سابقۀ حضور زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی

کار و فعالیت جزو لاینفک زندگی انسان ها است و زنان نیز از این قاده مستثنا نیستند در جوامع سنتی ، زن و فعالیت او را تنها در محدوده خانه می بینند ؛ نگهداری و مواظبت از همسر و فرزندان و رسیدگی به امور منزل را جزو وظایفشان می دانند . با انقلاب صنعتی و نیاز کاخانه ها به نیروی کار ارزان  ، زن از محدوده خانه بیرون آمد و در صحنه کار و کارخانه ظاهر شد . با این وجود اولین قانون رسمی در زمینۀ اعطای حق رأی به زنان در سال 1893 میلادی در نیوزلند مورد تصویب قرار گرفت و چهار سال بعد در استرالیا و تا سال 1945 حدو د 35 کشور از 96 کشور در جهان حق رأی را به زنان اعطا کردند . در ایران هم در سال 1936 این امر به موقع پیوست و بعد از ان ، زن در امور سیاسی شرکت و فعالیت نمود . و این مشارکت در اجتماع باعث تغییر نگرش به جنس زن شد به طوری که این تحولات روز به روز سرعت بیشتری پیدا کرد و او را به عنوان یک فرد که می تواند در سرنوشت خود و اجتماع موثر ، مطرح ساخت .

با ورود زن به عرصۀ فعالیت های اقتصادی و اجتماعی نهضت های فکری متعددی برای دفاع از حقوق زنان به وجود آمد . چنانچه در نیمه اول قرن نوزدهم ، نهضتی در آمریکا پا گرفت و سپس به سایر کشورها گسترش یافت که هدف آن برابر امکانات اشتغال و دستمزد ناشی از کار و دفاع از حقوق زنان ، کسب حق رأی برای زنان ، آماده سازی زمینه های مکملاشتغال نظیر مهد کودک ، از بین بردن تبعیض در اشتغال ، انعطاف پذیر ساختن هرم اشتغال زن و فراهم ساختن شرایط و امکانات و مشارکت زنان در حیات اقتصادی و اچتماعی جامعه بود.

با بروز اثرات منفی حضور زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و غیبت طولانی او در خانه و قصور در تربیت فرزندان و ایجاد اشکال برای آقایان و … دیدگاههای متفاوتی در خصوص حضور و عدم حضور زنان از ناحیه هم جنسان و مردان مطرح شد .دیدگاه اول ، مخالفان هستند . طرفداران این دیدگاه معتقدند با ورود زن به اجتماع و خارج شدن از خانخ به قصد مشارکت و یا کار ، نهاد خانواده دچار تزلزل و آسیب می شود .دیدگاه دوم ، طرفداران یا موافقان کار زنان در خارج از منزل و مشارکت آنان در امور اجتماع هستند که معتقدند به تساوی حقوق مردان و زنان هستند و تفاوت های جنسیتی را در خصوص اشتغال و مشارکت نادیده می انگارند .

گروه سوم معتقدند تفاوت های ناشی از جنسیت واقعیت دارد و به دلیل نقش برجسته خانواده در اجتماع باید به آن اهمیت داد و در این راستا علاوه بر این که از استعدادها و توانایی های زنان در خانواده و جامعه استفاده می شود ؛ نباید نظارت خانواده و جامعه آسیب ببینند.از نظر اسلام فراهم آوردن وسایل زندگی و تأمین معاش و مایحتیج زن و فرزند به عهده مرد است . مرد نیز رئیس خانواده است و این بدان معنی نیست که مخالف فعالیت او باشد ؛ در صورتی که جوانب شرعی و حجاب و عفت و … را در موقع کار و فعالیت رعایت نماید البته در برخی موارد مثل قضا و اجتهاد و جهاد فعالیت زنان منع شده است .

تاريخچه اي از سيرة مسلمين در باره مشاركت زنان در امور سياسي

بعضي از مخالفين مشروع بودن مشاركت زنان در امور سياسي يا محافظه كاران محتاط ، اقدام به طرح سئوالاتي نموده اند .  از جمله : اگر زنان شرعاً گرايش به كارهاي سياسي دارند ، پس چرا زنان مسلمان در صدر اسلام در عصرنبي (ص) ، پيغمبر و خلفاي راشدين را همراهي نمي كردند ؟ و اين امري است كه مطلقاً‌اتفاق نيفتاده است ، مگر از «ام المؤمنين‌، عايشه » كه بعداً بر عملكرد خود پشيمان شد ، پس عمل او معتبر نبوده و سودي در استدلال بر جاب نخواهد داشت و قابل استدلال نيست . و اگر اين كار (مشاركت زنان در امور سياسي ) مشروع بود ، بايد بين مسلمانان شايع مي بود  ما مخالف اينگونه نظرات در درك از ارتباط ( و گرايش و تمايل زنان ) به كارهاي سياسي در صدر اسلام هستيم . شايد آنان در فهم خود از اين موارد چنين تصور دارند كه روش آنان در كارهاي سياسي شيوه اي باشد نزديك به شكل و روشي كه بزرگان در زمان ما و زمان هاي نزديك به آن داشته و دارند و به اين خاطر ، اثري از سلوك و رفتار زنان در صدر اسلام نديده اند . همانطور كه ايشان متوجه شده اند كه « زن مسلمان » مسؤوليت عهده داري حكم و صدور آن و قدرت و تسلط بر مقام رياست دولت را عهده دار نبوده است . زماني كه مسأله چنين باشد ، معلوم مي شود كه در نتيجة غفلت از فضاي فقهي –كلامي است كه بر بينش فكري در قضية‌رياست دولت حاكم بوده و در تشخيص زمينة كار سياسي و طبيعت آن در آن زمان به خطا رفته اند .

وجه خطا از اين جهت است كه حكم قضيه (مسأله ) رياست دولت در نگرش عموم مسلمانان به اين است كه ائمه (ع) از قبيلة قريشند ، و در روايات وارده در اين زمينه نصّ بر دوازده تن مي باشند و همچنين حكمش در سطح ائمه اهل بيت (ع) به « مبدأ » تأكيد و شخص خليفه ، امام علي بن ابي طالب عليه السلام و ائمه معصوم عليه السلام از فرزندان او تعيين شده اند با اين توضيحات در ديدگاه جائي نمي ماند كه زن اين كار را به عهده بگيرد ، تا جايي كه ما مي دانيم وجه غفلت در فهم اين مسئله چنين است ، و وجه خطا از اين جهت است كه اشكال و اساليت كار سياسي با تفاوت شكل و مؤسسات جامعه و طرق تعبير سياسي آن تفاوت ژيدا مي كند ، و آنچه در صدر اسلام محوريت داشت فعاليت سياسي در عصر پيامبر (ص) و تقابل پيامبر و نبوت با مكر و دشمني مخالفان بود خصوصاً جنگهايي بود كه مسلمانان براي دفاع از كيان و عقيدة خود مي كردند ، چنين عللي داشت . و زن در اين موجودي بي خاصيت و بيهوده نبود و نقش او منجر به انفعال و تلقي نبود ، بلكه زن ( بسياري از زنان مسلمان ) نقشهاي فعال و مثبتي در تلقي از دعوت و عمل به آن داشت و در راه آن آزاد و اذيت را تحمل مي نمود و از وطن و خاندان و براي فرار از آزار آنان هجرت مي كد . و در زمينه خدمت به مجاهدين شركت مي نمود – در بعضي ازحالات نيز جنگ مي كرد – چنانكه سيرة نبوي پر از شواهد اين مطلب است .

پیامبر گرامی در عقبه و بعد از هجرت از زنان بیعت گرفت ، و بعد از عصر نبّوت ، محور کار سیاسی ، خلافتو جدال در پیرامون آن بود . و آن موقع درجامعه اسلامی زن – در سطح فرهنگی / عملی  – شایستگی تصدی این کارهای مهم و امور مربوط به آن را نداشت . همچنین جامعه – در سطح عرف و عادات – عهده دار شدن زن در حد پستهای بالای سیاسی را تحمل نداشت و در سطح فرهنگ موروثی خود از عهد جاهلی و نگرش این فرهنگ به زنان ، امادگی قبول تفکر سرپرستی زن در هیچ موقعیت و ( پست ) مدیریت حکومت را نداشت ، و این فرهنگی است که همواره در عقول و نفوس جامعه زنده بود .

ولی وجود این فرهنگ موررثی ، دلیلی بر نگرش اساسی ومبنای شرعی اسلامی نیست تا سندی بر عدم استعداد زن در اموری از این قبیل باشد . تا جایی که می دانیم این مطلب ، وجه خطا در فهم این مسأله است . این نگرش به زن از یک طرف و طبیعت قضایای سیاسی ( قضایای حکومت و دولت و دعوت و جامعه ) از طرف دیگر و طبیعیت به وجود آمدن جمعیتها و تشکیلات سیاسی و خطاب سیاسی ورزش های کارهای سیاسی از طرف دیگر ، مقتضی رنگ و شکل و اسلوبی ، متفاوت با رنگ و شکل و اسلوب زمان ماست . بنابراین طبیعی است که نمونه هایی از کار سیاسی زنانه در صدر اسلام نیابیم که مشابه شکل و اسلوب و طرق رایج و حاکم در زمان ما باشد . ولی هر گاه در سیرۀ جامعۀ اسلامی در صدر اسلام تفحض کنیم و طبیعت و تشکلها و اهتمام سیاسی آن را به حساب بیاوریم و اسالیت روابط و تغبیر سیاسی از موفقیتها و روشها را معتبر بدانیم ، خواهیم دید که زن مسلمان از میدان عمل سیاسی بر حسب عرف و اسالیب آن دوران ، بدور نبوده است . قبلاً به طور اجمال به این حقیقت اشاره کرده ایم که اگر اندکی به طور تفضیل بررسی کنیم این بحص ما را به شواهدی می کشاند که زنان با شخصیتی ( زنان متشخصی ) را نشان می دهند که در فعالیت سیاسی آن دوران به شکلی از اشکال و در بعضی از حالات با قدرت و دخالت مستقیم سهیم بوده اند . شواهدی برای این مطلب یافته ایم :

  • در سیرۀ بانو امّ المؤمنین حضرت خدیجه رضی ا .. عنها .
  • در سیرۀ بانو امّ المؤمنین ام سلمه رضی ا .. عنها .
  • در سیرۀ بانو امّ المؤمنین حفضه ا.. عنها .
  • در سیرۀ بسیاری از بانوان مسلمان در مکه در شرایط سخت ، که پیامبر گرامی اسلام را مجبور به فر مان هجرت به حبشه کرد و همچنین در مدینه بعد از هجرت .
  • در سیرۀ حضرت زهرا « علیها السلام » بعد از وفات پیامبر (ص) . چنانکه ثابت شده است که آن حضرت اقدام به کار سیاسی رهبری فرمود که در روابط ایشان با اشخاص بارز مهاجرین و انصار نمایانگر است و این کارها مربوط به ریاست دولت بعد از رسول الله (ص) است .
  • در سیرۀ امّ المؤمنین عایشه بعد از وفات پیامبر (ص) چنانکه اقدام به عمل سیاسی فعال و پر دافعه ای زد که در نقد سیاست خلیفه « عثمان بن عفّان » و تحریک مردم بر علیه خلافت او و جمع مردم بر علیه او ، نمایانگر است . فعالیت سیاسی در این زمینه از بزرگترین وقوی ترین عواملی است که بر انقلاب علیه او سرعت بخشید و به انقلابیون قانونی بودن و قدرت سیاسی بخشید از بزرگان صحابه یا خواص و عوام مردم ، دخالت او در سیاست عالی دولت را انکار نمی کنند .

سپس اقدام به کار سیاسی ، تحریک بر علیه امام علیه السلام بعد از عهده دار شدن خلافت نمود و در این کار با نیروی اراده پیش رفت و از رفتن باز نماند به طوری که کارهای او منجر به یک اقدام نظامی بزرگ بر علیه امام علی علیه السلام و حکومت او شد و باعث  به وجود آمدن یک از بزرگترین مصیبتها در مسیر تاریخ اسلام شد . این کاری بود که در ان مرتکب خطا شد و از جانب مسلمانان مورد انتقاد بود و به خطای خود در کارش اعتراف کرده و پشیمانی و ندامت خود را از این اقدامش اعلام کرد و البته بعد از آن در دوران اموی به تلاشها و مداخله های سیاسی خود ادامه داد .

کتب سیره و تاریخ در مورد دوران امام علی (ع) و مابعدش ، اخبار زنانی را می آورند که در بعضی از فعالیتهای سیاسی به طور قوی و فعال شرکت داشتند . در دوران امام علی (ع) چند تن از بانوان شیعه معروفند که محدثین و مورخین چند تن از آنان را ذکر کرده اند . از جمله کسانی که ذکر کرده اند : « سوده » دختر « عماره » دختر اشتر همدانی و « بکاره هلالی » و « رزقاء » دختر عدی بن بن قیس همدانی و « دارمیه الحجونیه » و دیگران هستند .این توضیح مختصر نشان می دهد که نظریۀ رایج در مورد رابطۀ زن مسلمام با فعالیت سیاسی در صدر اسلام صحت ندارد . بلکه این نظریه از یک طرف ناشی از غفلت و از طرفی ناشی از خطا است . بنابراین ممکن نیست که در تشخیص موضع اسلام ( فکری و قانونی ) در خصوص فعالیت سیاسی زنان قانع شد ، بلکه باید این موضع را طبق روش استنباط فقهی در کشف احکام شریعت اسلامی بررسی کرد .

نقش آفرینی زنان در تاریخ صدر اسلام

با ظهور دین اسلام تغییراتی در نظام اجتماعی زنان رخ داد . اگر چه مساوات انسان ها دربازه زن و مرد رعایت گردیده است ، اما انحرافاتی که بعداً در نظام اجتماعی مسلمانان روی داد موجب انزوای زنان و خنثی شدن تعالیم تساوی طلبانه اسلامی گردیده است . عده ای معتقدند که در نیمه قرن دوازدهم در جامعه ، زن صرفاً نقش اول را ایفا می کرده و فعالیت هایش عمدتاً محدود به کارهای داخل خانه می شود و نقش زن در خارج خانه ادامه نقش خانه اوست . به طور کلی فعالیت زنان به ، به دنیا آوردن فرزند و انجام کارهای خانگی و گاهی کشاورزی و نساجی محدود می شد و زنان در خارج از خانه مسئولیتی نداشتند . از دیدگاه اسلام برای ساختن جامعه توحیدی ، زنان به همراه مردان مسئولیت می پذیرند ، امر به معروف و نهی از منکر ، بیعت و هجرت اموری هستند که زن و مرد هر دو در قبال آن مسئول هستند . نقش زنان در تاریخ صدر اسلام عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، نظامی و … بسیار چشمگیر می باشد .

نقش زنان در تاریخ صدر اسلام

نقش زنان در تاریخ صدر اسلام را برای نمونه به چند مورد اشاره می نمائیم:

  1. اولین مسلمان حضرت خدیجه (س)
  2. اولین شهید اسلام مادر عمار ، حضرت سمیه
  3. اولین بیعت در اسلام ، بیعت النساء سال دوازدهم هجری قمری
  4. دومین بیعت ، بیعت الحرب که زمینه ساز هجرت مسلمانان به مدینه منوره و تشکیل حکومت اسلامی شد . از ۷۵ نفر سه نفر از زنان صدر اسلام حضور داشتند .
  5. حضور در میادین جنگ برای رسیدگی به وضعیت مجروحان و حتی نبرد با کفار و مشرکین و دفاع از جان پیامبر که نمونه آن جنگ احد می باشد و نمونه های فراوان دیگر که در کتب تاریخی نقل شده است نشان دهنده نقش بی بدیل زنان در عرصه های مختلف است .

شايستگي زنان براي فعاليت سياسي و عهده دار شدن مسؤوليت هاي سياسي

اسلام در همه مواردي كه طبيعت و گرايش و شرايط زن و مرد مشترك است زن و مرد را مساوي قرار داده است و اجازه داده با احترام به حدود شرعي كه مخصوص زنان است و به شرطي كه حدود ارتباط با مردان نا محرم ، حفظ شود و مسؤوليت هاي زناشويي و خانوادگي را انجام دهد ، در امور سياسي مشاركت كند . شكي نيست كه زن مسلمان همراه با مرد مسلمان ، مسؤوليت امر به معروف و نهي از منكر و مسؤوليت اهتمام به امور مسلمين در جامعه اسلامي را متحمل مي شود . شارع ، زن را بي تفاوت در مقابل آنچه كه در جامعه مي گذرد قرار نداده و محدود ننموده است ، آنچه كه در كتاب و سنّت وارد شده شامل مردان و زنان است و مختص به مردان نيست .

از اين جمله سخن خداوند تعالي است كه : « والمُؤمِنُونَ و المُؤمِناتِ ،‌بَعضُهُم اولياءُ بَعضِ‌يَأمُرونَ وَ‌يَنهُونَ‌عَن المُنكَر وَ يُقيمُونَ الصَّلاهَ‌و يُؤتُونَ الَّزكاهَ وَ يَطيعُونَ‌ اللهَ و رَسولَهُ‌ ، اولئكَ سَيَر حَمُهُمُ اللهَ ، انَّ اللهَ‌عَزيزُ حَكيمٌ‌ …. »   « مردان و زنان با ايمان ، ولي يكديگرند ، امر به معروف و نهي از منكر مي كنند ، و نماز را بر ژا مي دارند و زكات را مي ژردازند و خدا و رسولش را اطاعت مي كنند ، بزودي خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مي دهد ، خداوند توانا و حكيم است . »

و از اين مورد حديث مشهور نبوي است كه مي فرمايد : « هر كس صبح كند و غروب كند ( شب را به روز و روز را به شب برساند ) ولي به امور مسلمانان اهتمام نورزداز ايشان نيست » به تأكيد اين ادله و همة آنچه در همين معني در « كتاب » و « سنّت » است و ما ذكر نكرديم شامل زنان نيز مي شود . بعد از اثبات آنچه كه قبلاً بيان شد و زن بر حسب اصل آفرينش و تكامل از اهليّت و شايستگي ( توانايي ) كامل برخوردار است ، اين ادله ثابت مي كند كه زن شايستگي بر تلاش جدي در امور عمومي و اجتماعي امت را دارد و براي شناخت نيازمنديهاي اجتماع و امت و نظارت بر تصميمات حكومت و اعمال آن ها و عملكرد اهل سياست و جايگاه هاي ايشان به مقدار شناخت نيازهاي اجتماع و امت ، مي تواند اقدام كند و براي رأي دادن در امور اجتماع اهليّت دارد و رأي او نقّاد و تأييد كننده و قابل عرضه است و براي رفع نيازمنديها و حل مشكلات ، شايستة اجابت مي باشد .

میزان مشارکت زنان در رده های مدیریتی

واقعیت حاکی از آن است که میزان حضور زنان در رده های مدیریتی اعم از مدیریت کلان و خرد بسیار ناچیز است.آمار موجود بیانگر آن است که از نظر کمی حدود 08/32 درصد از شاغلان کشور بخش استخدامی و مشمول قانون را زنان تشکیل می دهد . و در وزارت خانه های بدین گونه است . وزارت آموزش و پرورش 36/72 درصد ، وزارت بهداشت و درمان و آمزش پزشکی 6/16 درصد و سایر وزارت خانه ها 04/11 درصد.تجمع زنان در این دو وزارت خانه حدود 90 درصد است که این نشان فقدان تنوع مشاغل و قابل دسترس نبودن امکان تحرک شغلی برای زنان است.

نظریه حصارهای شیشه ای (glass walls) و نظریه سقف شیشه ای (glass ceiling) : در ادبیات مدیریت از استفاده حصارهای شیشه ای (glass walls) استفاده می شود. که منظور از آن حصارهای نامرئی عمودی براساس تفکیک جنسیت مشاغل  شکلمیگیرد.از سوی دیگر مانع غیرقابل نفوذی در سازمان ها وجود دارد که از ارتقای زنان ، فراتر از حدی که تعیین شده جلوگیری می کند. این وضعیت را اصطلاحاً سقف شیشه ای یا (glassceiling) می نامند. در اثر وجود این مانع زنان از سعود به سطوح بالاتر مدیریتی منع می شوند.حصارهای شیشه ای مانع تحرک شغلی و سقف شیشه ای  مانعازارتقایشغلیدرسازمان ها می شود.

براساس آمار مربوط به گزارش توسعه انسانی در ایران زنان تنها 1/4 درصد از کری های پارلمانی را در اختیار  دارند . درحالی که این میزان در نروژ 4/36  درصد و درپاکستان 8/20 درصد است. از سوی دیگر حضور زنان در پست های مدیریتی و مشاغل حرفه ای و فنی به ترتیب 9/26 درصد است و در نروژ به ترتیب 28 و 49 درصد  می باشد. رهبری مستلزم طی سه مرحله  است :

  1. تشخیص = نوعی شایستگی شناختی یا مغزی است.
  2. تطبیق = نوعی شایستگی رفتاری است.
  3. برقراری ارتباط = نوعی شایستگی فرایندی است.

همانطور که قبلاً گفتیم مغز انسان دارای دو نیم کره است . نیم کره چپ مغز : بیشتر کارهای تعقلی و محاسباتی ، حسابداری و نیم کره راست مغز حوزه هنری و خلاقیت و مدیریت است. مردان بیشتر از نیم کره چپ خود استفاده می کنند زنان از هر دو نیم کره. کسانی که از نیم کره چپ بیشتر استفاده می کنند مثل حسابدارها ، دقیق ریزبین روحیه شان در بلندمدت خشک می شود و انسان های تعقل گرا و حساب گر و منطقی هستند. مهم ترین مرحله در رهبری مرحله تشخیص است. اگر تشخیص درست بود تجویز هم درست انجام می شود ابتدا همدلی و سپس نفوذ  ایجاد می شود.

4 مشخصه رهبری از نگاه دیوی سن :

  • فراصت و هوش.
  • مهارت های انسانی کم خیلی مهم است.
  • مهارت های ادراکی که این هم اهمیت دارد.
  • مهارت های فنی.

اگر زن خود را ضعیف نشان دهد رهبری موفق نمی شود اگر تحکم هم کند باز هم موفق نمی شود باید سه فرمول تشخیص تجویز و هم دلی را سرلوحه خود قرار دهد.برخی از رفتارهای کلیشه ای که نسبت به مدیریت و کارکنان در جامعه و عرف وجود دارد چنین است :

  • زنان تماتیل دارند که الزام های خانوادگی را بالاتر از ملاحظات کاری قرار دهند. طبق تحقیقات انجام شده بیشتر ترک خدمت زنان به خاطرهمین الزامات خانوادگی است.
  • زنان برای درآمد اضافی کار می کنند. به همین دلیل پیشرفتی در کار ندارند.
  • زنان باز خور منفی را به صورت شخصی دریافت می کنند نه به صورت حرفه ای.
  • زنان برای پست های مدیریتی بالا مناسب نیستند به این دلیل که آن ها بیش از حد احساسی هستند و دلیری ندارند.

مهمترین راهبرد زنان در زندگی شخصی کار کردن فراتر از حد انتظار است  چون مردان به آنها اعتمکاد داشته باشند ناچار به استفاده از این راهبرد هستند. که 99 درصد این راهبرد را راهبرد اساس دانسته اند. آنها ناگزیرند کارهای تكراري داشته باشند و پست هایی در سطوح پایین سازمانی داشته باشند. بیش تر آن ها در پست های ستادی و به عنوان دستیار مدیران صف انجام وظیفه می کنند. و به ندرت مسئولیت مدیران صف را به عهده داشته اند.

به طور کلی در برنامه های توسعه کشورمان (با تأثیر در برنامه چهارم) نیز به زنان کمتر از دیدگاه مدیریتی نگريسته شده است و به توانمند سازي زنان براي مشاركت بيشتر در پست هاي مديريتي توجه چندانی نشده است. لزوم بازنگری مقوله ی توسعه مدیریت با رویکرد جنسیتي  در برنامه های توسعه کشور به شدت احساس می شود.

منبع

 خير خواه، پريسا  (1392)، آسیب شناسی مديريت زنان در دستگاههای اجرایی، پايان نامه كارشناسي ارشد، رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0