روش های ارزیابی عملکرد
روشهاي مختلفي براي ارزشيابي عملكردكاركنان وجود دارد كه در قالب هر يك از رويكردهاي ذكر شده ميتوان آنها را دستهبندي نمود اما اينكه كدام روش، مناسبترين يا بهترين روش ارزيابي است به هدف سازمان از ارزيابي كاركنان بستگي دارد و معمولاً نيز تركيبي از روشهاي مختلف براي ارزيابي كاركنان به كار گرفته ميشود. اسنل و بولندر روشهاي ارزشيابي عملكرد را در سه دسته كلي به شرح زير ارائه نمودهاند.
روشهاي مبتني بر ويژگيهاي فردي
- روش مقياس رتبهبندي ترسيمي
- روش مقياس استانداردهاي مختلط
- روش انتخاب اجباري
- روش توصيفي
روشهاي مبتني بر رفتار يا روشهاي رفتاري
- روش ثبت وقايع حساس
- روش چك ليست
- روش مقياس رتبهاي رفتاري
- مقياس مشاهده رفتار
روشهاي مبتني بر نتايج
- روش مديريت بر مبناي اهداف
- روش كارت امتيازي متوازن
ساير صاحبنظران ، علاوه بر روشهاي فوق الذكر روشهاي ديگري را نيز معرفي كرده اند كه در ادامه ضمن تعريف مهمترين روشهاي مورد اشاره،با استفاده از ديدگاه هاي مختلف، مزايا و معايب روشهاي فوقالذكر را بيان خواهيم نمود.
روش مقياس رتبهبندي ترسيمي:يك رويكرد خصيصهاي به ارزيابي عملكرد است كه بوسيله آن هر كارمندي براساس يك مقياس ويژگيها، رتبهبندي ميشود. در اين روش، ارزشيابي كننده ميتواند ارزشيابي شونده را با توجه به هر يك از ابعاد مختلف عملكردش، با استفاده از پيوستاري كه نقاط مختلف آن تعريف شده، ارزشيابي نمايد. ارزشيابي كننده پس از تعيين تعدادي عوامل، ارزشيابي شوندگان را بر حسب هر يك از آنها، با درجاتي از قبيل برجسته، خوب، متوسط، ضعيف يا بد ارزشيابي ميكند.
روش مقياس استانداردهاي مختلط:يك رويكرد خصيصهاي ديگر شبيه ساير روشهاي مقياسي است. اما، بر مبناي مقايسه با يك استاندارد با استفاده ازعباراتي نظير: بهتر از، برابر با، بدتر از ميباشد. تفاوت عمده آن با روش رتبهبندي ترسيمي (در ارزيابي رفتار يا ويژگيهاي شخصيتي) آنست كه رفتار يا ويژگيهاي شخصيتي در اين مقياس بطور تصادفي ارزيابي و مرتب ميشود و طبقهبنديهاي عملكردي كه براساس اين مقياس بايد سنجيده شوند، شناسايي نميگردد.
روش انتخاب اجباري:رويكرد خصيصهاي ديگري به ارزيابي عملكرد است كه نيازمند اينست كه ارزيابي كننده از بين عبارات طراحي شده به منظور تشخيص بين عملكرد موفق و ناموفق انتخاب كند. به عبارات ديگر طبقاتي را براي ارزشيابي كاركنان در نظر گرفته و كاركنان را درون آن جاي ميدهند. طبقات بطور مثال ميتواند شامل: 1- سخت كار ميكند 2- دقيق كار ميكند 3- ابتكار نشان ميدهد 4- به مشتريان پاسخگو است 5- با كيفيت ضعيف توليد ميكند 6- فاقد عادات كاري خوب است ، باشد.
روش توصيفي:اين روش نيازمند آنست كه ارزيابي كننده جملاتي را براي توصيف رفتار ارزيابي شونده بيان كند. در اين روش بر عكس مقياسهاي رتبهاي ،كه براي ارزيابي، ساختاري را فراهم ميآورد، از ساختار خاصي پيروي نميكند و نيازمند آنست كه ارزيابي كننده آموزشهايي را در خصوص توصيف نقاط قوت و ضعف ارزيابي شوند و بيان پيشنهاداتي براي بهسازي آن ارائه نمايد.
روش ثبت وقايع حساس:اين روش جزء روشهاي مطرح در رويكرد رفتاري ميباشد. واقعه حساس به يك واقعه غيرمعمول كه مشخص كننده عملكرد بالايا ضعيف كارمند در برخي از قسمتهاي شغل است، ميباشد. در اين روش، وظيفه اصلي ارزشيابي كننده، عبارتست از مشاهده، ثبت و ضبط عملكرد و رفتارهاي غيرمعمول مثبت و منفي كه در فرد موردنظرملاحظه شده است.
روش چك ليست:يكي از قديميترين روشهاي ارزيابي روش چك ليست است. در اين روش يك سلسله سئوالات يا جملاتي مطرح ميشود و ارزشياب بدون آنكه از ارزش واقعي اظهارنظرخود مطلع باشد بايد در مقابل سئوال يا عبارت يا جملهاي كه بيش از همه مبين خصوصيات يا صفات موردنظر كارمند است، علامت بگذارد. تعبير و تفسير عبارات و جملات چك شده بر عهده متخصصات امور پرسنلي ميباشد.
روش مقياس رتبهاي رفتاري:اين روش كاركنان را در يك مقياس پيوسته از رفتارهاي حساس توصيف شده از منفي تا مثبت يا از عملكرد بالا تا عملكرد پايين رتبه بندي ميكند. اين مقياس شامل هر يك از ابعاد مهم عملكردي در يك شغل ميباشد.
روش مقياس مشاهده رفتار:اين روش تعداد رفتار موردنظر مشاهده شده را اندارهگيري ميكند و شبيه روش مقياس رتبهبندي رفتاري است. بطوري كه در هر دوي آنها تأكيد بر وقايع حساس است.
روش مديريت بر مبناي هدف:اين روش جزء روشهاي مبتني بر نتيجه است. و به عنوان يك فلسفه مديريتي كه عملكرد را بر مبناي دستيابي كارمندان به اهدافي كه به وسيله توافق دو جانبه كارمند و مدير تنظيم شده است، درجهبندي ميكند.
روش بازخورد 360 درجه يا ارزيابي گروهي: اين روش نوعي ارزشيابي گروهي است. در اين روش فهرستي از شايستگي هاي مورد نظر تهيه مي شود و از تمامي افراد مرتبط مستقيم و غير مستقيم اعم از: مديران، زيردستان، مشتريان،همكاران] و خود فرد[ خواسته ميشود تا پرسشنامههاي مربوطه در مورد كارمندي كه در خصوص آن اطلاعات دارند را تكميل نمايند. واحد مديريت منابع انساني نتايج ارزشيابي را به كارمند ارائه ميكند و كارمند ميتواند دريابد كه تا چه ميزان عقيده وي با عقايد سايرين در خصوص عملكردش تفاوت دارد.
روش استانداردهاي كار:در اين روش استانداردها يا سطوح مورد انتظار برونداد افراد تنظيم ميشود و براساس آن هر يك از كاركنان با استانداردهاي از قبيل طراحي شده مقايسه ميشوند. اين مجموعه انتظارات و استانداردها عموماً از طريق مذاكره ميان ارزشيابي كننده و ارزشيابي شونده تعيين ميشود.
كدام روش ارزيابي عملكرد را انتخاب كنيم؟
انتخاب روش ارزيابي همانطور كه بيان شد، تا حد زيادي به هدف ارزيابي مبتني است . لازم به ذكر است اگرچه سادهترين و كم خرجترين روشها اغلب اطلاعاتي با كمترين دقت توليد ميكنند اما، به معني اين نيست كه روشهاي پيچيده و روشهايي كه وقت زيادي براي اجراي آنها نياز است هميشه سودمندترين اطلاعات را ارائه ميكنند.
جدول : خلاصه مزايا و معايب روشهاي ارزيابي عملكرد كاركنان
توضيحات | مزايا | معايب |
روشهاي خصيصهاي | 1- طراحي آنها كم خرج است. 2- ابعاد معني داري را بكار ميبرند. 3- طريقه بكارگيري آنها آسان است. | 1- خطاي درجهبندي بالقوه بالايي دارد. 2- براي مشاوره با كاركنان مفيد نيست. 3- براي تخصيص پاداش مفيد نيست. 4- براي تصميمگيري در خصوص ارتقاء مفيد نيست |
روشهاي رفتاري | 1- ابعاد عملكردي ويژهاي را بكار ميگيرند. 2- قابل پذيرش كاركنان و رؤسا است. 3- براي ارائه بازخورد مفيد است. 4- براي تصميمگيري در مورد پاداش و ارتقاء مفيد است. | 1- طراحي و بكارگيري آن وقت گير است. 2- طراحي و تدوين آن هزينه بر است. 3- امكان خطاي درجهبندي وجود دارد. |
روشهاي مبتني بر نتيجه | 1- كمتر جهتگيري ذهني دارد. 2- عملكرد فردي را به عملكرد سازماني متصل ميكند. 3- تنظيم اهداف دو جانبه را ترغيب ميكند. 4- براي تصميمات در مورد پاداش و ارتقاء مفيد است. | 1- طراحي و بكارگيري آن وقت گير است. 2- ممكن است چشم انداز كوتاه مدتي را در بر گيرد. 3- ممكن است ملاكهاي نامناسبي را بكار گيرد. 4- ممكن است ملاكهاي ناكارآمدي را بكار گيرد. |
خطاهاي بالقوه در سيستمهاي ارزشيابي عملكرد:
چندين خطاي معمول در ارزيابيهاي عملكرد شناسايي شده است. از جمله دلايلي كه به بروز اين خطاها در ارزيابيهاي عملكرد ميانجامد ميتوان به: طراحي ضعيف سيستم ارزشيابي، بكارگيري ملاكهاي ارزيابي ضعيف، بكارگيري تكنيكهاي پر زحمت و طاقت فرسا و موقعي كه به شكل درآوردن سيستم مهمتر از جوهر و اصل ارزيابي عملكرد است ،اشاره كرد.خطاهاي شناسايي شده بالقوه در سيستمهاي ارزشيابي عملكرد شامل: 1- استانداردهاي ارزيابي، 2- اثرهالهاي 3- آسانگيري يا خشنونت، 4- گرايش به مركز، 5- تازگي رويدادها، 6- برابر كردن يا مقابله و 7- جهتگيري شخصي (شبيه به من يا تصور قالبي) ميباشد . در ادامه برخي از مهمترين خطاها توضيح داده شده است.
استانداردهاي ارزيابي:اين مشكل هنگامي رخ ميدهد كه تفاوتهاي ادراكي در معني و مفهوم كلمات بكار گرفته شده در ارزشيابي كاركنان وجود داشته باشد. بنابراين، خوب، دقيق، ارضاء كننده و عالي ممكن است براي ارزيابان متعدد معاني متفاوتي داشته باشد.
اثر هالهاي: عقيده بر اين است كه خطاي اثر هالهاي در درجهبندي كاركنان مسئله عمدهاي در ارزيابي عملكرد است. خطاي هالهاي موقعي اتفاق ميافتد كه ارزيابي چندين بعد از عملكرد فرد به يك ارزياب واگذار ميشود و ارزياب براساس احساس و عقيده كلي خودش به ارزيابي ميپردازد. اين خطا هم در جنبه منفي و هم مثبت ميتواند اتفاق بيفتد به اين معني كه احساس اوليه ميتواند دليل ارزيابيهاي بسيار خوب يا بسيار بد باشد.
آسان گيري يا سختگيري:ارزيابي عملكرد نيازمند اينست كه ارزياب بطور عيني به نتيجهگيري در خصوص عملكرد بپردازد. عيني بودن براي هر شخصي مشكل است. ارزيابان ، هنگامي كه بطور عيني به افراد زيردست خود مينگرند ، عينكهاي رنگي خاص خود را دارند. در نتيجه خطاي ارزيابي آسان گيري يا سخت گيري ممكن است در ارزشيابي افراد زيردستشان اتفاق افتد.
گرايش به مركز: اين خطا موقعي اتفاق ميافتد كه ارزياب در استفاده از نمرههاي بالا يا پايين اجتناب كند و نمرههاي ميانه را مدنظر قرار دهد. بطور مثال، نمره 4 را براي مقياس 1 تا 7 مدنظر قرار ميدهد. اين نوع ميانهاي ارزيابي كردن اغلب بيفايده است و تمايز بين افراد زيردست را مدنظر قرار نميدهد.
تازگي رويدادها:يكي از مشكلات سيستمهاي ارزيابي چهارچوب زماني رفتار ارزيابي شده است. ارزيابان اغلب رفتارهاي گذشته را نسبت به رفتار در حال حاضر كارمند فراموش ميكنند. لذا افراد براساس نتايج رفتار چند هفته گذشته خود ارزيابي ميشوند نه ميانگين رفتار 6 ماهه خود.
خطاي برابر كردن يا مقابله:از جمله تكنيكهايي كه در ارزيابي عملكرد ميبايست لحاظ شود، ارزيابي يك كارمند بدون توجه به عملكرد ساير كاركنان است. اگر يك سرپرست در ارزيابي يك كارمند تحت تأثير نمرههايي كه به ساير افراد داده قرار گيرد، در اين صورت خطاي مقابله اتفاق افتاده است.
جهت گيري شخصي (شبيه به من يا تصور قالبي):اين خطا مربوط است به اعمال جهتگيري شخصي از سوي سرپرست. منظور از جهتگيري شخصي، جانبداريها، گرايشات و پيش داوريهاي شخص است كه آگاهانه يا اغلب ناخودآگاه تصميمگيريهاي او را تحت تأثير قرار ميدهد. مثلاً وقتي كه ارزياب عملكرد كساني را كه داراي صفات و خصوصياتي شبيه خودش باشند بالاتر از سطح واقعي ارزيابي ميكند و بر عكس.
منبع
غبیشاوی، زهره(1394)، رابطه مدیریت مشارکتی وعملکرد فردی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید