداشت،كاركنان خدمات اضطراري اور‍‍ژانس و همه سازمانهايي كه با جوانان سروكار دارند پليس دراجتماع.

منبع

کشتکار،رسول(1392)، نقش تعامل برون سازمانی روسای کلانتری در پیشگیری از جرائم ،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم انتظامی، دانشکده فرماندهی وستاد مجتمع تحصیلات تکمیلی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0