روشهای تقویت اعتماد به نفس در کودکان

عوامل متعددی درپرورش وتقویت حس اعتماد به نفس در کودکان ونوجوانان به ویژه آنهایی که دچار کمرویی ویا ناتوانایی های ذهنی هستند .باتوجه به ویژگی های جسمانی وقابلیتهای ذهنی وتوانمندی های عمومی آنها دخیل می باشد. خانواده ها ومربیان مدارس ومراکز آموزشی می بایست اطمینان حاصل کنند که همه ی کودکانی که با ایشان محشور هستند.در اتخاذ تصمیمات وانجام فعالیت های مختلف ازاعتماد به نفس کافی برخوردارمی باشند.

باید تلاش نمود تا احساس کارا بودن ،مفید واقع شدن ،وبالطبع خودارزشمندی وقابل احترام بودن را در آنها  واقعاً تقویت گردد.باید توجه داشت که رفتارهایی از قبیل بی توجهی ،تحقیر، تهدید، وایجاد موانع ومحدودیتها ی بی جهت برای فعالیتهای کودکی  که ازاعتماد به نفس کافی برخوردارنیست. واز آفتهای رشد این ویژگی دراومحسوب می شوند . طبیعی است ازکودکی که فاقد اعتماد به نفس کافی باشد، نمی توان پیشرفتهای قابل ملاحظه ای در امر تحصیل ، فعالیتهای  شغلی وحرفه ای ومهارتهای ارتباطی انتظار داشت.

کودکی که احساس کارایی ،ارزشمندی واعتماد به نفس نداشته باشد ،چگونه می تواند با انگیزه ای قوی وتصمیم واراده ای استوارکه احساس پیشرفت در هر کاری است در امرتحصیل وکسب مهارت لازم موفق شود.ازآنجا که رفتارهای ما ازکودکی شکل می گیرد.برای پرورش اعتماد به نفس نیز بهتراست ازکودکی آغازکنیم .با استفاده ازشیوه های زیر می توان اعتماد به نفس کودکان را پرورش داد.

1- سعی نمائید همیشه توانمندیهای کودک خود را مدنظرقراردهید نه ضعف وناتوانی اورا.

لازم است همواره با دید وبازخورد مثبت وسازنده به کودک نگریست،فرزند هبه الهی است وباید با دیده ی منت به اونگریست. تقدیر الهی درخلقت وجود انسان همیشه دراحسن تقویم است،به عبارت دیگر آنچه خداوند هبه می کند درراستای بهترین صورتها بوده است،لذا باید نقاط قوت   وتوانمندی های اورا مد نظر قرار داده ،برای شکوفایی استعدادهای بالقوه اش تلاش نمود.

2- برای کودکان تجارب خوشایندی ازفعالیت ها ی مستقل وآزاد فراهم نمائید.به کودک فرصت دهید تا  فعالیت های مستقل ،بازی کردن ،احساس مسئولیت ومراقبت ازخویشتن را بیابد. برای این کارایجاد انگیزه های لازم برای تحرک وفعالیت های داوطلبانه بسیار حائز اهمییت است.

3- تجارب موفقیت آمیز کودک را افزایش دهید .یکی از مهمترین عوامل ایجاد وتقویت حس اعتماد به نفس در کودکان به ویژه کودکان کمرو ویا نا موفق،فراوانی موفقیت ها ی آنها درانجام فعالیت های مختلف است. حس کارایی وارزشمندی وبالطبع اعتماد به نفس دراوتقویت می شود. تجارب موفق کودک، انگیزه،جرأت،تلاش،پشتکارو  اعتمابه نفس آنها را تقویت می کند،پس محیط زندگی کودک  درخانه ومدرسه را زمینه ای برای تلاش وموفقیت او سازیم.

4- تحمل کودک ونوجوان رابرای مواجه شدن با ناکامی ها افزایش دهید. تجارب ناشی ازناکامیهای وسرخوردگیها به کودک ونوجوان می آموزد که دیدی واقع بینانه نسبت به تواناییهای خود وفعالیتها وامورمختلف زندگی داشته یاشد. برخورداری کودک ونوجوان ازنگرش واقع بینانه نسبت به توانمندی خود به مسائل ومشکلات که با آن مواجه می شود، موجب تقویت کارایی وارزشمندی شخص واعتماد به نفس او خواهد شد.

5- رفتار مصمم ومطمئن ودر عین حال مطلوب کودک را تقویت نمائید.ترغیب وتقویت رفتار کلامی وغیر کلامی مطمئن کودک که دچارکمرویی یا ضعف شخصیت است. اعتماد به نفس اورا بیشتر خواهد کرد.

6- مهارت اجتماعی کودک فاقد اعتماد به نفس لازم، را تقویت نما ئید.توان برقراری وحفظ ارتباط مثبت با دیگران موجب افزایش احساس ارزشمندی واجتماعی واعتماد به نفس کودکان می شود.

7- آشنایی کودکان ونوجوانان با الگوهای رفتاری مطلوب وجود الگوهای رفتاری درانسان،حرکت وتعالی وجود ایجاد نموده وموجب شکوفا شدن ابعاد مختلف شخصیت می شود وموجب تقویت حس اعتماد به نفس می شود.

8-ارائه الگوهای مناسب به کودکان:کودکان بیش از گفتاراز رفتارما تأثیر می پذیرند. بنا براین باید سعی کنیم ،ابتدا اعتماد به نفس رادر خود تقویت کنیم تا الگوی شایسته ای برای فرزندانمان باشیم.

9- محبت وتوجه کافی به کودک :یکی ازنیازهای اساسی کودک محبت است. اگر به اندازه ی کافی به فرزندان خود محبت کنیم ،آنها خودودیگران رادوست خواهند شد ودرنتیجه نسبت به خویش نگرش مثبت پیدا کرده وبا دیگران سازگاری بیشتر وبهتری خواهند داشت.

10-احترام به کودک:تحقیر کودکان به هر شکل سبب می شود که آنها درخود احساس بی ارزشی کنند. نامیدن کودکان با اسامی والقاب تحقیرآمیزومسخره کردن آنها موجب می شود که آنها نیز نسبت به خود نگرش منفی داشته باشند واحساس بی کفایتی کنند.

11- دادن مسئولیت به کودک :به فرزندان خود ازکودکی ومتناسب باسن آنان مسئولیت بدهید تا با انجام دادن کارهایی مربوط به خویش توانایی های آنان پرورش یابد ومتکی به خود بارآیند.

12- دادن حق انتخاب به کودک:به کودکان خود فرصت دهید تا درانجام کارهای مربوط به خویش آزادانه فکر کنند. تصمیم بگیرند وانتخاب نمایند. کودکی که توانایی انتخاب دارد کمتر ازدیگران تقلید می کند واز اعتماد به نفس بیشتری برخوردار است.

13- توجه به تفاوت های فردی :کودکان درزمینه های مختلف بایکد یگر تفاوت دارند . هرگز نباید آنها را باهم مقایسه کرد. مقایسه کردن کودکان بایکدیگر نه تنها مشکلات آنها را ازبین  نمی برد،بلکه اعتماد به نفس آنها را کاهش می دهد.

14- تشویق مناسب:تشویق وتأیید رفتارهای مناسب کودکان سبب می شود که آنها با پشتکار ودلگرمی بیشتری به کار بپردازد.خصوصیات مثبت کودک را باید تقویت کرد ورفتارهای نامطلوب آن را کاهش داد. تا آنها بتوانند به خود اعتماد واطمینان بیشتری داشته باشند. اعتماد به نفس به انسان امکان می دهد بدون آنکه احساس بی ارزشی کند یا دنیا را پایان یافته بپندارد،اشتباه وشکست خود را بپذیرد وبرای جبران آن تلاش کند.

نقش مادر یا مربی درچگونگی ایجاد اعتماد به نفس در کودکان ونوجوانان

ازآنجایی که مادریا مربی کودک یا نوجوان تماس بیشتری با نیازهای جسمی و روانی اودارد،می تواند تأثیر بیشتری درخوی ومنش وی بگذارد. مادرانی که بیش از اندازه به فرزندان خود توجه می کنند و انجام وظایف کودک و نوجوان را به عهده می گیرند و اجازه نمی دهند که او در حد توان خود مسئولیت بپذیرد ، فرزندان آنها در آینده احتمالاً دچار مشکلات و مسائل گوناگون خواهند شد.  دراین باره ( لویی ) مادران را به دو دسته تقسیم می کند .
1- مادرانی که فرزندان خود را بسیار ناز پرورده بار می آورند و هیچ محدودیتی برای آنها قائل نمی شوند ، هیچ کنترلی نیز روی خواسته ها و انتظارات کودک خود نخواهند داشت . این دسته از کودکان و نوجوانان تصور می کنند که هر چه بخواهند باید به سرعت مهیا شود و همه را در خدمت نیازها ی خود می دانند .
به طور کلی توجه و وابستگی بیش ازاندازه ی مادر می تواند موجب کاهش اعتماد به نفس کودک یا نوجوان شود ، ویژگی این دسته از کودکان و نوجوانان، تند خویی ، پرخاشگری ، پر توقعی و جنجالی بودن آنهاست .
2- گروه دوم مادرانی هستند که از شدت کنترل اجازه ی هیچ گونه عمل و تصمیم گیری به فرزندان خود نمی دهند . این دسته از کودکان و نوجوانان نیز دچار ضعف در اعتماد به نفس شده ، احساس بی کفایتی و عدم شایستگی می کنند . این گروه ، فرمان بردار ، مطیع و منفعل هستند .
اگر کودک در خانواده ای که سرشار از محبت و صمیمیت و مهربانی است رشد یابد می تواند ویژگی های شخصیتی خود راشناخته و با اطمینان به تواناییهای خود با مشکلات روبه رو شود ، از طرفی می تواند با رفتارهای نا مطلوب و منفی خود ، بر خوردی واقع بینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید .
به طور کلی فرزندان هر دو گروه از مادران ، دچار کاهش اعتماد به نفس هستند و نمی توانند ارتباطات اجتماعی مناسبی با سایرین برقرار کنند .
( اریک فروم ) یکی از روانشناسان معاصر معتقد است : « میزان ارتباط والد ین با کودک اهمیت چندانی ندارد ، آنچه مهم است کیفیت روابط است » .
اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان و ارزشی که برای خودشان قائل می شوند به مقدار کنترلی بستگی دارد که حس می کنند قادرند برکل زندگی خود اعمال کنند . اتکا به نفس بچه رامی توانیم از طریق فعالیت های روزمره ی زندگی تقویت کنیم . « از خوردن غذا و پوشیدن لباس در سالهای اول تا ایجاد فرصتهایی برای مسئولیت پذیری در دوران نوجوانی » به این شکل ، آنها به تدریج خود را اشخاص واجد صلاحیت و شایسته می یابند . در برابر مشکلات واکنشهایی همراه با اطمینان و اعتماد به نفس خواهند داشت .

منبع

کاظمی، مرضیه (1389)، رابطه بین عزت نفس والدین واعتماد به نفس فرزندان،  پایان نامه کارشناسی ، رشته روانشناسی ، دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0