سبکها واستراتژی های مدیریت تعارض
به عقيده گلدفريد ، بود يا نبود تعارض نيست که کيفيت ازدواج را تعيين ميکند بلکه روش اداره موقعيتهاي تعارض آميز است که کيفيت رابطه زناشويي را تعيين ميکند. بنابراين، مهارت کليدي در روابط متعهدانه دراز مدت، مديريت تعارض است . وقتي تعارض در رابطه زناشويي بروز ميکند معمولاً طرفين رابطه سعي ميکنند رفتارها و اقداماتي انجام دهند تا اين تعارض از بين برود. تجارب، دانش، باورها و ارزشهاي افراد، شيوههاي مختلفي را براي حل تعارضات پيش روي آنها ميگذارد . اين شيوه ها به سبک ها و تاکتيک هاي حل تعارض موسومند . سبک هاي حل تعارض در واقع پاسخهاي الگوبردار شده هستند که افراد در هنگام تعارض به کار ميبرند و تاکتيک ها در واقع حرکات فردي هستند که افراد انجام ميدهند تا نظرکلي خود را پيش ببرند. وقتي اين تاکتيک ها به دفعات بسيار زيادي به کار ميروند، تبديل به سبك يا پاسخ الگوبرداري شده ميشوند .پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض بکار میرود . ارائه تمثیل از حیوانات کمک می کند تا تفاوت سبکها را بهتر به یاد داشته باشید:
مشارکتی یا تشریک مساعی ، سبک جغد: انتخاب این سبک به افراد کمک میکند تا به گونهای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند . یعنی هم روابط با دیگران هم منافع خود مهم میباشد و حل تعارض به سود طرفین است، علیرغم مزایای این روش، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد از معایب آن است. جغد بخاطر دانایی و هوشیاری که دارند این روش را انتخاب میکنند .
رقابتجویی و زور ، سبک کوسه: انتخاب این سبک بدین معناست که فرد به طور یکطرفه علایق و خواستههای خود مقدم بر خواستههای دیگران میداند . این روش ممکن است تعارض را به طور موقت حل کند اما در استفاده از آن باید محتاط بود چرا که ممکن است تعارض را افزایش دهد و بازنده را به اقدامات تلافی جویانه وادار سازد.
اجتناب یا بیتفاوتی ، سبک لاک پشت: وقتی افراد احساس میکنند هم هدفهای خودشان هم ارتباط با دیگران برای آنها اهمیتی ندارد ممکن است به راحتی از تعارض کنار بکشند . از این شیوه معمولا زمانی استفاده میشود که موضوع پیش پا افتاده و جزئی باشد و درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر شود. البته همانطور که لاک پشت تا ابد نمیتواند در لاک خود پنهان بشود اجتناب در تعارض نیز همیشگی باشد.
گذشت یا تطبیق ، سبک خرس کوچولو: افرادی که این سبک را انتخاب میکنند از علایق و خواسته های خود میگذرند و به دیگران اجازه میدهند به خواستههایشان دست یابند . در واقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است. البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آنی خود را از دست بدهد.
مصالحه یا توافق ، سبک روباه: زمانی از این روش استفاده میشود که بدنبال بدست آوردن تمام خواستهها و علایق خود نیستند، یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافی است . در این روش، انعطافپذیری، مبادله و مذاکره جایگاه ویژهای دارند.
انتخاب استراتژی و سبک مدیریت تعارض، بستگی به اعتماد به نفس فرد، میزان شناخت او از خواستهها و اهداف طرف مقابل، میزان اطلاعات موجود و قابل افشاء درباره طرفین و حس همکاری و مشارکت آنها دارد .در دسته بندی دیگری برای سبکهاي مديريت تعارض آنها را به دو دسته : الف: سبکهای مدیریت تعارض غیر موثر و مشکل ساز. ب: سبک مؤثر مديريت تعارض.
- سبکهاي غيرمؤثر و مشکلساز
سبکهاي غيرمؤثر مديريت تعارض، که موجب بروز مشکلاتي در روابط همسران ميشود، اَشکال متعددي دارد که شايعترين آن سبکهاي رقابتي ، اطاعت و تسليم و اجتنابي است.
سبک رقابتي: براي همسراني که در برخورد با تعارضها از سبک رقابتي استفاده ميکنند، زندگي زناشويي به مثابه ميدان جنگ است. هدف آنها ؛کسب قدرت و برنده شدن حتي به قيمت زير پا گذاشتن حقوق و احترام ديگري است. آنها بدون توجه به نظر همسرشان، به خواستهی خود اصرار ميورزند و معمولاً از روشهاي پرخاشگرانه مثل فرياد يا اعمال زور استفاده ميکنند. پيامد چنين سبکي ايجاد خشم در رابطه است.
سبک اطاعت و تسليم: سلطهپذيری، ويژگي همسراني است که اين سبک را در حل تعارض به کار ميگيرند. آنها هنگام بروز تعارض، از خواستههای خود به نفع علايق و نيازهاي همسرشان ميگذرند، به اميد آنکه تعارض خاتمه يابد و آرامش برقرار شود. هدف آنها حفظ رابطه به هر قيمتي است. چنين سبکي ممکن است در کوتاهمدت مزايايي داشته باشد، اما پيامد آن احساس ناکامي، سرخوردگي و افسردگي است که در نهايت به ارتباط صدمه ميزند.
سبک اجتنابي: در اين سبک، هنگام تعارض، همسران يا موضوع را تغيير ميدهند و يا بهطور ساده از آن کناره ميگيرند و صحنهی تعارض را ترک ميکنند. حال آنکه برخورد منفعلانه با تعارضها، نتيجه عکس ميدهد و موجب بروز تعارضهاي مکرر ميشود.
اجتناب همسران از گفتوگو در مورد تعارضها، ممکن است به بياحساسي آنها نسبت به هم ؛ نه احساس تنفر و نه عشق؛ منجر شود. بر اساس نتايج يک تحقيق در کشور، وجود تعارضهاي حل نشده موجب افزايش تبادلات رفتاري منفي و کاهش صميميت همسران نسبت به هم ميشود. همچنين اکثر تعارضها در روابط همسران، مربوط به روابط با خانوادهی همسر و فرزندان است تا خود زوجين. در مواجهه با تعارض، بيشتر همسران، بهويژه زنان از روش انفعالي و اجتنابي براي حل تعارض استفاده ميکنند و روشهايي مثل سکوت، فرار، انکار و تحريف، بهويژه براي زنان، روش مناسب تلقي شده و اطرافيان نيز به آن توصيه و تشويق ميکنند.
به باور ديويد اچ اولسون، تعارض انسانها در بسياري جهات شبيه به عملکرد اتومبيل است. او ميگويد: وقتي موتور ماشين در بزرگراه ايراد پيدا ميکند، نميتوانيم بهراحتي ماشين را رها کنيم و سه روز بعد به آنجا برگرديم و انتظار داشته باشيم که ماشين حرکت کند. همچنان که، نميتوانيم يک رابطه را به حال خود رها کنيم و موقع برخورد مجدد با آن، انتظار داشته باشيم که مسئله خودبهخود حل شده باشد. مسایل به مرور زمان ناپديد نميشوند و بنابراين اگر به مسایل ارتباطي توجه نشود، آنها بهتدريج بزرگ ميشوند.
- سبک مؤثر مديريت تعارض
سبک تفاهم و تعامل: به باور همسراني که اين سبک را در زندگي مشترک خود به کار ميبرند، اختلاف و تعارض در زندگي زناشويي امري طبيعي و اجتنابناپذير است که بايد با همکاري یکدیگر آن را حل کنند. آنها در کنار توجه به اهداف و علايق خود، به اهداف و خواستههاي همسرشان نيز اهميت ميدهند و بههنگام تعارض، به راه حلهايي توجه ميکنند که نيازهاي طرفين را بر آورده سازد. روشن است که پيامد چنين سبک سازندهاي، رابطهاي موفق است.زوجيني که هنگام تعارض و ناسازگاري راه همدلي و محبت را پيش ميگيرند و مشکل را مشکل هر دو ميدانند، 34% مخالفت کمتري با هم دارند و 58% از ناسازگاري آنها کاسته ميشود.
منبع
رمضانی فتاتویی،صدیقه(1394)، معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید