روش حل مسئله

روش حل مسئله یکی از روش هاي یادگیري است که هم در زندگی روزمره و هم در کشف مسائل پیچیده علمی کاربرد دارد. در آموزش وپرورش نیز می توان فراگیران را در موضع حل مسئله قرار داد به جاي مکلف ساختن دانش آموزان به حفظ مطالب می توان آن ها را در معرض حل مسئله قرار داد .به نحوي که خود را در صحنه واقعی و رویاروي مشکل ببیند و به حل مسئله بپردازد یادگیري از طریق حل مسئله نوعی یادگیري فعال و عمیق است و فرد را براي برخورد با تجارب واقعی زندگی آماده می سازد.  آموزش حل مسئله جزء جدایی ناپذیر فرایند آموزش مؤثر وکارآمد است.اکبری شلدرّه ای و همکاران، در کتاب روش های نوین یاددهی-یادگیری و کاربرد آن در آموزش برنامه درسی، چهار راه برای حل مسئله ارائه نموده اند که شامل:

  • حل مسئله از طریق آزمایش و خطا

اگر به مسئله ای روبروشویم که برای حل آن اصول وقواعدی از پیش شناخته شده در اختیارنداشته باشیم باید آن را از طریق آزمایش وخطا حل نمائیم، برای رسیدن به هدف باید راه حل های متعددی را آزمایش نمائیم، شاید چندین آزمایش به نتایج مطلوب نینجامد، اما سر انجام به راه حل آن نایل می آئیم. به عنوان مثال اگر بخواهیم با دسته کلیدی که تعداد زیادی کلید های شبیه به هم را دارد قفلی را باز نمائیم ناچار باید به آزمایش وخطا یک یک کلید را امتحان کنیم تا به کلید اصلی برسیم. این روش اصول معینی ندارد و بیشترموجب ضیاع وقت می شود. اما اگر به آن مواجه می شویم ناچار باید به حل آن بپردازیم.

  • حل مسئله از طریق بینش و شناخت

پيروان نظريه شرطى معتقدند که يادگيرنده براى حل مسأله، آن دسته از عادت هاى قبلى خود را که مناسب براى حل مسأله تازه هستند، انتخاب مى کند .اگر با چنين شيوه هايى به راه حل نرسد، به کوشش و خطا روى مى آورد و با استفاده از خزانه پاسخ خود، پى در پى پاسخ هايى را ارائه مى دهد تا سرانجام مسأله را حل کند. اين در حالى است که پيروان نظريه شناختي، علاوه بر اينکه چنين توصيفى را از شيوه کار يادگيرنده قبول دارند، تفسيرهايى بر آن مى افزايند که براى روانشناسان پيرو نظريه شرطى مطرح نيستند. مثلاً طرفداران نظريه شناختى خاطرنشان مى سازند که حتى اگر تمام تجارب مورد نياز در بخش هاى مختلف مسأله موجود باشد، باز هم تضمينى وجود ندارد که يادگيرنده تجربه هاى پيشين خود را در حل مسأله جديد مورد استفاده قرار دهد. ممکن است يادگيرنده بتواند مسأله اى را حل کند، ولى هرگاه همان مسأله به صورت ديگرى عرضه شود از حل آن عاجز بماند. اين دسته از روانشناسان معتقدند که فرد براى حل مسأله، نيازمند درک روابط اساسى نهفته ميان اجزاء و کل است و تجربه هاى قبلى نمى تواند ضامن موفقيت او در حل مسأله باشد. آنان مى گويند: روش مرجَّح ارائه مسأله، نوعى ساخت ادراکى فراهم مى سازد که به بصيرت يا بينش منتهى مى شود، اما طرفداران نظريه شرطى ترجيح مى دهند که منابع حل مسأله را در تجارب گذشته يادگيرنده جستجو کنند.

  • حل مسئله با روش تحلیلی

در این روش ایجاب می نماید تا به خاطر حل مسئله، تحلیل به صورت تدریجی وگام به گام صورت

گیرد. تحلیل تدریجی وگام به گام به خاطر رسیدن به حل مسئله به فهم کامل کلیه مراحل و روابط مربوط نیاز دارد. بدین معنی آن های که به حل مسئله به روش تحلیل تدریجی می پردازند ، لازم است  تا تمامی عناصر و قواعد مربوط به آن را به خوبی بداند. هر قسمتی از مسئله را که تحلیل وحل می نماید باید از صحت انجام آن ارزیابی معینی انجام دهد. این روش خیلی با اهمیت بوده انسان را به کشف مفاهیم عمده وخاص موفق می سازد. دانشمندان برای حل مسایل پیچیده از این روش استفاده می نمایند، زیرا اولاً  در این روش علت ظهور پدیده ها تشریح می شود و بعداً در خصوص پدیده ها پیشگوئی صورت می گیرد. این روش بر علاوه این که در رشته های علمی وخاص مورد استفاده قرار می گیرد در علوم اجتماعی نیز می توان مسایل خاص و پیچیده را با استفاده از این روش مورد بررسی قرارداد.

  • حل مسئله با روش دیویی

جان دیویی، پیدا کردن بهترین روش یا روش های حل مسئله به وسلیه خود یادگیرنده را اساس یادگیری می داند. دیدگاه او در آموزش و پرورش زمانی بهترین کاربرد را خواهد داشت که زمینه های درک مسئله و طرح و بررسی آن و جست و جوی راه های ممکن و مفید و نیز عوامل آن ها برای دانش آموزان، به خوبی در محیط مدارس فراهم باشد. تجربه هایی که همه روزه در مدرسه برای دانش آموزان پیش می آید، زمینه های نیرومندی برای یادگیری، تفکر، اندیشیدن، حل مسائل روزانه، سازگاری کلی با محیط و سرانجام رشد مستمر آنان است. معلم در این زمینه، نقش راهنما و هدایت کننده دارد و کتاب ها و وسایل کمک آموزشی ابزار هایی هستند که دانش اموز(مرکز و عامل اساسی یادگیری) را در انجام دادن فعالیت های یادگیری یاری می دهند و زمینه های حل مسائل زندگی اجتماعی را برای او فراهم می آورند. چون عمل در این دیدگاه اصالت دارد، شرکت فعال یادگیرنده و کارهای عملی او در حل مسائل اهمیت بسیار دارد. فراهم کردن امکانات و محیط و شرایط مناسب برای رعایت پنج مرحله ی روش حل مسئله از جانب فرد فرد دانش اموزان در هر موضوع درسی کمک بزرگی به آن ها برای یادگیری هدفدار است. مراحل پنج گانه ی حل مسئله از دیدگاه دیویی عبارت است از :

  1. شناسایی مسئله ی مورد یادگیری؛
  2. جست و جوی راه ها و روش های ممکن برای حل مسئله و انتخاب بهترین روش ها؛
  3. فرضیه سازی، به صورت تخمین یا پیش بینی نتایج روش ها و راه های اتخاذ شده؛
  4. اقدام به عمل و فعالیت در جهت اعمال روش ها یا راه های گزینش شده.

منبع

افراسیاب گوگ تپه،اسماعیل(1393)،مقایسه توانایی حل مسئله دردروس علوم تجربی وادبیات فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی اورمیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0