رهیافت ساختار اجتماعی رفتار استنادی
این رهیافت مبتنی بر شرایط اقتصادی و اجتماعی تولید علم است. در این نظریه بیان می شود استناد میتواند بر اساس سیاست مجلات، اعتبار نویسندگان و علایق شخصی نویسنده به یک مدرک داده شود. بر طبق این رویکرد، استنادها فرآیندی روانشناسی و اجتماعی دارند و به دلیل سوگیریهای شخصی، فشار اجتماعی یا دلایل مشابه به اثری داده میشوند. گیلبرت، بطور ویژه درباره رهیافت ساختار اجتماعی رفتار استنادی تحقیق کرد. وي بر اين باور است كه محققان به مدارکی استناد میکنند که از آنچه آنها نوشتهاند حمایت میکند. کولینز، بیان کرد فشارهای اقتصادی و سیاسی بر فرآیندهای تحقیق سبب تولید مقالاتی میشود که توسط دانشمندان نادیده گرفته میشوند در حالی که برخی از آنها مورد توجه قرار میگیرند که این نظر با رهیافت ساختار اجتماعی رفتاراستنادی هم سو است. نویسندگانی مانند مک رابرتز و مک رابرتز و لاونی ، نیز از این رهیافت پشتیبانی کردهاند.
درنظریه هنجاری استناد تاثیر یک مقاله در حوزه علم وابسته به این است که شخص چه میگوید ولی در رهیافت ساختار اجتماعی این که ، چه کسی سخن میگوید مهمتر است. با اين حال، کیس و هیگینز به نقل از کرونین، بیان میکنند که ما هم در نظریههای مناسب و هم شواهد رفتار استنادی ضعف منبع داریم. او اعتقاد دارد رفتارهای استنادی شناخته شده با ثبات، فراگیر و روشنی در اشخاص وجود ندارد لذا استناد نمیتواند فعالیتی تابع هنجارها معرفی شود .
نظريه چند بعدی استناد
در میان این دو نظریه اصلی، یک موقعیت منتخب یا رویکرد چند بعدی وجود دارد که در مقابل نظریه هنجاری قرار گرفته و از تحلیلهای استنادی دفاع میکند. در این رویکرد، استنادها بعنوان فرآیندی چند منظوره در نظر گرفته میشوند و به نظر میرسد رویکرد چند بعدی با شواهد تجربی، نزدیکی بیشتری دارد . بروکس، نخستین کسی است که مطالعهای نظاممند درباره انگیزههای استناد انجام داد.
او مدلهای مختلف رفتار استنادی را مرور کرد و از میان آنها هفت دلیل عمومی برای استناد به نویسنده دیگر را استخراج کرد که عبارتنداز : وفاق ، رد اعتبار ، اطلاعات کاربردی ، اقناع ، تایید اعتبار ، آگاهی خواننده، توافق اجتماعی. او اقناع خواننده و استفاده از یک استناد برای تصدیق دانش ادعا شده را متداولترین انگیزه استناد میداند. دلایلی مانند استفاده از استناد برای تصحیح یا رد ادعای نویسنده دیگر ؛ اعتبار منفی یا ، وفاق اجتماعی درباره یک موضوع، میان نمونه مورد مطالعه او از فراوانی چندانی برخوردار نبود. او معتقد است انگیزه ها متنوع هستند و درحوزههای موضوعی مختلف نیز تفاوتهایی در رفتار استنادی نویسندگان مشاهده میشود
هفت معیار بروکس در سه دسته، گروه بندی میشوند :
- اقناع، اعتبار مثبت، وفاق و توافق اجتماعی
- اعتبار منفی
- آگاهی خواننده ، اطلاعات کاربردی
گروه اول تحت سلطه اقناع قرار میگیرند. این چهار انگیزه همبستگی قوی دارند. نویسندگان نشان دادند که وجود یک یا چند انگیزه از این انگیزه ها نشانهای برای خواننده است که آن مقاله جدید، مهم یا اساسی است. اعتبار منفی انگیزهای جداگانه است. نتايج حاصل از مطالعه بروكس، نتايج مک رابرتز و مک رابرتز،راتایید میکند که نشان میدهد نویسنده یک استناد منفی را بوسیله نسبت دادن چند اعتبار مثبت همزمان تعدیل می کند.
گروه سوم ممکن است بعنوان انگیزه «خدمت» شناخته شوند که به موجب آن یک نویسنده، اطلاعات زمینهای را در اختیار خواننده میگذارد تا از آنها در نوشته خود استفاده کند. مقاله بروکس، اولین قدم را در دستهبندی انگیزههای استنادکننده برداشته است.وینکلر ، تحلیلی درباره انگیزههای استناد به مقاله یا کتاب انجام داده و مدلی برای رفتار استنادی پیشنهاد داد. او در بررسی انگیزههای نویسندگان ،عامل توان فشار شناختی استناد به یک مقاله را بطور کمی مشخص کرد و اصطلاح ،آستانه استناد را برای تعریف کمترین ارزش فشار شناختی بکار برد.
وي انگیزه ها را به دو گروه تقسیم نمود:
- گروه اول انگیزههای حرفهای است که به محتوای عملی و نظری اثر استناد شده مرتبط است و دانش نویسنده در مقاله را مورد بررسی قرار میدهد.
- گروه دوم انگیزههای پیوندی است که ارتباط نویسنده استنادشونده با نویسندگان استنادکننده را نشان میدهد. همه عوامل اجتماعی یا بیرونی نقشی در انگیزههای پیوندی بازی میکنند.
او همچنین انگیزههای حرفهای استناد را به سه بخش فرعی شامل انگیزه مستندسازی ، کاربردی و تاییدی تقسیم نمود. وینکلر بعدها گزارش داد در تعیین رفتار استنادی، انگیزههای پیوندی نقش بسیار کوچکتری نسبت به انگیزههای حرفهای دارند. یافتههای وینکلر همچنین نشان داد که آستانه استناد بطور مقدماتی، وابسته به ارتباط حرفهای با اثری است که بطور بالقوه در یک مقاله قابل استناد شدن است. از طرف دیگر زمانی که انگیزههای پیوندی نقشی را ایفا میکنند آستانه استناد کمتر ربط موضوعی مقالات مورد استناد را نشان میدهد. بنزی و اسنایدر، مینویسند که وینکلر میزان استفاده، پشتیبانی و انتقاد از اثر را در معیار ،انگیزه حرفهای و خود استنادی را در معیار انگیزه پیوندی قرار داده است.
شادیش ، تاليور، گري و گوپتا ، شش نوع استناد را معرفي كردهاند که عبارتند از: استناد نمونه، استناد منفی، استناد حمایتی ، استناد خلاقانه ، استناد تاثیرگذار شخصی ، استناد به دلایل اجتماعی .داورپناه، 27 معیار ونگ و وایت ، در زمان استناد به یک مدرک را چنین معرفی کرده است : کیفیت واقعی، مخاطبان، سندیت، دسترس پذیری، پایهگذاری، ضرورت شناختی، محتوا، اعتبار بخشی، عمق نگری، انتظام، کیفیت مورد انتظار، مجلات موضوعی پایه، قضاوت، هنجار، تازگی، جهت گیری، بررسی های پیشین، مولفان پر کار، عمومیت بخشی، تجدید چاپ، رابطه، شهرت، ارجاعات استاندارد، مجلات هسته، موضوعیت. علاوه بر این نویسندگان، سگلن و کیس و هیگینز ، نیز تحلیل انگیزههای استنادی را با رویکرد چند بعدی استناد انجام دادند.
سایر تحلیل ها
علاوه بر این سه رویکرد، گروهی دیگر از بررسیهای رفتار استنادی وجود دارد که بطور خاص در هیچ کدام از این رویکردها قرار نمیگیرند و ترکیبی از آنها را مد نظردارند. اولین رویکرد طبقهبندی استنادها توسط موریویسیزک و میوریجزان ، پیشنهاد شد. آنها یک طبقهبندی چهار بخشی از کیفیت و زمینه استناد بر اساس ترکیبی از استنادهای ضروری ؛ منطقی و غیرضروری سرسری, ارائه کردند و عملکرد پیچیده استناد را دارای چهار ارزش دانستند که عبارتند از: ادراکی/کاربردی، منطقی/ سرسری، تکاملی / الحاقی، تاییدی / تکذیبی .
تئوفل، سیدهارتن و تایدها ، طرح تفسیر استناد را که از اسپیگل- روزینگ، اقتباس شده بود معرفی کردند. آنها فهرستی از انگیزههای استناد را گردآوری کردند که عبارتند از : ضعف رویکرد استناد کننده، تضاد/ مقایسه اهداف یا روشها، تضاد/ مقایسه نامناسب ، اثر کنونی بهتر از اثر استناد شده است، تضاد بین دو روش استناد شده، استناد به اثر به عنوان یک نقطه آغاز، به کار گیری ابزار / الگوریتم ها / داده ها، مطابقت یا تعدیل داده / الگوریتم / ابزار، تشابه مقاله نویسنده و مقاله استناد شده، سازگاری یا پشتیبانی مقاله نویسنده و مقاله مورد استناد از همدیگر.
منبع
قدیمی،آفتاب(1392)، اعتبار توليدات علمي ايران بر پايه ارزش استنادي آنها،پایان نامه کارشناسی ارشد، علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید