روش های اندازه گیری سرمایۀ فکری

از نظر ويليام روش هاي مختلف را مي توان در قالب چهار گروه اصلي قرار داد: روش هاي مستقيم سرمايه فكري: عبارت اند از برآورد ارزش پولي دارايي هاي نامشهود يا سرمايه فكري، به وسيله شناسايي عناصر مختلف تشكيل دهنده آن ها. طبق اين روش ها يك بار ارزش عناصر به صورت تك تك محاسبه مي شود و سپس مجموع ارزش طبقات مختلف آن ها بيانگر ارزش دارايي مربوطه است. ويژگي هاي اين روش ها عبارت اند از:

  • چون براساس ارزش هاي تاريخي هستند، پيشنهادهاي بالقوه اي براي ايجاد تصوير جامع تري از سلامت مالي مؤسسات ارائه مي كنند.
  • اين روش ها جزئيات بيشتري را در اختيار تحليلگران قرار مي دهند و به آساني در هر سطحي از سازمان قابل استفاده اند.
  • در اين روش ها، منابع سرمايه اي از پايين به بالا اندازه گيري مي شوند و نسبت به روش هاي نرخ بازده دارايي ها و روش هاي بازار سرمايه گذاري، سريع تر و دقيق تر منابع را اندازه گيري
    مي كنند.
  • نيازي به اندازه گيري شرايط مالي ندارند.
  • اين روش ها، براي سازمان هاي غيرانتفاعي، واحدهاي تجاري، بنگاه هاي دولتي و براي اهداف زيست محيطي و اجتماعي بسيار مفيد هستند.
  • عيب اصلي اين روش ها اين است كه به آساني نمي توان نتايج حاصل از آنها را به نتايج مالي ارتباط داد.

 روشهاي بازار سرمايه گذاري (روشهاي تشكيل بازار سرمايه )

محاسبه كردن اختلاف بين ارزش بازار شركت ( برمبناي قيمت بازار سها م) و حقوق صاحبان سهام تعديل شده از بابت تورم يا بهاي جايگزيني، به عنوان ارزش سرمايه فكري يا دارايي هاي نامشهود در نظر گرفته مي شود. اين روش داراي نقاط قوت و ضعفي به صورت زير است:

  • اين روش ها روي ارقام مالي تأكيد دارند كه باوجود كامل نبودن، قابليت حسابرسي دارند.
  • اين روش ها تلاش مي كنند كه يك ارزشيابي واقعي از سازمان ارائه دهند.
  • مزيت اصلي آنها اين است كه مي توانند براي مقايسه ساده بين شركتهاي فعال در يك صنعت مشابه، مورد استفاده قرار گيرند، ولي جزئيات بسيار اندكي در اختيار تحليلگران مالي قرار خواهند داد.

روش هاي بازده دارايي ها

محاسبه ميانگين سودهاي قبل از ماليات چند سال شركت و تقسيم آن بر ميانگين دارايي هاي مشهود شركت در آن سالها، نتيجه اين محاسبه را نرخ بازگشت دارايي ها مي نامند كه بعداً با ميانگين صنعت مقايسه مي شود. تفاضل اين دو رقم، در ميانگين دارايي هاي مشهود ضرب مي شود تا ميانگين درآمدهاي سالانه حاصل از دارايي هاي نامشهود به دست آيد . بعد اين ميانگين درآمد به دست آمده، بر ميانگين وزني هزينه سرمايه يا نرخ بهره، تقسيم مي شود تا از اين طريق برآوردي از ارزش دارايي هاي نامشهود يا سرمايه فكري به دست آيد. اين روش هم داراي ويژگي هايي است:

  • روشهاي نرخ بازده دارايي ها، به نرخهاي بهره بسيار حساس هستند.
  • در اين روش ها از مقايسه مستقيم ارزش ها با ارزش هاي بازار استفاده نمي شود، بلكه تنها از بعضي عوامل كه تحليلگران بازار در ارزيابي خود از شركت از آنها استفاده مي كنند، بهره گرفته
    مي شود.
  • اين روش ها همانند روش هاي بازار سرمايه گذا ري روي ارقام مالي تأكيد مي كنند، كه با وجود كامل نبودن، داراي قابليت حسابرسي هستند.
  • روش كارت امتيازي : روشهاي كارت امتيازي زماني به كار برده مي شوند كه اجزاي مختلف سرمايه فكري معين بوده، بتوان آن ها را بر حسب كارت امتيازي و يا گراف منعكس كرد.

از مزاياي روش هاي سرمايه فكري مستقيم و كارت امتيازي آن است كه به آساني در هر سطحي از سازمان كاربرد دارند و در مقايسه با محاسبه هاي مالي، تصوير جامع تري از ارزش سازمان ارائه مي دهند، زيرا اين روش ها يك رويداد يا گزارش را دقيق تر اندازه گيري مي كنند.

علاوه بر روش هاي نامبرده روش هاي ديگري وجود دارد كه عبارتند ا ز:

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري

روش كيوي توبين، توسط جيمز توبين برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد . اين نسبت ارتباط بين ارزش بازار يك شركت و ارزش جايگزيني آن شركت (هزينه جايگزيني دارايي هاي آن شركت) را اندازه گيري مي كند. به صورت تئوري در بلند مدت اين نسبت به سمت واحد ميل مي كند، اما شواهد تجربي نشان مي دهد كه در همين زمان اين نسبت مي تواند به طور معناداري با عدد يك متفاوت باشد( نسبت كيوي توبين در اصل بسيار شبيه به نسبت بازار به دفتر
مي باشد با اين تفاوت كه توبين در هنگام محاسبه، هزينه جايگزيني دارايي هاي فيزيكي را به جاي ارزش دفتري دارايي هاي فيزيكي بكار مي گيرد. نسبت حاصله به اين شكل بكار مي رود كه، چنانچه نسبت كيوي يك شركت، بزرگتر از مقدار واحد و نيز بزرگتر از مقدار كيوي رقابتي باشد، شركت مزبور توانايي كسب سود بيشتر از شركت هاي مشابه را داراست.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( ارزش بازار به دفتر)

ارزش بازار به دفتر يكي از روش هاي عمومي شناخته شده جهت اندازه گيري دارايي هاي ناملموس و سرمايه فكري است. اين ارزش از طريق اختلاف بين ارزش بازار و ارزش دفتري شركت محاسبه مي شود. اين روش علي رغم سادگي داراي برخي مشكلات در اندازه گيري و نيز تفسير نتايج
مي باشد. ارزش دفتري بستگي به استاندارد ملي و بين المللي دارد كه براساس حساب ها تهيه شده اند، كه ممكن است در عمل ارزش دفتري را دستخوش تغيير نمايند. از طرفی ارزش سهام در بازار همواره در حال تغيير است كه نتايج حاصله را صرفا براي زماني كوتاه معتبر مي سازد.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( برگه متوازن نامحسوس)

برگه متوازن نامحسوس به عنوان يكي از روش هاي پيشتاز در حوزه دارايي هاي ناملموس، توسط سويب، در سوئد معرفي گرديد. سويبي در آن زمان نسبت به ناتواني سيستم هاي سنتي در جهت تدارك اطلاعات مناسب براي ارزش گذاري دانش فني واكنش نشان داد و چهارچوبي را جهت گزارش دهي دارايي هاي ناملموس توسعه داد كه برگه متوازن نامحسوس نام داشت. در برگه متوارن نامحسوس، تفاوت بين ارزش بازار سهام يك شركت و ارزش دفتري خالص آن بوسيله سه طبقه بهم وابسته از سرمايه ها تحت عنوان؛ سرمايه انساني، سرمايه سازماني، سرمايه مشتري توضيح داده
می شود.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( هزينه يابي منابع انساني)

اين روش توسط جوهانسون توسعه داده شد. هزينه هاي مرتبط با اثرات مخفي منابع انساني كه سود شركت را كاهش مي دهد، محاسبه مي نمايد. سرمايه فكري بوسيله ميزان مشاركت دارايي هاي انساني تقسيم بر هزينه هاي حقوق سرمايه گذاري شده اندازه گيري مي شود . گروجر و جوهانسون تاكيد مي كنند كه حسابداري و هزينه يابي منابع انساني با دامنه ي گسترده اي از كاربرد ها همراه ا ند.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( اعلاميه منابع انساني)

به عنوان يك جنبه كاربردي از حسابداري و هزينه يابي منابع انساني بطور گسترده در فنلاند شكل گرفت. حساب سود و ضرر منابع انساني، هزينه هاي مرتبط منابع انساني را به سه طبقه هزينه هاي بازسازي، هزينه هاي توسعه، هزينه هاي فرسودگي تقسيم مي كند.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( مدل كارگزار فن آوري)

توسط بروكينگ توسعه داده شده است، دانش سازماني را به چهار طبقه: دارايي هاي انسان -محور، دارايي هاي زيرساختي، دارايي هاي فكري و دارايي هاي بازار تقسيم بندي مي كند و ارزش سرمايه فكري سازمان را طي يك فرايند ارزيابي مشخص مي كند. هر بخش از مدل بوسيله پرسشنامه هاي مميزي مخصوص درباره ي متغيرهاي مرتبط با طبقه دارايي بررسي مي شود. بخش اول پرسشنامه مشتمل بر ۲۰ سوال است كه بر نياز به تقويت سرمايه فكري تاكيد دارد و در ادامه پرسشنامه شامل ۱۷۸ سوال است كه مرتبط با چهار طبقه نامبرده از سرمايه فكري مي باشد. در مقايسه با ساير چهارچوب ها، اين مدل بخش دوم (سرمايه ساختاري يا ساختار داخلي) را به سرمايه زير ساختي( فرايندها، روش ها و فن آ وري ها) و دارايي هاي فكري (مالكيت معنوي، ابداعات ثبت شده، علامات تجاري و رموز تجاري) تفكيك مي كند. قابل توجه است كه شباهت هاي زيادي بين سوالات مميزي سرمايه فكري كارگزار فن آ وري و اندازه هاي سرمايه فكري هدايت كننده اسكانديا وجود دارد.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( امتيازات ثبت شده تقدير –موزون)

بونتيس و شركت شيميايي داو جلودار استفاده از حق امتيازات ثبت شده به عنوان جايگزين هايي براي اندازه گيري عملي سرمايه فكري مي باشند. در اين روش يك فاكتور فن آ وري بوسيله حق امتيازات توسعه داده شده توسط شركت، محاسبه مي شود. در اين روش سرمايه فكري و عملكرد وابسته به آن بوسيله تاثير تلاش هاي تحقيقاتي بر مجموعه هايي از شاخص ها نظير تعداد حق امتيازات ثبت شده، هزينه حق امتيازات ثبت شده تقسيم بر برگشت حاصل از فروش، هزينه تحقيق و توسعه به ازاي هر واحد پولي فروش و هزينه چرخه عمر پروژه به ازاي هر واحد پولي فروش اندازه گيري مي شود. بخش دارايي هاي شركت داو ، يك فرايند ۶ مرحله اي براي مديريت دارايي فكري اجرا نمود كه شامل موارد زير است:

  • تعريف نقش دانش در كسب و كار
  • ارزيابي استراتژي هاي رقابتي و دارايي هاي دانش
  • طبقه بندي سبد دارايي هاي دانش شركت
  • ارزيابي اين دارايي ها به منظور نگهداري، توسعه، فروش يا رها كردن
  • سرمايه گذاري در زمينه هايي كه در آن ها فاصله معناداري مشاهده شده است
  • يكپارچه كردن سبد دانش جديد و تكرار موارد فوق
  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( نمايشگر دارايي غيرملموس)

نمايشگر دارايي غير ملموس توسط سويبي توسعه داده شد و سه نوع از دارايي هاي غير ملموس را كه حاصل احتلاف بين ارزش بازار و ارزش دفتري شركت مي باشد تعريف نمود. اين سه جز دارايي غير ملموس شامل ساختار خارج (مارك تجاري، ارتباطات مشتري و تامين كننده) ، ساختار داخلي(مديريت، قانون، نظامنامه، روش و رفتار، نرم افزار) و شايستگي فردي(تحصيلات، تجربه، خبرگي) هستند. براي هر جز دارايي غيرملموس، سه شاخص بر رشد و بازسازي، كارايي و نيز پايداري آن جزء متمركز هستند. وقتي كه هدايت كننده اسكانيا با فرهنگ و فلسفه مديريت سازمان به عنوان بخشي از سرمايه انساني برخورد مي كند، نمايشگر دارايي غير ملموس آن ها را تحت ساختار داخلي طبقه بندي مي كند. به دليل تاكيد خاص اين مدل بر انسان، اين مدل بر اين فرض استوا ر است كه انسان تنها عامل درست در كسب و كار است و ساير جنبه هاي ساختاري اعم از داخلي و خارجي، در فعاليت هاي انساني مستتر مي باشد.

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( روش كارت امتيازي متوازن)

اين روش كه توسط كاپلان و نورتون توسعه داده شد، سعي مي كند اهداف بلند مدت و كوتاه مدت، اندازه هاي مالي و غير مالي، شاخص هاي پيش رو و پس رو و نيز جنبه هاي داخلي و خارجي سازمان را متعادل نمايد. بطور كلي چهار منظر مشتري، مالي، فرايند هاي داخلي و نيز يادگيري و رشد جهت ترجمه سطوح بالاي استراتژي به معيار هاي واقعي بكار گرفته مي شوند و همراه با هر منظر، اهداف، شاخص ها، معيارها و مقدمات مورد نياز فهرست مي گردند. همچنين ارتباط ما بين هر يك از اين جنبه هاي چهار گانه مي بايد ملاحظه گردد. در مقايسه با اندازه هاي حسابداري سنتي، كارت امتيازي متوازن كانون توجه را از سوي شاخص هاي مالي خالص به نحوي تغيير داده است كه سه اندازه كليدي موفقيت غير ملموس را در برگيرند. اينها تقريبا معادل با سه بخش سرمايه فكري هستند كه سرمايه انساني(دانش و تجربه افراد) ، سرمايه ساختاري(دانش نهفته در سيستم ها و فرايند هاي سازمان) و سرمايه مشتري(ارتباطات مشتري) نام دارند. بر اين اساس جنبه هاي ياد شده مي توانند بطور مناسب جهت ارزيابي شرايط موجود مديريت دانش و ارزيابي آن تطبيق داده شوند. اگرچه بكارگيري روش « كارت امتيازي متوازن»  از روش «گسترش تابع كيفيت» مشكل تر مي باشند، ولي نتايج حاصله از آن بسيار متعادل تر مي باشد .

  • روش هاي اندازه گيري سرمايه فكري( هدايت كننده اسكانديا)

اسكانديا بطور وسيعي ابزار ها و روش هاي مختلف اندازه گيري سرمايه فكري را تجربه كرد و سرانجام ابزار اندازه گيري خاص خود را تحت عنوان هدايت كننده اسكانديا به همراه مدل ايجاد ارزش مربوطه توسعه داد. هدايت كننده ابزاري جهت ارزيابي دارايي هاي نرم يك سازمان است كه همچون يك سيستم گزارش دهي مديريت، به مديران در به تصوير كشيدن و توسعه شاخص هايي كه دارايي هاي غير ملموس را بازگو مي كنند كمك نموده و آنان را در جهت آينده راهنمايي مي كند. هر واحد سازماني نياز دارد تا شاخص هايي از سرمايه فكري را براي توسعه آتي سازمان  ايجاد نمايد. اودينسون به عنوان معمار مباحث ابتكاري فوق در شركت اسكانديا، يك مدل جامع و پوياي گزارش دهي سرمايه فكري كه هدايت كننده نام داشت را با پنج حوزه؛ مالي، مشتري، فرايند ها، بازسازي و توسعه و انسان توسعه داد. براساس مدل اسكانديا، فاكتور هاي پنهان سرمايه انساني و ساختاري وقتي با يكديگر تركيب شود سرمايه فكري را تشكيل مي دهند.

مقایسه مدل های اندازه گیری سرمایه فکری
ابزارمنطق اصلیمزایامعایب
حسابداری منابع انسانیمطابق اصطلاحات مالی ارزش سرمایه انسانی یک قلم سرمایه محسوب می شود، نه یک قلم هزینهمحاسبه با اصطلاحات مالی بایستی در ترازنامه وسیع در استفاده داخلی صنایع خدماتی خاصذهنی است؛ مفروضات بسیار زیاد
ارزش افزوده اقتصادیهدف یک شرکت حداکثر کردن ارزش سهامداران و نیز حداکثر ساختن استفاده موثر از سرمایه است. این بایستی در هر تصمیم، در همه سطوح شرکت منعکس شود.با قیمت سهام به خوبی همبستگی دارد. با بودجه بندی، برنامه ریزی مالی، هدف گذاری و جبران خدمات تشویقی ارتباط دارد.رویه های تعدیل پیچیده، دارایی های خالص در برابر ارزش بازار دارایی ها، قدرت تبیینی ضعیف، پذیرش یک ساختار نظارتی تنها به نفع سهامداران
کارت امتیازی متوازنشرکت ها به سیستمی از شاخص های (درونی و بیرونی) هدایتی و تاخیری نیاز دارند.منطق قوی؛ همبستگی روشن بین شاخص ها و عملکرد مالی؛ ادبیات توسعه یافته و سازگارخشک؛ توجیه نامناسب به دارایی های انسانی و فرایندهای ایجاد دانش؛ ایستا و غیر پویا؛ عدم امکان مقایسه بیرونی
سرمایه فکریبخش زیادی از ارزش افزایی یک شرکت ناشی از منابع ناملموس است و بنابراین این منابع باید مثل منابع فیزیکی پیگیری شوند.انعطاف پذیر؛ مدل پویا؛ تا حدودی امکان مقایسه بیرونی؛ قابل کاربرد برای شرکت های دولتیادبیات پیچیده و مبهم؛ توسعه شاخص های کمی هنوز در مرحله اولیه است؛ تمرکز بسیار زیاد بر ذخایر، به عوض جریان ها

منبع

پراینده،اسماعیل(1392)، تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0