روانشناسی مثبت نگر

برخلاف روان‌شناسان پيشين كه محور پژوهش‌ها و كارهاي علمي خود را تنها بر جنبه‌هاي منفي و مخرب افكار، باورها و احساسات انسان ها متمرکز کرده بودند و تمام سعي و تلاش‌ آن ها به جنبه‌هاي اختلال‌انگيز افكار و ابعاد بيمار‌گونه روان انسان و رفع و زدودن نشانه‌هاي بيماري‌هاي رواني انسان ها معطوف شده بود، امروزه بسياري از روان‌شناسان به جنبه‌هاي مثبت افكار، باورها، احساسات و رفتارهاي انسان توجه بیشتری دارند. در دهه های اخیر روانشناسی مثبت ­نگر به عنوان تلاشی در جهت بررسی توانمندی های انسان به عنوان بستری برای مطالعه در مورد بهزیستی و شادمانی در حوزه های مختلف آموزشی، بهداشتی، درمانی و دانشگاهی در نظر گرفته شده است . روانشناسی مثبت ­نگر جهت تسهیل رشد، به مطالعه علمی تجارب مثبت و ویژگی های فردی می­پردازد تا چهارچوبی مفهومی برای شادمانی در حوزه های لذت، درگیری و معنا فراهم سازد. مارتین سلیگمن پدر روانشناسی مثبت نگر  معتقد است روانشناسی باید به یک اندازه با رشد سلامتی و درمان بیماری در افراد مرتبط باشد. در نتیجه هدف از ایجاد روانشناسی مثبت نگر سرعت بخشی به  تغییر مرکز ثقل روانشناسی است تا علاوه بر درمان بیماری ها بر ساخت کیفیت مثبت زندگی نیز اقدام شود. در همین زمینه سلیگمن اعتقاد دارد که سبک اسناد افراد مبنای مثبت اندیشی و خوش بینی است که قابل اکتساب و یا تغییر می باشد.

شیوه­های تغییر سبک اسناد و ایمن سازی روانی

افرادي كه امنيت رواني دارند، از سلامت رواني نيز بهره ‌مند هستند. بيشتر بيماري‌هاي رواني از ناامنيِ رواني سرچشمه مي‌گيرند. فردي كه به ‌طور مداوم از محرك‌هاي دروني و بيروني احساس ناامني، ترس و خطر مي‌كند، سلامت جسمي و رواني او در معرض خطر واقع مي‌شود، در بسياري از موقعيت‌ها با پرخاشگري يا اضطراب واكنش نشان مي‌دهد و در دنياي ذهني او مدام كشمكش و حالت تدافعي وجود دارد. احساس ناامني دائمي، متابوليسم بدن را به ‌هم مي‌ريزد، زيرا دستگاه ايمني بدن، توان محدود دارد و از تحمل تنش دائمي ناتوان است، در نتيجه، ادامه اين وضع، فرد را به سوي بيماري‌هاي جسمي و رواني سوق خواهد‌ داد. ایمن سازی روانی باعث مي‌شود كه انسان احساس آرامش كند؛ به بيان ديگر، فردي مي‌تواند احساس آسودگي و اطمينان كند كه احساس تهديد نكرده و ایمنی رواني داشته باشد. واژه ایمنی و مشتقات آن، نظير امنيت رواني، امنيت شغلي، امنيت اجتماعي، امنيت جاني، در زندگی روزمره دارای اهمیت بالایی است. ایمنی، يكي از نياز‌هاي اوليه و غريزي بشر بوده، چنان كه از دير‌باز يكي از دغدغه‌هاي اساسي بشر، تأمين ایمنی در حوزه‌هاي مختلف زندگي بوده است. امنيت به دو بخش دروني و بيروني تقسیم مي‌شود. امنيت دروني يا امنيت رواني، يكي از مهم‌ترين عوامل زندگي سالم هر فرد را تشكيل مي‌دهد. با رشد صنعت و تكنولوژي و پيچيده‌شدن جوامع، روابط اجتماعي نيز دست‌خوش تغييرات شده و پيچيدگي‌هاي خاصي در آن پديد آمده است. متغير‌هاي تأثير‌گذار بر امنيت رواني، نظير شغل، سبک اسناد فرد، طبقه اجتماعي، اميد به زندگي، سياست، عشق، اعتبار اجتماعي و بسياري از موارد ديگري كه مي‌توانند امنيت رواني افراد را تضمين يا مختل نمايند، ساخت‌ها و حوزه‌هاي گسترده‌اي را به ‌خود اختصاص داده‌اند. با توجه به اينكه امنيت اجتماعي لازم و ملزوم امنيت رواني يك جامعه است، نياز جامعه سالم و انساني به امنيت رواني براي رشد و تحول در ابعاد گوناگون زندگي، بيشتر از نياز به آسايش و رفاه است، زيرا در سايه امنيت و آرامش رواني است كه هر ‌هدف ابتدايي، متوسط و غايي قابل دسترسي و تحقق يافتني است، از اين‌رو، تأمين امنيت در همة ابعاد آن، به ويژه امنيت رواني و آرامش جمعي، مهم‌ترين وظيفه و مسئوليت دولت‌ها و خواسته ملت‌ها و جوامع به شمار مي‌رود . لذا مكاتب مختلف روانشناسی، اهداف اصلي خود را زدودن نشانه‌هاي اضطراب و پديد‌آوردن احساس امنيت رواني در قالب­های مختلف قرار داده‌اند. رويكردهاي گوناگون روان‌درماني با استفاده از روش‌ها و راهبردهاي متفاوت، سعي و تلاش لازم را براي پيشگيري از ابتلا به اضطراب و افسردگي و دیگر حالات هیجانی منفی، مبذول داشته‌اند که از جمله آن ها می توان به درمان بازسازي شناختي، توقف فکر ولپی ، رفتار درماني عقلاني- هیجانی آلبرت الیس، روش شناخت درماني بک، روش حل مسئله، آموزش ایمن سازي در مقابل استرس و برنامه ایمن سازی روانی مبتنی بر الگوی پیشگیری پنسیلوانیا اشاره کرد

منبع

پهلوان نشان،سحر(1393)، اثر بخشی برنامه ایمن سازی روانی بر سبک اسناد دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0