رابطه هوش عاطفی و مولفه های مختلف

هوش عاطفی و کیفیت زندگی

از آنجا كه کیفیت زندگی شامل مؤلفه‌های سلامت روان، سلامت جسمانی، کیفیت محیط زندگی و ارتباطات اجتماعی است. در اينجا نتایج پژوهش‌ها به تفکیک این مؤلفه‌ها ارائه می‌گردد.

هوش عاطفی و سلامت روان

در فرا تحلیلی که توسط شوته، مالوف، تورتینستون و روکی ، انجام شد، مشخص گردید که هوش عاطفی با سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مثبتی دارد. پژوهش‌های داودا و هارت ، تجلی ، ساکلوفسکی، آستین و مینسکی ، حاکی از آن هستند که هوش عاطفی با سلامت روان رابطه مثبتی دارد.

پژوهش‌ها حاکی از رابطه معکوس هوش عاطفی با افسردگی  هستند. سلیگمن، نشان دادند که خوش‌بینی ؛ که یکی از ابعاد هوش عاطفی است، با سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری دارد. افرادی که از هوش عاطفی بالاتری برخوردارند، شادتر هستند و با مشکلات زندگی بهتر سازگار می شوند و به گونه‌ای موثر به کنترل هیجانات و عواطف خود می‌پردازند و بدین ترتیب موجبات سلامتی خود را فراهم می‌آورند . بنابر این می‌توان چنین انتظار داشت که هوش عاطفی با سلامت روان رابطه مثبتی داشته باشد.

هوش عاطفی و سلامت جسمانی

توانایی تنظیم احساسات و عواطف که یکی از ابعاد هوش عاطفی است، با سلامت جسمی ارتباطی قوی دارد. افرادی که قادر به کنترل خشم و عصبانیت خود نیستند، آمادگی بسیاری برای مبتلا شدن به بیماری های قلبی دارند و شواهد پژوهشی رابطه بین این دو را تایید نموده‌اند . عدم توانایی کنترل عواطف منفی و یا فقدان این باور که فرد می‌تواند عواطف منفی خود را کنترل نماید و یا مهارت کافی در این زمینه ندارد، سبب افزایش آسیب‌پذیری فرد در برابر استرس و فشار های روانی می‌گردد .

در همین راستا، در پژوهشی، سیاروچی و همکاران ، به این نتیجه رسیدند که کسانی که در هوش عاطفی نمرات بالاتری دارند، می‌توانند به راحتی با استرس‌ها و فشارهای زندگی روزمره، مقابله کرده و همچنین قادرند احساسات خود را کنترل و بیان نمایند، بنابر این از نظر جسمی و روانی نسبت به کسانی که هوش عاطفی پایین‌تری دارند، سالم‌تر هستند. علاوه بر این، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که مدیران دارای هوش عاطفی بالاتر، از سلامتی بیشتری نسبت به کسانی که هوش عاطفی پایین‌تری دارند برخوردار هستند . هوش عاطفی با سلامت جسمانی رابطه مثبتی دارد .

هوش عاطفی و کیفیت ارتباطات اجتماعی

در پژوهش بشارت ، مشخص شد که بین هوش عاطفی و مشکلات بین شخصی دانشجویان، همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. هوش عاطفی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی و رضایت از زندگی را افزایش و مشکلات بین شخصی را کاهش می‌دهد و زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم می‌کند. علاوه بر این هوش عاطفی با کیفیت ارتباطات فعلی فرد با دیگران نیز، دارای همبستگی مثبت است، یعنی کیفیت ارتباط با دیگران در افراد دارای هوش عاطفی بالاتر، بهتر از کیفیت ارتباط در افراد دارای هوش عاطفی پایین‌تر است . سیاروچی و همکاران ، نيز دریافتند که افراد دارای هوش عاطفی بالاتر، برون‌گرا‌تر بوده و دارای عزت نفس بیشتری هستند.

پژوهش‌ها حاکی از آن هستند که بین آگاهی عاطفی و هوش عاطفی رابطه وجود دارد . از طریق این آگاهی است که فرد می‌تواند احساسات خود را کنترل کرده و آنها را با موقعیت انطباق دهد. از فردی که دارای آگاهی بالا نسبت به احساسات خود است انتظار می رود، که اجتماعی‌تر بوده و در مهارتهای اجتماعی، قوی‌تر باشد . سرانجام اینکه صفری ، نشان داد که هوش عاطفی و کیفیت ارتباط با دیگران به صورت مثبت و معناداری، رابطه دارند. هوش عاطفی با کیفیت ارتباط با دیگران، رابطه مثبتی دارد .

منبع

سعیدنیا،سهیلا(1393)،هوش عاطفی و هوش اخلاقی با  کیفیت زندگی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0