ریشهشناسی واژه دین
واژه دین فارسی، ریشه ایرانی دارد و در فارسی میانه هم دین (با یای مجهول) بوده است. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر واژه «دئنا» آمده دین در گاتهابه معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و وجدان بکار رفتهاست و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانه باطن انسان است واژهای دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه میگیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن میرسد. در اوستا واژهدئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شدهاست.
عبدالحسین زرینکوب در کتاب قلمروی وجدان در مورد دین بحثی میکند که دین در اصل همان وجدان انسانها است. دین مجموعهای از نظامهای فرهنگی، اعتقادی و جهان بینیهایی است که با ایجاد نمادهایی، انسان را به ارزشهای روحانی و گاه به ارزشهای معنوی ارتباط میدهد. بیشتر ادیان با شرح روایات، الگوها، سنن و تاریخهای مقدسشان قصد دارند که به زندگی معنا دهند یا به هستیشناسی بپردازند. آنها مایلند تا اصولی اخلاقی، دینی یا یک سبک زندگی بهتری از ایدههایشان را درباره ماهیت انسان و جهانهستی ارائه دهند.
گاهی اوقات واژه دین با ایمان و نظام اعتقادی اشتباه گرفته میشود، اما دین با باور شخصی که جنبه عمومی دارد متفاوت است. اکثر ادیان رفتارهایی همچون مراحل سلوک روحانی، تعریفی که پیروان یا اعضای همان دین از آن دارند، مجامع عمومی، نشستهای منظم (مذهبی) یا خدماتی که به منظور حل مشکلات یا عبادات(انجام میشود) مکانهای مورد احترام (چه طبیعی باشد یا بنا شده) و یا کتابهای مقدس سازماندهی میشوند. اعمال (مذهبی) یک دین همچنین ممکن است شامل آیینها، مراسم یادبود از نعمتهای یک خدا یا خدایان، قربانیها، جشنها، ضیافتها، بیخودی، تشرّف، مراسم تدفین، خدمات ازدواج ونکاح، مراقبه، موزیک، هنر، رقص، خدمات عمومی یا دیگر جنبههای فرهنگی انسان شود. توسعه دین فراخور فرهنگهای مختلف اشکال مختلفی به خود گرفتهاست. برخی ادیان تأکید را بر باورها قرار دادهاند در حالیکه ادیان دیگر بر اعمال تکیه دارند. برخی ادیان روی تجربیات دیداری، ایمان فردی تمرکز دارند در حالیکه دیگر ادیان فعالیتهای جمعی دینی را ارزشمندتر میدانند. برخی ادیان ادعا میکنند که جهانی هستند، باید به قانونها و جهانبینیشان اعتقاد داشته باشند، در حالی که ادیان دیگر فقط به وسیله یک گروه کاملاً مشخص یا محدود فعالیتهای خود را انجام میدهند.
انسانشناسانی مثل جان مونوگان و پیترجاست اظهار میکنند: «واضح به نظر میرسد یکی از کمکهایی که دین به ما میکند تا انجام دهیم درگیر شدن با مشکلات زندگی انسانی است، مشکلاتی که مهم، پایدار و غیرقابل تحمل اند. یک روش مهمی که باورهای دینی برای انجام این کارها به ما کمک میکنند فراهم آوردن یک دسته از ایدهها درباره چگونگی و چرایی این جهان است که با کنار هم قرار دادن آنها به انسانها اجازه میدهد که خود را با نگرانیهایشان سازگار کنند و با بد اقبالیهایشان روبروشوند.
برخی مطالعات آکادمیک که این موضوع را مورد مطالعه قرار دادهاند دین را به سه بخش تقسیم کردهاند: ادیان جهانی، یک اصطلاحی است که به فرهنگهای سرتاسری، باورهای ملی اشاره میکند: ادیان بومی، که به گروههای دینی فرهنگی خاص اشاره میکند و جنبشهای مذهبی جدید که به باورهای تازه توسعه یافته اشاره میکند. یک نظریه پیشرفته آکادمیک دین، ساختارگرایی اجتماعی، میگوید که دین یک مفهوم جدیدی است که همه اعمال معنوی و عبادی پیروانش را یک مدلی شبیه به دین ابراهیم میداند که همانند یک سیستم منظمی به تفسیر واقعیت و دفاع از وجود انسانی کمک میکند، بنابراین دین، بعنوان یک مفهوم، برای فرهنگهای غیرغربی که بر پایه چنین سیستمی بنا نهاده نشدهاند، یا برای سیستمهایی که ساختار سادهتری دارند به صورت نامناسب بکار برده شدهاست.
تاریخچه دین
تاریخ پیدایش دین نیز همزمان با پیدایش انسان است و دین خدا که همان دین اسلام است (ان الدینعندالله الاسلام) از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است و اولین فرد انسان حضرت آدم پیامبرخدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده است و ادیان شرکآمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه ها واغراض فردی و گروهی پدید آمده است. در قرآن کریم تصریح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهی است بنام آدم و حوا.آدم پیغمبر بوده و وحیهای آسمانی به وی نازل میشده است.
دین آدم بسیار ساده بوده است و پس از آدم و زوجهاش فرزندانش روزگاری با نهایت سادگی بدون اختلاف میگذرایندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسیم شدند و درهر قبیله نیز بزرگانی یافت می شدند که افراد قبیله به آنان احترام میگذاشتند و حتی پس از مرگ نیز مجسمههایایشان را میساختند و مورد ستایش قرار میداند و از همین روزگار بتپرستی در میان رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده که پیدایش بتپرستی از این راه بوده است و تاریخ بتپرستی نیز همین معنی را تأیید میکند.
کمکم در اثر اجحافاتی که اقویا به ضعفا مینمودند اختلافاتی بین مردم پیدا شد این اختلافات باعث به وجود آمدن فرقههای مختلف گردید. به هر حال طبق آیات قرآن مانند : «کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیکم بین الناس فیما
میتوان دوران زندگی دینی بشر را به صورت زیر بیان کرد:اول: دوران سادگی و بیرنگی بشر، دوم : دوران زندگی اجتماعی، سوم : دوران تضادها و تصادمهای اجتناب ناپذیر اجتماعی یا همان دوران اختلافات، چهارم : مرحله آمدن انبیاءاز طرف خداوند برای نجات انسان.
از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دین خداوند یکی است و از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. لذا تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان میباشد. به خصوص علامه طباطبایی و استاد مطهری ولی جامعهشناسان و مردم شناسان غربی میگویند: دین انسانها به صورت تکاملی رشد نموده است و از طبیعت پرستی شروع شده تا به بت پرستی و در آخر به خدا پرستی رسیده است. آنها دین را فطری بشر جهان بینی انسان به موازات رشد و تکامل فرهنگ معنوی و بینش او دائماً در حال تحول و تکامل بوده است و در مسیر تکامل خود مراحلی را طی نموده است تا به حرکت کنونی رسیده است.
الف: مرحله ادیان ابتدایی ب: مرحله ادیان قدیم و چندخدایی ج: مرحله ادیان متکامل و یک خدایی منشان
قرآن کریم دین را ریشه در فطرت انسان میداند و به آن اشاره نموده است: یکی از آنها همان آیه معروف فطرت است که در سوره مبارکه روم است : « فاقم وجهک للدین حنیفا ». چهره خودت را به سوی دین کن به شکل پایدار ، دین را بپا دارد، یعنی پایدارش نگهدار، توجه خودت را به آنسو کن، در حالی که حنیف هستی در حالی که حقگرا و حقیقتگرا هستی . « فطره الله التی فطر الناس علیها »بر تو باد این فطرت الهی – یعنی همین دین که فطرت الهی است – این خلقت الهی، این دین، این چگونگی خاص در آفرینش انسان که خدای متعال همه انسانها را بر این چگونگی آفریده است « لا تبدیل لخلق الله » تغییر پذیر نیست، جزء سرشت انسان است، تا انسان در عالم هست و تا انسان انسان است، انسانی که متولد بشود باز با این سرشت متولد میشود، یعنی سرشت را نمیشود در انسانها عوض کرد و تغییر داد و تبدیل به چیز دیگر کرد. ذلک الدین القیم »(روم / . 30) آن است دین راست و فوق العاده راست و مستقیم . این آیه در کمال صراحت، دین را « فطره الله » برای همه مردم میشناسد.
خاستگاهها دین
نظریههای زیادی در مورد خاستگاههای دین وجود دارد. گِرِگ ام. اپستاین، کشیش رشته انسانیت دردانشگاه هاروارد، اظهار میدارد که “لزوماً اکثر ادیان بزرگ دنیا مبتنی بر این اصل هستند که موجودات و نیروهایالهی میتوانند نشانه عدالت در ماوراءالطبیعه باشند که در طبیعت قابل رؤیت نیستند. به عقیده انسان شناسان جان موناگان و پیتر جاست، به نظر میرسد اکثر ادیان دنیا به منزله نهضتهای تجدید حیات ظهور کردهاند، همانطور که بینش پیامبر صاحب کرامت، تصورات افراد را تحریک میکند؛ افرادی که به دنبال پاسخ جامعتری برای مشکلات خود هستند بیش از آنکه احساس کنند اعتقادات روزانه این مشکلات را بوجود آوردهاند. افراد صاحب کرامت در اکثر زمانها و مناطق دنیا ظهور یافتهاند. به نظر میرسد کلید دستیابی به موفقیت بلند مدت – و اکثر نهضتها با تأثیری تقریباً بلند مدت همراه هستند- ارتباط نسبی با پیامبرانی دارند که با ترتیب حیرت انگیز ظهور میکنند، ولی بیشتر با افزایش گروهی از حامیانی مرتبط است که میتوانند نهضتی را رسمیت بخشند.
منبع
سلطان آبادی، فاطمه(1394)، رابطه بین سبک های یادگیری یونگ با گرایش به دین باوری، پایان نامه کارشناسی ارشد، تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید