ریشه های تاریخی نظریه پنج عامل بزرگ

مدل پنج عاملی شخصیت، یک سازمان سلسله مراتبی از صفات شخصیتی است که برحسب پنج بُعد اساسی: برونگرایی، روان رنجورخویی، گشودگی، وظیفه شناسی و توافق تدوین یافته است. این ابعاد به عنوان پنج عامل بزرگ خوانده می شوند و این بزرگی نه به دلیل عظمت آنها، بلکه به دلیل گسترده و انتزاعی بودن آنها است. اگرچه تحقیقات بر روی پنج عامل بزرگ تنها در چند سال اخیر رواج یافته است، ولی تاریخچه این رویکرد را می توان به بیش از صد سال قبل به کارهای فرانسیس گالتون نسبت داد و تاریخچه آن، به آنچه که به عنوان فرضیه واژگانی  شناخته شده است برمی گردد. اساس منطق فرضیه واژگانی آن است که نیاز همه ما به دانستن در مورد شخصیت از طریق زبان طبیعی حاصل می شود، یعنی واژه هایی که ما به طور معمول و گاهی اوقات غیرمعمول برای توصیف خودمان و یا دیگران استفاده می کنیم، شامل تمام اطلاعات اساسی برای پی بردن به ابعاد اساسی شخصیت انسان می باشد .

گالتون ، بدون استفاده از تحلیل عاملی، لغات و واژه ها را از فرهنگ لغتی که توصیف کننده شخصیت بود، جمع آوری نمود و ملاحظه کرد که بسیاری از کلمات در معنی سهم یکسانی دارند. چند سال بعد ترستون، که در گسترش تحلیل عوامل موثر بود، از یک روش چک لیست- صفاتی، که در آن برای آزمودنیها یک لیستی از 60 صفت توصیفی شخصیت فراهم کرده بود استفاده کرد و از آنها خواسته شد تا در مورد خود و اشخاص دیگر هم فکر کنند و هر یک از صفات آنها را که توصیف کننده شخصیت آنان می باشد، مشخص کنند. عوامل مشخص شده توسط ترستون، تحلیل شد و نتایج داده ها نشان داد که پیچیدگی شخصیت انسان را می توان تنها به پنج عامل بزرگ عمده توصیف کرد.بهرحال،اومشخص نکردکه آن پنج عامل ممکن است همان پنج عامل بزرگ باشد .

سپس آلپورت و آدوبرت ، یک مطالعه بنیادی را در لغات و اصطلاحات مربوط به شخصیت را در یک فرهنگ لغات انگلیسی به طور کامل و مفصل انجام دادند. آنها کلیه لغاتی را گردآوری کردند که می توانست برای تفکیک رفتار یک فرد از دیگران به کار رود. فهرست تکمیلی آنها بالغ بر تقریباً 18000 اصطلاح بود. آلپورت و ادوبرت سعی کردند این مجموعه را که بوجود آورده بودند به نظم درآورند.

آنچه آنها از این فرهنگ لغات بدست آوردند را در چهار طبقه عمده طبقه بندی کردند:

  •  صفات شخصیتی
  •  حالات موقتی، خلق ها و فعالیتها
  •  ارزیابی قضاوتی رفتارهای شخصی
  •  ویژگی های فیزیکی، تواناییها و استعدادها

تلاشهای اولیه کتل برای طبقه بندی مجدد کار آلپورت و ادوبرت ، برخی از ساختارهای اولیه را برای یک طبقه بندی علمی از واژه های شخصیتی فراهم نمود. برای دستیابی به چنین طبقه بندی، کتل ، از فهرست آلپورت و ادوبرت بعنوان نقطه شروع برای مدل چند بعدی ساختار شخصیت خود استفاده کرد. بدلیل بیش از حد طولانی بودن فهرست، که موجب پایمال شدن اهداف پژوهش می شد، کتل با زیرمجموعه ای از 4500 اصطلاح صفتی، کار خود را شروع کرد. کتل با استفاده از هر دو روش تحلیل خوشه ای معنایی و تجربی و تحلیل واژگانی، تعداد 4500 اصطلاح صفتی را فقط به 35 متغیر تقلیل داد. یعنی کتل بیش از 99% از اصطلاحات آلپورت ، را کاهش داد. این مجموعه کوچک از متغیرها، کتل را قادر به انجام چند تحلیل عامل غیرمستقیم نمود و نتیجه گیری کرد که او 12 عامل را بدست آورده است، هر چند که عاملها سرانجام به بخشی از پرسشنامه 16 عامل شخصیتی کتل تبدیل گردید .

مطالعات کتل، براساس درجه بندی خصوصیات، به وسیله مطالعات دقیق و ماهرانه فیسک ، به منظور اصلاح کارهای کتل شروع شد. او با به کارگیری 22 مقیاس دوقطبی کتل نتوانست به بیشتر از پنج عامل ترکیبی دست یابد. به لحاظ وجود ابهام در معنای این عوامل، فیسک تفسیری ارائه داد که از دیدگاههای معاصرش خیلی متفاوت نبود. در اواخر سال 1950 نیروی هوایی آمریکا تلاش نمود که اثربخشی کارکنان خود را پیش بینی کند و این امر به عهده تیوپس و کریستال ، گذاشته شد. آنها تحلیل عوامل خود را براساس 35 مقیاس دو قطبی کتل که در مطالعه قبلی خود نیز آن را به کار برده بودند گزارش کردند. آنها نیز همانند فیسک که قبلاً گفته شده نتوانستند پیچیدگی نظریه کتل را در بررسی خود بپذیرند اما به رغم فیسک، وجود پنج عامل را در بررسی شرح حالها تائید کردند. این ساختار پنج عاملی بعدها توسط نورمن، بورگاتا،  دیگمن و تاکموتو- چوک ،  تکرار شد  نیوپس و کریستال کار قبلی کتل و همبسته های فیسک را دوباره مورد تحلیل قرار دادند و تمام آنها را در پنج عامل قابل قبول به نامهای شادخویی  ، دلپذیر بودن ، قابلیت اطمینان ، ثبات عاطفی و فرهنگ یافتند. متاسفانه مطالعه تیوپس و کریستال ، در یک گزارش صنعتی ناشناخته نیروی هوایی منتشر شد و در واقع برای تمام محققین شخصیت ناشناخته ماند و این زمانی بود که انتشارات کتل و آیزنگ بر ادبیات ساخت شخصیت، مدلهای پیشرفته اتخاذ شده از روشهای تحلیل عوامل، غلبه داشتند.

امّا، نورمن ، این گزارش را دید و ساخت پنج عاملی را دوباره به عنوان پیشنهادی برای ابعاد صفات تحت عنوان «قدمی بسوی طبقه بندی مناسب صفات ویژه شخصیت» منتشر نمود. نورمن ، فهرست جامعی از اصطلاحات توصیفی شخصیت که در 75 طبقه معنایی مرتب شده بودند را تالیف کرد. گلدبرگ، از این فهرست برای روشن نمودن ماهیت و ترکیب عوامل گسترده و برای ازمون کردن ثبات و تعمیم پذیری آنها از طریق تغییر در روش تحقیق و منابع داده ها استفاده کرد. گلدبرگ ، با استفاده از فهرست نورمن ، پرسشنامه ای از 1710 صفت را ساخت که شرکت کنندگان می توانستند با استفاده از آن شخصیت خودشان را درجه بندی کنند . گلدبرگ ، بر اثر نتایج تحقیقات آزمایشی جامع خود به این نتیجه رسید که شخصیت را می توان به وسیله پنج عامل شخصیت مشخص نمود. در سال 1985 مک کری و کاستا که تحقیقات گلدبرگ به عنوان نیروی محرکه آنها محسوب می شد، مدل پنج عاملی خود را مطرح کردند .

آنها به 40 مقیاس درجه بندی گلدبرگ که قبلاً تدوین شده بود، 40 مقیاس دیگر نیز اضافه نموده و بر روی آزمودنیها اجرا کردند. پاسخها توسط چهار یا پنج نفر از همسالان که آزمودنیها را خوب می شناختند درجه بندی گردیدند. سپس تحلیل عاملی 80 مقیاس، همان پنج عامل شناخته شده را نشان داد . مک کری و کاستا ، مدل پنج عاملی را براساس مفاهیم شخصیتی مبتنی بر نظریه ها، مشاهدات بالینی، مطالعات کتابخانه ای و از انواع رویه های ارزیابی مستدل کرده اند .با شکل گیری نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت، تحقیقات زیادی به منظور بررسی میزان کارآیی، ارزش کاربردی، اعتبار و روایی آن صورت گرفته است. مک کری و کاستا ، نشان دادند که در تمام پنج عامل شخصیت، یکپارچگی و جامعیت وجود دارد و یافته های مشابهی نیز توسط گلدبرگ ، تندروف ، تراپنل و ویگینز، به دست آمده است .

مدل پنج عاملی در فرهنگهای مختلف

شخصیت پنج عاملی در بین فرهنگهای مختلف نیز مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش برای طبقه بندی در زبانها و فرهنگهای مختلف می تواند سودمندی یک طبقه بندی را در زمینه های فرهنگی و زبانی نشان داده و آزمونی برای جهان شمول بودن و تنوع و پراکندگی رمزگردانی تفاوتهای فردی در میان زبانها و فرهنگها باشد. اولین طبقه بندی غیرانگلیسی شامل زبانهای هلندی و آلمانی بود که با زبان انگلیسی ارتباط نزدیکی دارند. در هلند پژوهشی که توسط هافسته، دی راد و همکاران  انجام شد، نتایج با پژوهش آمریکایی- انگلیسی یکسان بود. با این تفاوت که در نسخه هلندیپنجمین عامل بر غیرسنتی و عصیان تاکید دارد. در حالیکه در یافته های انگلیسی به عنوان تعقل و تصور شناخته می شود. پژوهش پنج عامل شخصیتی بر مبنای فرهنگ لغات آلمانی توسط آنجلینز، آستندروف و جان ، شروع شد، مطالعه آنها براساس مفاهیم نمونه ای بود. آستندورف،مهمترین صفات نمونه ای رادرطبقه بندی آلمانی انتخاب وازتحلیل عاملی روی 350 صفت پنج عامل بزرگ رابدست آورد.

مطالعه پنج عامل شخصیت در دامنه وسیعی از زبانها و فرهنگ های دیگر همچون چینی : چونگ و باند ؛ روسی : شملایوف و پوخیلکو ؛ مجارستانی : سزیرماک و دی راد ؛  لهستانی : سزاروتا ؛ چکسلواکی : هربیکوا و آستندورف؛ ایتالیایی : دی راد، دای بلاس و پریوجینی ، اسپانیایی : بنت- مارتینز و والر ؛  و ترکی : سومر و گلدبرگ؛ به عمل آمده است. محققان، تحقیقات گروه های واژگانی را در صفات شخصیت با مراجعه به فرهنگ لغات زبان بومی خود شروع کردند. البته، همه داده ها مورد تحلیل قرار نگرفته و بعضی مسائل روش شناختی نیز احتمالاً بر بعضی از نتایج تأثیر گذاشته است .

یکی از بزرگترین مسائل، مربوط به ترجمه این صفات است. در اکثر زبان ها، ترجمه کلمه به کلمه امکان پذیر نیست و حتی لغات هم ریشه نیز ضرورتا به یک معنی به کار نمی رود. بنابراین، اصطلاحی مثل خونگرم :که یک صفت مربوط به برون گرایی است، در ترجمه نادرست از ژاپنی به انگلیسی به اصطلاح با عاطفه :که یک صفت توافق است؛ تبدیل شده و می تواند پژوهشگران را با این سوال روبرو کند که آیا آنها در هر دو زبان، عامل یکسانی را به دست آورده اند. بنابراین، هافستی و همکاران ، به 126 کلمه دست یافتند که به راحتی به زبان های انگلیسی، هلندی و آلمانی ترجمه شود و معانی قابل مقایسه ای در هر سه زبان داشته باشند. این یافته ها به جزء یک استثنا مهم، بر هماهنگی قابل ملاحظه این سه زبان دلالت دارد و آن عامل گشودگی است. گشودگی در دو زبان آلمانی و انگلیسی شبیه یکدیگر بودند ولی این عامل در زبان آلمانی نه تنها صفات مورد انتظار در کلمات خرد و تخیل ؛یعنی خلاق، مبتکر و تخیلی را شامل بود، بلکه صفات مورد تاکیدی را که با کلمات غیرمتعارف بودن و سرکشی مرتبط است نیز دربر می گرفت. تفاوت های مشابهی در مورد گشودگی نیز در مطالعات ایتالیایی و مجارستانی ها در صفات دیده شده است .

بعضی از محققان معتقدند که به بیش از پنج عامل جهت تعریف کامل شخصیت افراد نیازمند است. به طوری که بنت- مارتینز و والر ، عاملی به نام خود ارزیابی مثبت و منفی را برای زبانهای مختلف پیشنهاد می کنند و اشتون و همکاران ، معتقدند که یک عامل به نام درستی- تواضع باید به عوامل دیگر اضافه گردد. ولی مک کری و کاستا ، موضعی قوی در این باب گرفته و معتقدند که ساختار پنج عاملی شخصیت، جهانی است. شواهد گسترده آنها براساس ترجمه ابزار پنج عاملی خودشان به نام ؛ سیاهه تجدیدنظر شده شخصیت بود، که در مدت کوتاهی به چندین زبان ترجمه شد و در واقع، همان پنج عامل عمده با نظم زیادی به دست آمد. البته، وقتی پژوهشگران اصطلاحاتی بومی را که از زبان کشورهای مورد مطالعه گرفته شده است به این ابزار اضافه می کنند، یافته ها، شکل پیچیده تری پیدا می کنند.

به عبارت دیگر، این یافته ها، بسته به این که صفات موردنظر به اعضاء یک فرهنگ «تحمیل شده باشد» و یا از درون خود آن فرهنگ اخذ گردیده باشد، احتمالاً متفاوتند. در واقع، بعضی نیز بر این باورند که ممکن است عوامل شخصیتی دیگری نیز وجود داشته باشند که خاص بعضی از فرهنگ هاست. برای مثال، سنت چینی ، که شامل ارزش ها و نگرش های مهم این جامعه است، می تواند یک عامل تأثیرگذار بالقوه باشد. بدون تردید، وجود عوامل خاص یک فرهنگ، قطعی است، ولی به تایید و تکرار بیشتری نیاز هست تا بتوان این عوامل را به عنوان واقعیات تجربی در نظر گرفت. برای مثال، این امکان وجود دارد که این عوامل از نوع صفات شخصیتی نبوده و شکلی از تفاوت های فردی، مانند نگرش ها و باورها باشند (مانند محافظه کار یا آزادیخواه). به طور خلاصه، شواهد در حال افزایشی (ولی هنوز محدود) وجود دارد که نشان می دهد افراد متعلق به فرهنگ های متفاوت و گویش های گوناگون، خصوصیات شخصیتی افراد را شبیه به پنج عامل عمده استنباط می کنند. دی رند، پروجینی و همکاران ، به این نتیجه رسیدند که  خطوط کلی الگوی پنج عاملی، بهترین فرضیه عملی برای معرفی جامع ساختار صفات است .

پنج بزرگ ایرانی (گردون)

مطالعه شخصیت پنج عاملی در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی نیز تحقق یافته است. این پژوهشگران ،در مرحله اول از بررسی چهار فرهنگ فارسی و حدود چهل کتاب داستان از نویسندگان معروف و صاحب سبک حدود 12000 واژه مربوط به صفات، حالات و فعالیت هاگردآوری کردند. پس از چند مرحله، یک فهرست 76 واژه ای از صفات در زبان فارسی فراهم آمد. برای هر یک از این واژه ها یک عبارت به صورت اول شخص مفرد نوشته شد (خودسنجی)، و مقیاس نهایی روی دانشجویان دانشگاههای تهران مطالعه مقدماتی گردید. پژوهشگران با بررسی مجدد و دقیق تر، فهرست 1037 واژه ای شخصیت را بازنگری کرده و یک مقیاس 126 ماده ای برای مطالعه شخصیت پرورش دادند. پژوهشگران ایرانی در نهایت همانند سایر محققین از طریق تحلیل عاملی برای ارزیابی شخصیت پنج عامل را بدست آوردند، که با توجه به فرهنگ و زبان ایرانی ساخته شده اند.

ابعاد شخصیت براساس مدل پنج عامل بزرگ شخصیت

مدل پنج عامل بزرگ، که توسط مک کری و کاستا طرح شده است، پنج بعد اساسی را برای شخصیت معرفی می کندوهربعددر برگیرنده تعدادی از صفات خاصیست که مجموع آن صفات یک عامل شخصیتی راتشکیل میدهد.

عامل گشودگی (o)

این عامل میزان انعطاف پذیری افراد را در برابر تجارب تعیین می کند. آن دسته از افرادی که در این عامل نمرات بالایی می گیرند، عقاید و ارزشهای جدید و غیرمتعارف را بیشتر می پذیرند و همچنین هیجانهای مثبت و منفی را بیشتر و عمیق تر تجربه می کنند.

صفات عامل گشودگی

  •  تخیل: به افکار، تصورات و تخیلاتی گفته می شود که افراد در دنیای درونی خود دارند.
  •  زیباپسندی: به درک عمیق از هنرها و زیبایی ها، شعر و موسیقی گفته می شود.
  •  احساسات: به تجارب و ادراک افراد از هیجانهای درونی خود اشاره دارد.
  •  اعمال: تلاش و فعالیتهای تازه و متنوع را شامل می شود.
  •  عقاید: به کنجکاوی ذهنی و علاقه به عقاید جدید اشاره دارد.
  •  ارزش ها: به آمادگی برای امتحان ارزشهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی.

عامل روان رنجورخویی (N)

این عامل که اساس آن را تجربه هیجانات منفی و نامطلوب تشکیل می دهند، از تعداد صفاتی مانند: اضطراب، افسردگی، آسیب پذیر بودن و بی ثباتی هیجانی تشکیل شده است. یکی از مشخصه های اصلی این عامل ناسازگاری و عواطف منفی است. یعنی افرادی که در این عامل نمره بالایی بدست می آورند با محیط بیرونی سازگاری کمتری دارند و اغلب دچار عواطف منفی می شوند. برعکس افرادی که در این عامل نمره پایینی می آورند با محیط سازگاری بیشتری دارند و از لحاظ عواطف و هیجانات در سطح مطلوبی قرار می گیرند.

صفات روان رنجورجویی

  •  اضطراب: ترس، نگرانی، استرس و انگیختگی بیشتر را شامل می شود.
  •  پرخاشگری: به خصومت وخشم افراد نسبت به یک چیز یا یک شخص گفته می شود.
  •  افسردگی: به خلق پایین و عواطف منفی و یاس و ناامیدی اشاره دارد.
  •  کمرویی: به حالاتی مانند شرم و خجالت گفته می شود و گاهی اوقات ممکن است به ترسهای مرضی از اجتماع نیز منجر گردد.
  •  تکانشوری: به رفتارهای انفجاری و تکانشی که نسبتاً غیرارادی هستند و بدون فکر کردن و تصمیم گیری انجام داده می شوند، گفته می شود.
  •  آسیب پذیری: یعنی افراددربرابر فشارها واسترس ها آسیب های روانی وجسمی بیشتری را متحمل می شوند.

عامل برونگرایی (E)

این عامل دربرگیرنده صفاتی همچون جامعه پذیری، معاشرتی، سلطه جویی، هیجان خواهی، فعال بودن، پرحرف بودن، پرانرژی بودن، قاطعیت و … را شامل می گردد. افرادی که در این عامل نمره بالایی بدست می آورند بسیاری از صفات فوق در آنها دیده میشود.برای مثال،آنها مهارتهای اجتماعی زیادی دارند ودائماً درجنب و جوش هستند و به ریسکهای زیادی در زندگی خود علاقه نشان می دهند. افرادی که در این عامل نمره پایینی بدست می آورند، صفتها و ویژگیهایی همچون کم حرف بودن،کم فعال بودن و غیرمعاشرتی بودن در آنها دیده می شود.

صفات برونگرایی

  •  گرمی: این صفت به میزان صمیمیت بین افراد و نیز روابط فرد با دیگران اشاره می کند.
  •  قاطعیت: این صفت به قاطع بودن و جرأت و رک گویی افراد اشاره دارد.
  •  فعالیت: این صفت بیانگر تحرک، قدرت و انرژی در افراد است.
  •  هیجان خواهی: یعنی فرد دائماً در جستجوی تحرک و هیجان است.
  •  هیجانهای مثبت: یعنی افراد به هیجانهای مثبت و لذتبخش مانند خنده، شادی و عشق گرایش دارند.

عامل وظیفه شناسی (C)

این عامل میزان وظیفه شناسی و احساس مسئولیت و همچنین نیاز به پیشرفت را معین می سازد. افرادی که در این عامل نمره بالایی بدست می آورند در جنبه های دیگر زندگی شان نیز پیشرفت زیادی دارند و به عنوان اشخاص با وجدان، با اراده و مصمم شناخته می شوند.

صفات عامل وظیفه شناسی

  •  کفایت: یعنی شایستگی و قابلیت افراد نسبت به مسائل زندگی
  •  وظیفه شناسی: یعنی احساس مسئولیت داشتن
  •  نظم و ترتیب: به هماهنگی و برنامه ریزی درست در زندگی اشاره می کند.
  •  خویشتن داری: توانایی کنترل رفتارهای تکانشی
  •  تلاش برای موفقیت: به انگیزه پیشرفت بالا برای موفق شدن و پیروز شدن اشاره می کند.

عامل توافق (A)

این عامل میزان اعتماد، همکاری، هم حسی و توافق با دیگران را می سنجد. افرادی که در این عامل نمره بالایی کسب می کنند به دیگران اعتماد دارند و حس همکاری در آنها زیاد است. و افرادی که نمره پایینی در این عامل بدست می آورند نسبت به دیگران بدبین و بی اعتماد هستند و با دیگران هیچگونه توافق و همکاری ندارند.

صفات عامل توافق

  •  اعتماد: به تکیه کردن و واگذاری کارها به دیگران اشاره می کند.
  •  رک گویی: صداقت و بی ریایی را شامل می شود.
  •  نوع دوستی: یعنی توجه زیادی به دیگران داشتن و میل مساعدت به آنها
  •  همنوایی: فرد با دیگران همنوایی می کند و به دیگران احترام می گذارد.
  •  تواضع: فروتن و بدون غرور بودن.
  •  دلرحمی: افراد نسبت به دیگران گرایش داشته و تصمیم آنها از روی احساسات می باشد.

مک کری و کاستا ، اساساً پنج عامل را به عنوان تمایلاتی مبنایی که زمینه زیستی دارد، معرفی کرده اند، یعنی تفاوت های رفتاری مربوط به پنج عامل به ژن ها، ساختار مغز و مانند آن برمی گردد. این تمایلات اساسی، آمادگی های عمل و احساس به نحوی خاص است و به طور مستقیم تحت تاثیر محیط قرار ندارد. با توجه به شواهد مربوط به ارثی بودن تمایلات اساسی، و مطالعاتی که در سایر فرهنگ ها و انواع موجودات شده است، مک کری و کاستا ، معتقدند که شخصیت از یک رسش درونی منشاء می گیرد. این تمایلات در طول زندگی فرد، بر ویژگی های مربوط به سازگاری که شامل نگرش ها، اهداف شخصی، باورهای خودکارآمدی، صفت سازگاری و انطباق و هم عوامل محیطی بیرون از فرد ، مثل فرصت ها، هنجارها و محرومیت ها، انتخاب ها و تصمیم هایی را که فرد در زندگی اتخاذ می کند، تحت تأثیر قرار می دهند، و در زندگی نامه واقعی وی منعکس می شوند، که رفتار فرد را شکل می دهند. این عوامل همچنین در خود پنداره فرد، یعنی جایی که وی به ساختن داستان زندگی و باورهای خود می پردازد نیز اثر گذارند ..

با ذکر چند مثال از ارتباط بین تمایلات اساسی با ویژگی های سازگاری و زندگی نامه واقعی درک مطالب ذکر شده را روشن تر می نماییم. جدول شامل سه ستون می باشد، که ستون اول مربوط به تمایلات اساسی است (پنج عامل بزرگ شخصیت)، در ابتدای هر عامل نمره ایی قرار دارد که نشان دهنده نمره فرد در آن عامل می باشد. مثلاً A4 یعنی فرد در عامل توافق نمره 4 گرفته است. بعد از آن توضیحی در مورد صفت مربوطه در همان ستون ارائه می گردد. در ستون دوم که مربوط به ویژگی های سازگاری است، تلاش ها و نگرش های فرد در ارتباط با آن صفت مورد توجه قرار می گیرد. در ستون آخر، زندگی نامه واقعی فرد، با ذکر نام مراجعه کننده (آزمودنی) و در داخل پرانتز بالا یا پایین بودن نمره فرد در آن عامل ذکر می گردد. و متعاقب آن واکنشهای عاطفی و رفتاری آزمودنی بیان می گردد .

 مثال هایی از الگوی نظری پنج عامل بزرگ :

تمایلات اساسیویژگی های سازگاریزندگی نامه واقعی
روان رنجورخویی:

N3: افسردگی (تمایل برای احساس غمگینی، ناامیدی و احساس گناه)

عزت نفس پایین، غیرمنطقی، باورهای کمال گرایانه و نگرش های بدبینانهبتی (خیلی زیاد N3) احساس گناه در مورد پایین بودن اعتبار شغلی خودش (بروهل، 2002)
برون گرایی:

E2: اجتماعی بودن (یک میل برای شرکت در فعالیتهای اجتماعی)

مهارتهای اجتماعی، دوستان فراوان شرکت در تیم های ورزشی، عضو باشگاه، علاقمند به سفرروزیو (خیلی کم E2) پاریس را فقط برای حومه شهر ترک می کند (مک کری، 1996)
گشودگی:

O4: فعال (نیاز مبرم برای تنوع، تازگی و تغییرات)

علاقمند به سفر، داشتن علائق متفاوتاکرمن (زیاد O4) گشت های دریایی به قطب جنوب (مک کری، 1994)
توافق:

A4: فروتن (رضایت فروتنانه به دیگران در پی تعارضات بین فردی)

نگرش های بخشندگی، اعتماد به همکاری و تشریک مساعیآزمودنی 3 (خیلی کم A4) در هنگام دعوا با شوهرش چیزهایی به سمتش پرتاب می کرد (مک کری، 1992)
وظیفه شناسی:

C4: انجام دادن کارها با کوشش (احساسی قوی برای انجام دادن هدف و داشتن سطوح آرزوهای بالا)

مهارت های رهبری، برنامه های دراز مدت، شبکه حمایتی سازمانینیکسون (خیلی زیاد C4) تلاش برای ریاست (کاستا و مک کری، 2005)

 منبع

کارخانه،لیلا(1394)، رابطه سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با میزان هیجان خواهی در امدادگران هلال احمر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0