روان رنجور خویی: ثبات؛ بیثباتی و روان پریشخویی
روان رنجور خویی: ثبات؛ بیثباتی
روان رنجورها با صفاتی چون عصبی،دمدمی،مضطرب،افسرده،و نامعقول شده اند،آنها ممکن است عزت نفس کم داشته و مستعد احساس گناه باشند. آیزنک پیشنهاد میکند که روان رنجوری عمدتأ ارثی است،به جای یادگیری یا تجربه حاصل ژنهاست. وی مدعی است که در روان رنجورها دستگاه عصبی سمپاتیک حتی به استرسهای ملایم،واکنش اضافی نشان میدهد که نتیجه آن پر حساسیتی مزمن است. این حالت به افزایش سطح تهییج پذیری در پاسخ به تقریبأ هر بحرانی میانجامد.
روان پریشخویی
افراد روان پریش خو،پرخاشگر،جامعه ستیز،واقع بین ،سرد،خود محور،بی احساس و بی توجه به دیگرانند و با آداب و رسوم مورد قبول جامعه در تضادند شگفت این که آنها میتوانند بسیار خلاق نیز باشند.مردها به طور جمعی عمومأ نمرههای بالاتری از زنان در بعد روان پریش خویی میگیرند. این یافته آیزنک را وا داشت تا پیشنهاد کند که روان پریش خویی شاید به هورمونهای مردانه مربوط باشد. او همچنین معتقد است که جامعه به تنوعی که همه تیپهای شخصیت نشان میدهند نیاز دارد. به صورت ایده آل جامعه فرصت استفاده ی درست از ویژگیها و تواناییهایمان را برای هر یک از ما فراهم میکند. با این حال برخی از افراد بهتر از دیگران سازگار میشوند.
به اعتقاد آیزنک صفات و ابعاد آن به طور عمده توسط وراثت تعیین میشود. هر چند که شواهد پژوهشی تا امروز مولفه ژنتیکی نیرومندی را برای ابعاد برون گرایی و روان رنجورخویی نشان میدهد تا برای روان پریش خویی. آیزنک تأثیرات محیطی بر شخصیت چون تعاملهای خانوادگی در مدت کودکی را نادیده نمیگیرد بلکه او مدعی است که آثار آنها محدود هستند،نتایج پژوهش وی اهمیت تأثیر محیط خانواده بر شخصیت را رد میکند.سه بعد شخصیت آیزنک همواره در ملتها و فرهنگهای گوناگون یافت شدهاند.بررسیهای انجام شده در سی وپنج کشور از جمله آمریکا،انگلستان،استرلیا،ژاپن،چین،نیجریه،سوئد از نقش تعیین کننده عوامل ژنتیکی در مقابل عوامل محیطی در تعیین ابعاد شخصیت حمایت میکند وجود سه بعد شخصیت یکسان در این کشورهای متفاوت،شواهد بیشتری بر اهمیت عوامل ارثی در شکل دهی شخصیت است .
منبع
واعظی،سارا(1394)، رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید