رابطه نگرش مذهبی باتاب آوری

طی سال های اخیر˛حجم وسیعی از پژوهش های نظری و تجربی˛ به شناسایی این عوامل حمایت کننده پرداخته اند.در این راستا˛تاثیر عواملی نظیر اعتماد به نفس˛انسجام خانوادگی˛مهارت های شناختی سطح بالا،سبک های اسنادی مثبت ،مهارت های توسعه روابط صمیمانه و پیشرفت تحصیلی ،با تاب آوری مورد مطالعه قرار گرفته است و معلوم شد که این متغییر ها با تاب آوری رابطه ای مثبت دارند.تعداد بسیار اندکی از تحقیقات نیز به بررسی تاثیر معنویت و باورهای معنوی˛به عنوان عاملی حمایت کننده در سازگاری با موقعیت های مخاطره آمیز˛پرداخته اند.

به نظر می رسد اعتقاد به نیرویی برتر˛مایه تسلی در شرایط دردناک و تهدید کننده باشد و تحمل شرایط دردناک را تسهیل بخشد،با این وجود تنها تعداد قلیلی از تحقیقات مذبور که نقش معنویت را در تاب آوری نشان می دهند از ابزار های خاص معنویت استفاده کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش تعالی معنوی یک عامل حمایت کننده در تاب آوری افراد می باشد و در این راستا از مقیاسی که پایدمونت، مشخصا برای اندازه گیری باورهای معنوی ساخته،استفاده شده است.

نگاهی به تعارف موجود معنویت بیانگر وجود چهار ویژگی اساسی لازم وملزومست،که عبارتند از :

  • معنویت به پذیرش سیستمی از باور ها نیاز دارد. مارکوئن ،معتقد است : معنویت نمی تواند کاملا خود ساخته باشد،بلکه طی تعاملاتی که فرد با فرهنگ خود دارد شکل می گیرد .این باورهای هستی گرایانه ممکن است مذهبی , خداپرستانه ،یا غیر مذهبی ,منکر وجود خدا، باشند
  • معنویت مستلزم جستجو یا پرسش برای معنا و هدف زندگی است.این پرسش ها مربوط است به جوهر و اصل هستی . یافتن معنا و هدف زندگی مربوط است به رسالتی که فرد احساس می کندبه خاطر آن به سرنوشت خاصی فراخوانده شده است.در راستای این جستجو˛معمولا تغییراتی در ارزش های فرد دیده می شود ؛از ارزش های مادی به ارزش های نوع دوستانه با آرمان گرایانه.
  • معنویت شامل آگاهی از پیوند یا ارتباط با دیگران است . حین جستجویی که فرد برای یافتن معنا و هدف زندگی انجام می دهد˛ خود شناسی و رشدی حاصل می شود که به برقراری پیوندی بین خود˛دیگران˛جهان و وجود نهایی (خدا) منجر می شود.
  • معنویت در برگیرنده تعالی یا فرا رفتن از خویشتن خود می باشد . تعالی یعنی باور به اینکه فرا رفتن از خود امکان پذیر است. تعالی در ضمن اشاره دارد به تجربه ای متافیزیکی، فرای جنبه های معمول ادراک انسان .

الکنیزوهمکاران،معتقدند تجربه تعالی شبیه است به تجربه اوجی که مازلو از آن نام می برد. در این گونه تجارب فرد در نتیجه تماس با بعدی نادیدنی قدرت خاصی پیدا می کند.پایدمونت ،با تاکیدبر ویژگی های فوق˛معنویت را تلاش فرد برای ساختن معنایی وسیع از هدف های نهایی مرگ و زندگی تعریف کرده است. بدین معنا که انسان از مرگ فنا ناپذیری خود آگاه است و در نتیجه تلاش می کند تا هدف و معنایی برای زندگی اش بیابد. او از خود می پرسد که هدف از وجود چیست و ارزش برای جهانی که در آن سکنی گزیده است˛چه باشد.

پاسخ به این سوالات وجودی(هستی گرایانه)به انسان کمک می کند تا بخش های مجزای زندگی را بهم متصل کند و یک کل معنادار بسازد.در این میان˛جهت گیری معنوی زمانی شکل می گیرد که این پاسخ ها انسان را هدایت کند به سمت تدوین معنایی از تعالی معنوی یا استعداد فرد برای بیرون ایستادن از زمان و مکان حاضر و دیدن زندگی از یک منظرگاه بزرگ تر و عینی تر .این دیدگاه متعالی چیزی است که شخص از طریق آن یک کلیت بنیادی و زیر بنیادی را می بیند که اساس همه ی تلاش های طبیعت است .

به اعتقاد پایدمونت، تمایل انسان به یافتن معنایی در این واقعیت که فنا ناپذیر هستند که تعریفی از معنویت است، ریشه در بسیاری از ساختارهای آناتومیک مغزشان دارد. بنابراین معنویت یک تجربه انسانی و جهانی است.با وجود اینکه اعمال مذهبی˛ تشریفات مذهبی و دیدگاه نسبت به خدا ممکن است در بین فرهنگ های مختلف متنوع باشد˛با این حال تمایل انسانها به ارتباط برقرار کردن با واقعیتی بزرگ و مقدس در طول زمان˛نیروی ثابتی بوده است.

با توجه به مطالب فوق تهیه مقیاسی معتبر برای اندازه گیری معنویت (نه تدین)مورد توجه برخی محققان بوده است .پایدمونت ، ابزاری را تحت عنوان مقیاس تعالی معنوی ,اس تی اس، تهیه نمود. حالات تاب آوری طی یک فرآیند شکست و انسجام مجدد به دست می آید. انسجام مجدد تاب آورانه برای رشد به انرژی نیاز دارد، بنظر می رسد این انرژی یک منبع معنوی و ذاتی دارد. نیرویی در درون هر فرد وجود دارد که او را به سوی خودشکوفایی˛نوع دوستی˛خرد˛و هماهنگی سوق می دهد. این نیرو از یک منبع معنوی سرچشمه می گیرد .

تعدادی از تحقیقات انجام گرفته در حوزه تاب آوری نشان می دهند که خوش بینی˛یافتن معنا در تجارب منفی˛دیدن تجارب منفی از دیدگاهی مثبت و نگاه کردن به آنها به عنوان تجارب ضروری زندگی˛اعتقاد به یک منبع ˛باور به وجود یک قدرت برتر و باور به اینکه شخص توانایی حل مسئله را دارد با تاب آوری و سازگاری و سازگاری با ضربه روانی همبستگی بالایی دارد.به عنوان مثال تی سوانگ ˛ ویلیامز ˛سیمپون  و لایونز،طی تحقیقاتی راجع به معنویت ˛بیماری ذهنی و ضربه روحی  دریافتند که بهزیستی هستی گرایانه (وجودی) و نه مذهبی˛با متغییر های شخصیتی نظیر واکنش پذیری به استرس˛رابطه مثبت و با سوء مصرف الکل و اختلال شخصیت رابطه منفی دارد. ولنتاین و فیناور،طی تحقیقاتی کیفی برروی زنانی که در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته بودند˛دریافتندکه باورهای معنوی و جستجوی معنا برای زندگی و ایمان به نیروی برتر˛به این افراد کمک کرده تا براحساسات منفی ناشی از این تجربه نظیر افسردگی˛شرم  و احساس گناه غلبه کنند.

با وجود اینکه برخی از تحقیقات کمی و کیفی انجام گرفته نشان می دهد که باورهای معنوی و یافتن معنای شخصی در موقعیت های دردناک برتوانایی شخص برای مقابله تاثیر می گذارد و با تاب آوری و مقابله رابطه مثبت دارد. با این حال معنویت عامل اصلی مورد بررسی در این تحقیقات  نبوده است . در ضمن˛ در این تحقیقات غالبا از ابزارهایی که مذهبی بودن را می سنجد˛ استفاده کرده اند که احتمالا با توجه به تفاوت موجود بین این دو سازه˛قادر نبوده اند درک شخص از معنویت را اندازه بگیرند .

منبع

مریدی،رضا(1393)، شیوه­های فرزند پروریس و نگرش مذهبی با تاب­آوری دانش آموزان، پایان نامه  کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

 از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0