رویکردها و روشهای رایج بازی درمانی
بازی درمانی آدلری
به عقیده آدلر، از طریق بازی اطلاعاتی به دست میآید که نه تنها به وضع کنونی کودک بلکه به آینده او نیز مربوط میشود در زندگی یک کودک پدیده مهمی وجود دارد که به وضوح فرآیند آماده سازی او را برای آینده نشان میدهد و آن پدیده بازی است. روش برخورد کودک با بازی انتخاب او و اهمیتی که بدان میدهد، همه مشخص کننده نگرش او و رابطهاش با محیط و چگونگی وابستگی او به همنوعانش میباشد. بر اساس فرضیه آدلر، ویژگیهای رفتاری کودک در بازی او کاملاً مشخص است. بسیاری از حدسیات فرضیات از طریق مشاهده کودک در بازی میتواند تأیید شود. به عنوان مثال اگر فرضاً هدف انحرافی کودک جلب توجه باشد، از او انتظار می رود خود و دیگران را درگیر بازیهای خشن نماید. یا وانمود نماید که یک ستاره سینما یا خواننده معروفی است که در مقابل جمع کثیری در حال اجرای برنامه است. کودکی که در جستجوی قدرت است در بازی نقش رهبر، رئیس، فرمانده یک ارتش بزرگ و یا نقش یک مدیر مدرسه را بازی میکند. یک کودک انتقام جو ممکن است عروسکهای خود را بزند و یا اسباب بازیهای خود را بشکند.
در حالی که کودک گوشهگیر یا شکست خورده ممکن است کمتر خود را درگیر بازی کند و یا به تنهایی بازی نماید. کودک به شدت مأیوس و شکست خورده ممکن است که برای ملحق شدن به بازی به علت ترس یا هر تجربه ناموفق دیگر حتی ریسک هم نکند.فنون بازی درمانی آدلر، بر نظریه شخصیت و روانشناسی فردی مبتنی است درمانگر فنون بازی را انتخاب میکند تا تشویق پدر را به وجود آورد. منظومه خانوادگی آشکار شود، یادآوری تسریع و تشویق شود. هدفهای رفتاری کودک مشخص گردد و فرضیههای موقت برای کمک به کودک شکل گیرند.
درمان آدلری چهار مرحله دارد که عبارتاند از:
- ایجاد یک رابطه آزاد منشانه و حفظ آن
- کشف سبک زندگی کودک
- تفسیر سبک زندگی کودک به نحوی که کودک به بینش برسد
- آموزش مجدد کودک
در خلال گام اول یعنی ایجاد رابطه مشاور ممکن است با بررسی کارهایی که کودک انجام میدهد یا خلاصه کردن آن چه او میگوید رفتار را پی گیری کند. مشاور تلاش میکند ارتباطی آزادانه به وجود آورد. کودک را تشویق میکند و برای کسب اطلاعات یا روشن شدن آن چه اتفاق میافتد درباره منظومه خانوادگی، جو خانواده یا اتفاقات اولیه سؤالاتی طرح میکند. در خلال مرحله دوم مشاور با دقت به نظرات کودک گوش میکند. با توجه به بازیهایی که با عروسک و خانه ی عروسکها ؛نماد خانواده انجام میشود یا با ترغیب کودک به کشیدن تصاویر خانواده خویش به جو خانوادگی و منظومه خانوادهاش پی میبرد. مشاور با استفاده از عروسکها که اهداف را روشن مینماید فرآیند ایجاد بینش را در کودک تسهیل میکند. در خلال آموزش مجدد همچنین میتوان از اتاق بازی برای یاد دادن مهارتهای حل مسئله استفاده کرد. کودک به فکر کردن درباره راه حلها و با بارش مغزی تشویق میشود. درمانگر باید به محتوای کلامی آنچه که توسط کودک بیان میشود بسیار آگاه باشد و بداند این محتوای کلامی چگونه به الگوها و مضمونهای بیان شده از طریق بازی مربوط میشود.
بازی درمانی رفتاری
رفتار درمانی یکی از امیدوار کننده ترین تحولات برای درمان مشکلات کودکان است. این تکنیک میتواند به بهترین وجه در محل مسکونی، جایی که شرایط برای یادگیری قابل کنترل تر باشد مورد استفاده قرار گیرد. این تکنیک در مورد هر دو نوع درمان چه آنهایی که در صدد به وجود آوردن الگوی رفتاری مطلوب با استفاده از عامل تقویت هستند و چه درمانهایی که در صدد خاموش سازی رفتار نامطلوب هستند به کار برده میشود. بسیاری از مشکلات هیجانی کودکان به صورت دورهای است. مانند بیاختیاری ادرار، بیاختیاری مدفوع، بیاشتهایی، دزدی، گریز از مدرسه و ترس مرضی از مدرسه که اغلب در طول دیدار هفتگی از مرکز مشاوره کودک ظاهر نمیگردد و به همین دلیل نیز نمیتوان به طور مستقیم روی آنها کار کرد. هر چند گزارشاتی وجود دارد از مشکلاتی مانند هراس از حشره و هراس از مدرسه و دیگر رفتارهای دورهای که به طور موفقیتآمیزی در کلینیک ها سرپایی مورد درمان قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد آن علائم رفتاری که مستمر تر وجود دارد مانند فعالیت زیاد، تیک، خجالتی بودن در کلینیک ها نیز مانند خانه و مدرسه خود را ظاهر مینماید و بنابراین درمانگر فرصت مییابد به طور مستقیم بعضی از فرم های شرطی شدن را در مورد آنها به کار گیرد. بسیاری از مشکلات که به کلینیک ها ارجاع داده میشود در مورد عدم توانایی والدین و کودک در جهت ایجاد رابطه با یکدیگر است. روش متداول برخورد با این وضعیت ملاقات هر یک از آنان به تنهایی است دیدن کودک برای مطالعه تشخیصی و بعد از آن احتمالاً بازی درمانی و دیدن والدین برای مشاوره یا درمان. این روند تربیتی برای والدین و کودک است که هر یک در مورد افکار، احساسات و طرز عمل خود اطلاعات بیشتری به دست آورند. کاربرد این دانش و مهارت در منزل و یادگیری چگونگی سازگاری با یکدیگر به خود اعضای خانواده واگذار میگردد. آنها باید آن چه را که جدا گانه در کلینیک یاد گرفتهاند در مورد یکدیگر به کار برند .
بازی درمانی گشتالتی
به نظر اوکلاندر، گشتالت درمانی با تمام جنبههای شخصی مانند حواس، بدن احساسات و عقل انسان به عنوان محور امور سر و کار دارد. او معتقد بود که اصول و مفاهیم گشتالت با رشد و تحول کودک بسیار مرتبط است اوکلاندر، به ایجاد رابطه و حصول اطمینان از اینکه کودک در تماس گرفتن در اولین جلسات بازی درمانی راحت باشد، بسیار اهمیت میداد. این نوع درمان همچنین حاوی فعالیتهایی بود که به کودک کمک میکرد تا مفهوم روشن تر و بیشتری از خویش پیدا کند. به گفت اوکلاندر تماس سالم با دیگران و با محیط موجب میشود تا احساس امنیت کنیم بازی درمانگرسعی میکند که ادراک کودک را از خود و خودباوری کودک را تقویت کند. بیان عاطفی و هیجانی را تشویق نماید و به کودک بیاموزد خود را آموزش دهد. بخشی از درمان این است که به کودک کمک شود، روی رفتار خود متمرکز شود و قدرتی را که زمانی داشته به یاد آورد و دوباره از آن برخوردار گردد. کودکان از طریق بازی به تدریج در مییابند که چه احساسی دارند چه کسی هستند. و چه نیازی دارند و در مییابند که میتوانند در رفتارهای خویش انتخاب کننده باشند.
بازی درمانی رفتاری- شناختی
به نظر نل ،بازی درمانی رفتاری- شناختی میتواند به نحو موثری از فنون بازی و ارتباطات کلامی و غیرکلامی استفاده کرده و به کودکان در تغیر رفتار و همچنین مشارکت در جریان درمان کمک کند. مشاور با تمرکز بر افکار، احساسات، تخیلات و محیط از طریق فنونی مانند سرمشق دهی ، ایفای نقش و کنترل مشروط رفتار، رفتارهای انطباقی تر را به کودک میآموزد. «نل» بازی درمانی رفتاری- شناختی را در درمان یک کودک مبتلا به لالی انتخابی اجرا کرد. وی علاوه بر بازی آزاد از سه عروسک نیز استفاده کرد. یکی از این سه عروسک میخواست دوستان تازهای انتخاب کند. یکی دیگر در تمام مدت حرف میزد و سومی اصولاً حرف نمیزد. فنون شناختی رفتاری روی عروسک آخر سرمشق دهی شده بود.
نل و مور، در مقالهای که در سال 1990 منتشر شد. بازی رفتاری- شناختی را در درمان کودکان پنج سالهای که گرفتار بیاختیاری در دفع بود شرح دادند. آنها در این درمان مداخلات درمانی مستقیم و غیر مستقیم را با فنون بازی با یک خرس اسباب بازی ترکیب کردند. مشاور به خرس یک نقش مثبت خود بیانگر داده بود و اجازه میداد این حیوان احساسات خود را درباره توالت رفتن بیان کند و خرس را در یک برنامه کنترل مشروط رفتار قرار میداد. کودک به ذوق جایزه شروع به رقابت با خرس کرد و مشکل کار برطرف شد. مؤلفین مقاله مزبور که ادغام این روش مشاوره را با فنون بازی مخصوص بزرگسالان که مناسب با سطح رشد کودک بود تأیید کردند.
بازی درمانی خانوادگی
باسبی و لافکین، استفاده از بازی را در خانواده درمانی پیشنهاد کردهاند. آنها بر این باورند که مشاوران با مشاهده بازی اعضای خانواده با یکدیگر اطلاعات مهمی درباره روابط خانوادگی به دست میآورند و الگوهای روابط خانواده را تشخیص میدهند و به این موضوع توجه دارند که بازی درمانی کمک بزرگی برای از میان برداشتن فاصله بین جهان بزرگسالان و کودکان است به هر حال در این شیوه لازم است که مشاور مقاومت کودک برای بازی کردن را بشکند و بتواند پویاییهای این فرآیند پیچیده را تفسیر کند.
اندرسون ،اعتقاد دارد که بازی درمانی خانوادگی انرژی لازم را برای تغییر ایجاد میکند. از نظر او مسئولیت تغییر دادن تنها بر عهده والدین کودک نیست بلکه این مسئولیت را تمامی اعضای خانواده باید بپذیرند. بازی به خانواده کمک میکند تا الگوهای سازگاری خود را بهتر بشناسند در این روش راههایی یافت میشود که به راه حلهای جدید منحصر میگردد و این شیوه همچنین برای هر عضو خانواده توانایی و قابلیت دسترسی به استقلال را در هنگامی که یک شخص صمیمی و عاطفی در خانواده وجود دارد فراهم میکند .
منبع
مرادی کچلکی،سیما(1393)، بازي درماني در افزایش مهارتهای شناختي، اجتماعي و حركتي دانشآموزان كم توان ذهني آموزش پذير،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید