سرمايه روانشناختي
روانشناسي مثبت نگر رشتة تازهاي در روانشناسي است. روانشناسي مثبتنگر در اواخر دهة ۱۹۹۰ بر پا شده و تمركز آن بيشتر بر قدرتها و تواناييهاي فرد است تا جستجو در ضعفها و نقصهاي اوروانشناسي مثبتنگر به عنوان رويكردي تازه در روانشناسي، بر فهم و تشريح شادماني و احساس ذهني بهزيستي و همچنين پيشبيني دقيق عواملي كه بر آنها مؤثرند، تمركز دارد. اين رويكرد از منظري مثبتگرايانه با ارتقاي احساس ذهني بهزيستي و شادماني، در عوض درمان نواقص و اختلالات سرو كار دارد. بنابراين، روانشناسي مثبتنگر تكميل كنندة روانشناسي باليني سنتي است. فهم، درك و شفافسازي شادماني و احساس ذهني بهزيستي، موضوع محوري روانشناسي مثبت نگر است .موضوع اصلي روانشناسي مثبتنگر، تحقيق كردن دربارة تجربيات ذهني مثبت مانند: بهروزي، خشنودي، رضايت خاطر، لذت، اميد، خوشبيني، رواني، شايستگي، عشق، عشق به كار، جرأت، پشتكار، خودمختاري، مهارت ميان فردي، استعداد، خلاقيت، ابتكار، دورانديشي، خرد، مسئوليت ميان فردي، نوعدوستي، وجدان كاري و پرورش ديگران است.يكي از مهمترين متغيرهايي روانشناسی مثبتگرا، سرمايه روانشناختي میباشد. در ادامه این متغیر و مؤلفههای آن معرفی شدهاند.سرمايه روانشناختي عبارت است از مجموعهاي از صفات و توانمنديهاي مثبت افراد و سازمانها كه ميتواند مانند يك منبع قوي در رشد و ارتقاء فرد و سازمان نقش داشته باشد. اميدواري، خوشبيني، خودكارآمدي و استقامت (تابآوري يا انعطافپذيري) مؤلفههاي سرمايه روانشناختي هستند. اميدواری حالتي انگيزشي است و سه مؤلفه عامليت، طرح و هدف دارد. خوش بيني اسناد دروني بالنسبه ثابت و كلي در مورد حوادث مثبت است. خودكارآمدي به معني اطمينان داشتن به تواناييهاي مورد نياز در دستيابي به موفقيت و باور به داشتن قدرت در غلبه بر تكاليف چالشانگيز است و تابآوري را ظرفيت رواني مثبت براي برگشت، جهش از مصيبت و تغيير مثبت در جهت پيشرفت تعريف كردهاند كه فرد را براي پذيرش مسئوليت آماده مي كند .در واقع، لوتانز و همکارانش در توسعه چارچوب رفتار سازمانی مثبتگرا در سازمانها، سرمایه روانشناختی مثبتگرا را به عنوان یک عامل ترکیبی و منبع مزیت رقابتی سازمانها مطرح کردهاند. آن ها بر این باورند که سرمایه روانشناختی، با تکیه بر متغیرهای روانشناختی مثبتگرایی همچون: امیدواری، خوش بینی، تابآوری و خودكارآمدي منجر به ارتقای ارزش سرمایه انسانی(دانش و مهارتهای افراد) و سرمایه اجتماعی( شبکه روابط میان آنها) در سازمان میشود. بنا براین، سرمایه روانشناختی، از متغیرهای روانشناختی مثبت گرایی تشکیل شده است که قابل اندازهگیری، توسعه و پرورش هستند و امکان اعمال مدیریت بر آنها وجود دارد .در سالهای اخیر، پژوهشهای تجربی فراوانی در زمینه تأثیرهای سرمایه روانشناختی بر متغیرهای سازمانی مانند: رضایت شغلی، عملکرد و تعهد سازمانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهشها نشان از آن دارد که رابطه معنیداری میان سرمایه روانشناختی و این متغیرهای سازمانی وجود دارد. نکته جالب توجه آن است که همبستگی میان سرمایه روانشناختی با هر یک از متغیرهای سازمانی، قویتر از همبستگی میان تک تک اجزای تشکیل دهنده سرمایه روانشناختی (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تابآوری) و متغیرهای سازمانی است و این بدان معنا است که سرمایه روانشناختی دارای اثری هم افزاینده است. در مجموع، در مقوله رفتار سازمانی مثبتگرا، سرمایه روانشناختی به مثابه درون دادی در نظر گرفته میشود که برون داد آن، سطح عملکرد سازمان است. لوتانز و همکارانش با پژوهشهایی که در این زمینه انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که میتوان با تقویت سرمایه روانشناختی در سازمان، عملکرد آن را دست کم تا 10 در صد ارتقا داد .لوتانز و همكاران معتقدند كه سرمايه روانشناختى فراتر از سرمايه انسانى و سرمايه اجتماعى است و به طورمستقيم با اينكه “شما كه هستيد” و مهم تر اينكه “شما كه خواهيد شد” مرتبط است. بحث تئورى منابع روانشناختى هابفل بيان مىكند كه بسيارى از سازههاى روانشناختى به عنوان شاخصهاى سازههاى محورى گسترده تر يا “منابع روانشناختى”، بهتر درك مى شوند. در اين رابطه، منبع مشترك اساسى بين اين چهار قابليت، يك “تلاش كارگزارى مثبت” است. كه نشان دهنده تمايل افراد براى اقدام بر محيط به عنوان كارگزار، بر پايه ارزيابىهاى مثبت فردى از موقعيت مىباشد. آنچه در اينجا مهم مىنمايد، تمايز قائل شدن بين سرمايه روانشناختى و احساسات مقطعى است. سرمايه روانشناختى برخلاف احساسات مثبت، دوره زمانى طولانىترى دارد و احتمالاً در طول زمان، كمتر تغيير مىكند. همچنين، سرمايه روانشناختى را مىتوان در رابطه با هر دو شرايط خاص و عمومى، مفهومپردازي كرد. در حالى كه احساسات مثبت، نوعاً مربوط به برخى از “شرايط معنادار شخصى” هستند. اجزاى سرمايه روانشناختى، منابعى شخصى شامل منابع ذهنى، اجتماعى و روانشناختى را شكل مىدهند كه به نوبه خود به حالتى از سلامت كارى مانند عجين شدن شغلى منجر مى شود .نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه رفتار سازمانی مثبتگرا حاکی از آن است که ظرفیتهای روانشناختی از قبیل: امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی، در کنار هم، عاملی را با عنوان «سرمایه روانشناختی» تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، برخی متغیرهای روانشناختی، از قبیل:
- امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی، در مجموع یک منبع یا عامل نهفته جدیدی را تشکیل میدهند که در هر یک از این متغیرها، نمایان است .
از این رو، در ادامه به ادبیات نظری مربوط به اجزای سرمایه روانشناختی پرداخته میشود.
منبع
زارعی،سمیه(1394)، ارائه مدل پیش بینی اشتیاق شغلی باتوجه به رهبری اصیل و سرمایه های روانشناختی دبیران تربیت بدنی شیراز،پایان نامه کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی ، دانشگاه پیام نور شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید