سبب شناسی اضطراب اجتماعی

نظریه ­های روانپویشی

فروید ، نخستین کسی بود که تلاش کرد به طور نظامداری ابتلا به رفتار فوبیایی را تبیین کند، طبق نظر او فوبی­ها را می­توان نوعی دفاع در برابر اضطراب حاصل از تکانه­های واپس­رانده شده نهاد دانست.این اضطراب،از تکانه­های هراس آور نهاد به شیئی یا موقعیتی که ارتباط نمادین و سمبلیک با آن دارد جا به جا می­شود. بعد این گونه موقعیت­هاو یا اشیاء به محرک­های هراس­آور تبدیل می­شود. فرد از طریق اجتناب از این موقعیت­ها قادر خواهد بود از برخورد با تعارضات واپس­رانده دوری کند. فوبی راهی است برای دور نگه داشتن ایگو از مواجهه با مشکل واقعی،تعارضات واپس رانده دوران کودکی .نظریه روانکاری انشعابات زیادی دارد به همین میزان درمان­های مختلفی نیز وجود دارد. لیکن در مجموع تمامی درمان­های روانکاوی برای فوبی ها سعی دارند از تعارضات واپس رانده ای که فرض می­شود زیر­بنای ترس و اجتناب شدید در این اختلالات هستند پرده بردارند.

نظریه­های رفتاری

مهمترین تبیین رفتاری فوبی آن است که فوبی­ها از راه یادگیری کسب می شوند در این میان ممکن است چندین نوع یادگیری دخیل باشد:

شرطی شدن اجتنابی: فرمول شرطی سازی اجتنابی براساس نظریه دوعاملی است که به وسیله ماور، ارائه شد و بیانگر این است که فوبی در اثر دو مجموعه یادگیری مرتبط با هم ایجاد می­شود:

  • از طریق شرطی سازی کلاسیک، فرد یاد می­گیرد که از محرک خنثی (CS) در صورت همانندی با رویداد تحریک­کننده یا دردناک بترسد (UCS). شرطی سازی کلاسیک مطرح می­سازد که تجربه ناگوار شرمندگی در موقعیت­های اجتماعی، مسئول شروع اضطراب اجتماعی است. یک نمونه چنین تجربه­ای می­توان نقص و ضعف در جلو کل بچه­های کلاس و مورد تمسخر و خنده قرار گرفتن باشد .
  • فرد یاد می­گیرد که با فرار یا اجتناب از محرک خنثی (CS) ترس شرطی شده را کاهش دهد. این نوع دوم یادگیری شرطی سازی عامل نامیده می­شود. در اینجا پاسخ در نتیجه پیامد تقویت کننده­اش که همان کاهش ترس است تداوم می­یابد .

سرمشق دهی: علاوه بر این که ممکن است گاهی ترس در اثر یک رویداد ناخوشایند آموخت  شود،این امکان نیز وجود دارد که با تقلید واکنش­های دیگران آموخته شود .

ضرورت وجود نوعی بیماری پذیری: بیماری پذیری روانشناختی باور به اینکه تجارب آسیب­زای مشابه در آینده تکرار خواهد شد. یک بیماری پذیری روانشناختی دیگر، عبارتست از سابقه ناتوانی در کنترل محیط .

نظریه­های زیستی

نظریه­های زیستی براین فرض مبتنی هستند که آنهایی که فشار روانی تأثیر مخربی بر آنها می­گذارند نوعی کژکاری زیستی دارند که به طریقی آنها را بعد از  یک رویداد تنش­زای خاص مستعد ظهور فوبی اجتماعی می­کند. راپی ، بیان کرده است که نشانگان فیزیولوژیک اضطراب اجتماعی که افراداضطراب اجتماعی در موقعیت­های تهدید کننده تجربه می­کنند دقیقاً همان علائمی است که در دیگر اختلالات اضطرابی مشاهده می­شود مانند: خشک شدن دهان،انقباض عضلات، سرخ شدن، لرزش، تپش قلب و تعریق مثالهایی از نشانگان فیزیولوژیک اضطراب اجتماعی است. اختلالات اضطرابی معمولاً در برخی خانواده­ها شایع تراست. حدود 15 درصد والدین و خواهران یا برادران افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی خود دچار اختلالات مشابهی هستند،هر چنداین یافته­ها وجود یا مبنای ارثی برای این اختلالات را اثبات نمی­کند ولی نتایج بررسی­های صورت گرفته بر دو­­قلوها شواهد قطعی­تری در زمینه­ی ارثی بودن اختلالات فوبی، اضطراب در اختیار می­گذارد. درصورت مبتلا بودن یک یا هر دوی دوقلوهای همسان به حملات فوبی،احتمال ابتلای دیگری به این اختلال سه برابر، همین احتمال در دوقلوه­های ناهمسان است .

دستگاه عصبی خودمختار

افراد مبتلا به فوبی اجتماعی غالباً از آن می­ترسند ک مبادا چهرشان در ملاءعام قرمز شود یا به شدت عرق کند،از آنجایی که تعریق و گل انداختن صورت، هر دو تحت تأثیر دستگاه عصبی خودمختار هستند بیش­فعالی این دستگاه مستعد نوعی بیماری پذیری ارثی است، پس با اینکه فزون کاری دستگاه خودمختار با فوبی اجتماعی تا حدودی مرتبط است،ترس از پیامدهای فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می­تواند مهمتراز آن باشد، تحریک دستگاه عصبی خودمختار منجر به تپش قلب و سردرد می­شود، مظاهر جانبی اضطراب هستند. دستگاه عصبی خودمختار افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی، افزایش را در بخش سیستم سمپاتیک نشان می­دهند.

انتقال دهنده­های شیمیایی

در ایجاد رفتارهای اضطرابی و فوبی­ها انتقال دهنده­های شیمیایی متنوعی نقش دارند که شامل انتقال دهنده­های پتپیدی، هورمون­های آزادکننده کوتیکوتروپین،انتقال دهنده­های MAO و دوپامین و سروتونین، گلوتامات و گاما ، می­شود. درمان زیستی اضطراب اجتماعی شامل دارو درمانی است.به داروهایی که اضطراب را کاهش می­دهد، مسکن، آرامبخش یا ضد اضطراب می­گویند که شامل: اولین دسته از داروهای اصلی مورد استفاده برای درمان اختلالات اضطرابی باربیتورات­ها  بودند اما به خاطرآنکه شدیداً اعتیادآورند و مصرف زیاد آنها خطر مرگ را به دنبال دارد کنار گذاشته شدند. دو طبقه دیگر از داروها جایگزین آن شدند به نام پروپرانولول­ها مانند: میلتاون و بنزودیازپین­ها مانند: والیوم و زاناکس، امروزه از طبقه دوم به صورت گسترده­تری استفاده می­شود.

هر چند خطر مرگ ناشی از مصرف باربیتورات­ها، بیشتر از بنزودیازپین­ها، است ولی آنها نیز اعتیادآور بوده و نشانگان ترک شدیدی ایجاد می­کنند، در سال­های اخیر، داروهایی که ابتدا برای درمان افسردگی به کار می­رفت در درمان بسیاری از اختلالات اضطرابی از جمله فوبی اجتماعی رواج یافته­اند. یک طبقه از این داروها بازدارنده­های (MAO) است که در درمان فوبی اجتماعی نسبت به بنزودیازپین­ها بهتر ازآب درآمدند.عیب بازدارنده­های  (MAO) این است که می­توانند باعث افزایش وزن، بی­خوابی، بدکاری جنسی و پرتنشی شوند. بازدارنده­های جذب مجدد انتخابی سروتونین (SSRI) مانند: فلوگزنین (پروزاک) نیز در درمان اضطراب اجتماعی بسیار ثمربخش بوده­اند. بااین حال، مشکل اساسی در درمان دارویی فوبی­ها و سایر اختلالات اضطرابی این است که امکان قطع دارو دشوار است و در صورت قطع دارو،احتمال بازگشت بیماری فراوان خواهد بود .

عوامل ارثی

در اضطراب اجتماعی خصوصاً نوع فراگیر آن و هراس­های اختصاصی میزان شیوع در خویشاوندان درجه اول این بیماران بالاتر از حد متوسط است. بررسی­های مربوط به دوقلوها هم شواهدی به دست می‌دهد دال براین که فوبی ها از یک مؤلفه ارثی برخوردارند . در ضمن نرخ هم گامی در دوقلوهای همسان بیش از دوقلوهای غیر همسان است. کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی نسبت به بچه های دیگر بیشتر احتمال دارد که والدین با اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشند و به طور مشابه کودکان دارای والدین اضطراب اجتماعی در خطر بیشتری برای ابتلا به فوبی هستند. در مطالعه­ای تاثیر ژنتیک بروی اضطراب دوران کودکی؛ اضطراب کودکی، 326 کودک بررسی شد و نتایج نشان داد که ژنتیک به طور قابل توجهی (34) درصد روی علائم اضطرابی نقش و اثر دارد.

منبع

جعفرقلی پور،جواد(1393)، بررسی قدرت پیش­بینی خودکارآمدی تحصیلی توسط جو روانی اجتماعی کلاس و اضطراب اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0