راههای افزایش توسعه حرفهای و کارایی کارکنان در سازمان
سازمانهای توسعه دهنده کارکنان با هر کدام از کارکنان، به مثابه یک استعداد و سرمایه رفتار میکند و به هر کدام از آنان فرصت توسعه داده میشود. تا مهارت لازم را کسب و در حد کمال توسعه و بالندگی پیدا کند. فرصت انتخاب دانش و مهارتهای جدید از طریق ساز و کارهایی نظیر؛ آموزش، چرخش شغلی، غنی سازی شغلی و.. امکان پذیر است.
آموزش
آموزش امروزه به عنوان یکی از وظایف مهم سازمانها و مدیران محسوب میشود. سازمانهای بزرگ امروزه با تلاش برای افزایش کارایی هر چه بیشتر اقدام به تاسیس نهادهای دانشگاهی میکنند. باآغاز انقلاب صنعتی که با استفاده از ماشین به جای نیروی انسانی، حجم تولید سازمانهای مختلف به میزان بی سابقهای افزایش یافت. همان طور که میدانیم در اداره امور یک سازمان، وظیفه دستگاه مدیریت است که آموزش لازم را به کارکنان سازمانی بدهد و در آنها انگیزههای لازم را به خاطرانجام کار ایجاد کند یادگیری شیوه و همچنین عملیات انجام کار را به کارکنان خود تفهیم کند. توان کاری کارکنان یکی از عوامل موثر در بهره وری کارکنان است. توان به معنای آمادگی کاری، دانش و مهارت انجام کار است. دورههای ضمن خدمت کارکنان و مدیران از سریعترین و مفیدترین اقدامات آموزشی است که عهدهدار ارتقای سطح علمی کاربردی و و کیفی آنان است.
چرخش شغلی
در سازمانهای جدید کارکنان میخواهند یاد بگیرند و تواناییهایشان را توسعه دهند. این امر بدان معنا است که آنها بایستی با مجموعهای از چالشهای مداوم و مستمر روبرو شوند. به طور خلاصه چرخش شغلی روش متداولی است که مستلزم حرکت کارکنان از یک شغل به شغل دیگر به منظور افزایش تجارب آنهاست شرکت به کارکنانی نیازمند هستند که تمایل دارند مقدار بیشتری از هوش و درایت، خلاقیت و انرژی را برای راه اندازی شرکت در اختیار بگذارند. کارمند باید راغب باشد تا شغلش را برای یادگیری و مهارتهای جدید عوض کند.
غنی سازی شغلی
غنی سازی شغلی یک روش قابل تعمیم جدیدتر و ساده تر ازتکنیک های گردش شغل و توسعه شغل در طراحی شغل معرفی میکند. در غنیسازی شغل فرض بر این است که به منظور انگیزش کارکنان، شغل بایستی طوری طراحی شود که فرصتهایی برای دست یابی به پیشرفت، شناخت و مسؤولیت، رشد و بالندگی به وجود آورد و بر بر این امر استوار است که شغل باید غنی، و دارای اختیارات لازم باشد به طوری که شاغلان بتوانند در آن شغل با اختیار و استقلال کار کنند و زمینه لازم برای رشد و خلاقیت داشته باشند.
مفهوم توسعه حرفهای منابع انسانی
در مورد توسعه حرفهای منبع انسانی بحث فراوان است ولی آنچه در این راستا اهمیت دارد این است که امروز توسعه حرفهای منابع انسانی تنها با آموزشهای تخصصی و فنی حاصل نمیشود. بلکه باید ازطریف نظام آموزش جامع به پرورش کارکنان سازمان پرداخت. یعنی کارکنان سازمان در ابعاد مختلف پرورش یابند. بری مثال اگر یک نفر مهندس کاردان از نظر فنی و تخصصی دارای دارای مهارتهای زیادی باشد ولی قوانین سازمان را خوب نداند، در برقراری روابط انسانی ضعف داشته باشد و یا وظایف خود را نداند، فرد توسعه یافتهای نیست زیرا با توجه به نارسائیهای سازمانی که در آن است نمیتواند توان و تخصص خود را به نحو مطلوب در اختیار سازمان بگذارد و به کارگیرد.
توسعه حرفه ای منابع انسانی باید به دنبال ایجاد هدفهای زیر باشد
- ایجاد آگاهی علمی و ارتقای سطح اطلاعات و دانش کارکنان
- ارتقای قابلیتها و تواناییهای کارکنان و سازمانها
- ارتقای سطح آگاهی اجتماعی کارکنان سازمانها
- توسعه مهارت و تواناییهای انجام کار
- بهبود عملکرد
- به روز کردن اطلاعات کارکنان
- ترفیع شغل و آماده سازی برای ترفیع
- حل مسئله
- آشنا کردن کارکنان جدید با هدفهای سازمان و آشنا کردن کارکنان قبلی با هدفهای جدید سازمان.
- رشد شخصیت، ارزشها و اخلاقیات برای رسیدن به نظام مطلوب .
نقش آموزش درتوسعه حرفهای نیروی انسانی
نيروي انساني در سازمان و مؤسسات به عنوان ارزشمندترين منابع و دارايي محسوب ميشود كه يك سازمان ميتواند از اين طريق در محيط رقابتي دوام آورده و خود را با تغييرات به وجود آمده همگام كند. مديران سازمانها مي توانند از طرق مختلف به توسعه حرفهای كاركنان كمك كنند و يكي از اين روش های برگزاري دورههاي آموزشي در سازمان ميباشد. آموزش در سازمان باعث ميشود كاركنان شركت كننده در اين دورهها ايدههاي ذهني خود را به منصه ظهور گذاشته و از تجربيات يكديگر استفاده كنند. در نتيجه اين يادگيريها افراد ميتوانند با انجام درست وظايف، در محيط كار شاداب و بانشاط باشند كه اين خود باعث بالا رفتن روحيه كاركنان ميشود. در میان عوامل تولید، بی شک نیروی انسانی، به عنوان اساسیترین عامل، نقش کلیدی در تولید کالا و خدمات دارد، لذا نیروی انسانی کارآمد را میتوان مهمترین سرمایه انسان دانست. از اینرو هر فرایندی که موجب ارتقائ توسعه حرفه ای نیروی انسانی متناسب با نوع کار و فعالیت گردد، فرایندی سرمایه افزا میباشد که نتیجه آن مستقیماً در کیفیت و کمیت تولید متجلی میشود. آموزش فرایندی است که این نقش محوری را بر عهده دارد.
آموزش از ارکان اساسی و حیاتی در فعالیتهای اجتماعی است و توسعه حرفهای در ابعاد مختلف وابسته به آموزش و متناسب با اهمیت قائل شده برای آن است. آموزش فرایندی است که بر اساس آن تغیری نسبتاً دائمی در جهت بهبود نحوه انجام کار کارکنان مورد نظر صورت میگیرد . بنابرین آموزش شامل تغیر مهارتها، دانش، نگرشها و یا رفتار میشود. یادگیری عبارت از ایجاد تغیر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر آنکه این تغیر براثر اخذ تجربه رخ میدهد. با توجه به تعریف ارائه شده در خصوص آموزش و یادگیری اهدافی که آموزش برای بهسازی نیروی انسانی سازمان دنبال می نماید شامل:
- افزایش توانایی و رشد فردی کارکنان در جهت بهبود کارآیی وبهره وری آنان.
- آموزش مهارت های جدید به جای مهارتهای منسوخ.
- بهبود دانش، نگرش و مهارت افراد متناسب با شغل سازمانی ارائه میدهد.
- افزایش مهارتها و دانش افراد جهت ترفیع و ارتقا به پستهای بالاتر فراهم مینماید.
تاثیر آموزش ضمن خدمت بر توسعه حرفه ای و کارایی کارکنان
آموزش ضمن خدمت فرایندی است که بهرهوری آتی را افزایش میدهد. به عبارت دیگر، فرایند اکتساب نظامدار مهارتها، قوانین و نگرشهایی است که منجر به بهبود عملکرد افراد در محیط کار میشود. برخی دیگر آموزش ضمن خدمت را عبارت میدانند از بهبود بخشدن فعالیتها و وظایف افراد، در ارتباط با شغل و حرفه تخصصی آنها که عمدتاً به منظور افزایش دانش، مهارت و تغیر نگرشهای حرفه ای آنان صورت می پذیرد تا به وسیله آن افراد بتوانند به گونه ای موثر وظایفشان را به انجام برسانند.
مزایای آموزش در توسعه حرفه ای نیروی انسانی
آموزش و بهسازی نیروی انسانی کوشش مداوم و برنامهریزی شده ای است که برای افزایش توانایی کارکنان و بهبود سطح عملکرد آنها انجام میگیرد. به همین دلیل آن را از بهترین فعالیتها در هر سازمان تشخیص دادهاند. صاحب نظران اعلام نمودهاند چنان چه کارکنان آموزش لازم را ببینند در انجام کارهای زیر مهارت و انعطافپذیری زیادتری خواهند یافت:
کسب مهارت و انعطافپذیری در انجام کارها: صاحب نظران اعلام نمودهاند که چنان چه کارکنان آموزش لازم را ببینند در انجام کارها زیر مهارت و انعطاف پذیری زیادتری خواهند یافت:
- تصدی مشاغل جدید در سایه کسب مهارتهای تازه.
- انطباق با شرایط جدید ومنحصر به فرد در محیط کار.
- شناخت و قبول سیاست ها و مقررات سازمان
- آشنایی و استفاده از روش های متفاوت انجام کار در صورت لزوم.
- استفاده از آموزشهای ارائه شده در جهت پیشبرد اهداف سازمانی. و برخورداری از امکان حفظ خود در سازمان و رقابت با نیرو های آموزش دیده تازه نفس.
بهبود کمی و کیفی محصولات و خدمات: آموزش به کارکنان امکان می_بخشد مهارت خویش را در انجام تکالیف سازمانی افزایش دهند و در نتیجه محصول کار خود را از حیث کیفیت و کمیت بهبود بخشند. از طرفی افزایش تولید به مدیریت موسسات امکان میدهد اعضای سازمان را از مزایای مالی بیشتری بهرهمند سازند. زیرا با آموزش افراد سازمان نه تنها محصولات و خدمات بهتر و بیشتری را تولید میکند. بلکه موجبات کاهش ضایعات و جلوگیری از هدر رفتن مواد و ملزومات و استفاده موثر از وسایل و ماشین آلات فراهم میگردد.
جلوگیری از بروز حوادث درحین کار: غالب حوادث محیط کار در نتیجه جهل و بیاطلاعی و عدم مهارت کارمند یا کارگر به وجود میآید. نقص در مهارتها و نامناسب بودن رفتار افراد، حوادث و مخاطرات سازمانی را به وجود میآورد. راه حل اساسی و موثر بر جلوگیری از این قبیل حوادث و رفع نقایص کارکنان تعالی روشهای ایمنی و انجام امور به طور صحیح میباشد.
ایجاد ثبات در سازمان و رعایت انعطاف در موارد ضروری: انعطاف عملیاتی را به وسیلهی توسعهی دامنهی مهارتهای ارائه شده و مطرح شده به وسیله کارکنان بهبود می بخشد. آموزش کار میتواند به افزایش سطح درک تغیرات اداری کمک کند و دانش و مهارتهای لازم را برای کارکنان به منظور تطبیق با شرایط جدید مهیا می نماید.آموزش کارکنان اعتبار و ارزش سازمان را از طریق ایجاد ثبات در عملیات و استفاده تغیرات ضروری بالا می برد. سازمان وقتی از ثبات برخوردار است که به علت از دست دادن عدهای از کارمندان شایسته و با لزوم استفاده از روش های نوین در عملیات دچار وقفه و تعطیلی نگردد.
کاهش در نظارت: با آموزش به کارمندان یک نوع نظارت شخصی و خود کاری مهیا میگردد. به عبارت دیگر کارمندان تعلیم یافته و آموزش دیده اغلب خود ناظر برعملیات خویش هستند و کمتر به کنترل مستقیم و نظارت دائمی سرپرست احتیاج دارند. برعکس کارکنان آموزشندیده یک منبع نگرانی و تشویق برای روئسای بلاواسطه میباشند. در این حالت سرپرست مربوطه ناچار است وقت خود را پیوسته صرف نظارت دائمی و رفع مشکلات و تصحیح اشتباهات کارمندان تعلیمنیافته نماید.
تقویت روحیه کارکنان و ایجاد غرور و حیثیت در آنان : صلاحیت کارکنان را به وسیله تشویق و ترغیب آنها در شناخت و توصیف رضایت و اهداف سازمان بالا می برد. با آموزش کارمندان قادر می شوند باکسب مهارت بیشتر وظایف خویش را به نحو موثرتری انجام دهند.در نتیجه سازمان از نیرویی کار به طور مطلوب تری منتفع می گردد. در چنین حالتی کارمند نیز از نتایج کار خویش رضایت بیشتری حاصل گردد و در خود احساس غرور و آرامش و اهمیت میکند.
ویژگی های روشهای آموزشی
روشآموزشی باید:
1) انگیزه یادگیری مهارت جدید را در آموزشگیر به وجود آورد.2) مهارتهای مورد نظر را به صورت مجسم تشریح کند. 3) با محتوای آموزش سازگار باشد. 4) بازخورد بر عملکرد رادر طول آموزش فراهم کند. 5) انتقال صحیح آموزش را به شغل فراهم سازد. 6) از نظر هزینه مقرون به صرفه باشد.
ناتوانی و کمبود تواناییها لازم برای انجام وظایف شغلی از مشکلاتی است که که در جهت بهبود عملکرد افراد باید بر آن فائق آمده، از این رو علاوه بر تواناییهای مرتبط با وظایف شغلی برخی تواناییهای مرتبط وظایف شغلی و برخی تواناییها و ویژگیهای فردی مانند اعتماد بنفس، خلاقیت و نوآوری، مثبت اندیشی و…..از اهمیت خاص برخوردار است.دستیابی به چنین هدفی مستلزم اقدامات مناسب و عملی لازم میباشد. که توسعه حرفه ای یکی از مهمترین ابزارهایی است که می تواند منجر به ایجاد این ویژگیها در افراد بشود. که توسعه حرفه ای و توانمندی نیازمند بهبود مهارتهای مدیران کارکنان است.که این امر مستلزم توزیع مجدد جریان اطلاعات در سازمان و نیازمند راههای جدیدی برای هماهنگی کارهاست. به عباراتی توسعه حرفهای یعنی؛ طراحی و ساخت سازمان به نحوی که افراد ضمن کنترل خود،آمادگی قبول مسؤولیتهای بیشتری را داشته باشد.
منبع
بازی، قاسم(1394)، رابطه بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان با کارتیمی و توسعه حرفه ای، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه بوعلی سینا
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید