رابطه رضایت زناشویی و مکانیسم های دفاعی در زوجها

دانش روانشناسی در راستای هدف های خود مبنی بر کشف و تدوین قوانین حاکم بر روابط انسانی از تدابیری پرده برداشته است که از آن در موقعیت های گوناگون به منظور سازگاری و دافع از خود اتخاذ می کند . که از آن تحت عنوان مکانیسم ها و یا ساز و کار های دفاعی نام برده می شود آشنایی با این مکانیسم ها به ما این فرصت را خواهد داد که در موارد مشهور به تجزیه و تحلیل رفتار انسان ها پرداخته و برای اینگونه رفتار های توجیهی منطقی بیابیم . دفاع های روانی یا مکانیسم های دفاعی هر نوع ساز و کار برای گریز از احساسات واقعی است به همین دلیل دفعا ، که ماهیت خود فریبی دارد در موراد مرزی هویت خود تخریبی یافته و واقعیات درونی و بیرونی را تخریب میکند.   برونر به نقل از دلاسلوا ، بیان می کند که دفاع یکی از کارکرد های من است از این روی شناخت آن از طریق کنشی که اعمال می کند ممکن است و به همین خاطر کل دامنه کنش های من می تواند به عنوان سبک دفاعی مورد استفاده قرار گیرد در خصوص دفاع ها چند نکته حائز اهمیت است اولا افراد به ندرت با یک ساز و کگار به دفاع از خود در برابر تنش و اضطراب می پردازند . دفاع ها اغلب به صورت ترکیبی به کار می روند همچنین هر فردی برای مهار تنش و اضطراب خود گستره ای از دفاع ها را به کار می برد که در واقع در طی تحول این مکانیسم ها جز مشخصه های شخصیتی وی خواهد شد .

دوانلو،  دفاع را به سه دسته سرکوب گر ، وسواسی ، واپس رونده تقسیم می کند . دفاع سرکوب گر ، افراد و احساسات دردناک را در خارج از حیطه آگاهی و هشیاری قرار می دهند . سرکوبی ، واکنش وارونه ، و جابه جایی را می توان در این مقوله جای داد . دفاع های وسواسی به عایق بندی عواطف از شناخت می پردازند مانند عقلی سازی ، دلیل تراشی ، مجزا سازی و در دفاع های واپس رونده فرد از روش های کودکانه و بسیار سازش نا یافته برای مهار احساسات اضطراب آور استفاده می کند . فرافکنی ، درون فکنی ، تبدیل ،  برونریزی و انکار از جمله این دفاع ها می باشند .  ایلانت ، یکی از معروف ترین محقیقان در خصوص ذفاع ها آن را به مقوله های نارسیستیک ، نا بالغ ، نوروزی و بالغ تقسیم می کند  .  مکانیزم های  دفاعی به طور منطقی این ظرفیت را دارند که در مداخلات تشخیصی و درمانی خصوصا در حوزه روابط زناشویی در نظر گرفته شوند و به عنوان نمونه مطالعات نشان داده اند که درمان های روان پویشی که مستقیما با دفاع های بیمار سر و کار دارند به کاهش چشمگیری در میزان استفاده از دفاع های غیر انطباقی و بالعکس افزایش معناداری در دفاع های انطباقی و سازگارانه کمک می کند . بنا براین صرف نظر از نوع دفاع ، ارتباط مشخصی بین بهبودی و دفاع های غیر مرضی وجود دارد. احمدی ، بیان داشته بین هوش هیجانی بالا و رضایت بین شخصی و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته ، نوروتیک و نارسیستیک رابطه معکوس وجود دارد .

اسپرینگ،  در تحقیقی اعلام داشته غالب زوج ها نا رضایتی زناشویی و جنسی خود را به جای درمان به دلیل نا آگاهی یا احساس شرم و یا دیگر دلایل ، حل نشده رها کرده و نیاز خود را با ایجاد رابطه نا مشروع جبران می کنند . اسپرینگ ، در تحقیقی دیگر اعلام نمود که در بعضی موارد زنان و مردانی که نسبت به وفاداری همسر خود سوءظن دارند و یا نسبت به وفاداری نسی آنها اعتماد ندارند از توعی مکانیسم دفاعی دلیل تراشی که نام آن را انتقام جویی می گذارد استفاده می کنند . فقدان رضایت زناشویی می تواند زمینه ساز بروز اضطراب و ناراحتی ، افسردگی و دیگر مشکلات جسمانی و روانی گشته و فرد را جهت ایجاد سازگاری به سمت استفاده از مکانیسم های دفاعی سوق می دهد که با این توصیف، شناسایی مکانیزمهای دفاعی افراد دارای نارضایتی زناشویی ، در طرح ریزی یک فرایند تشخیصی و مداخله ای بسیار مفید خواهد بود . بنابراین هدف از انجام این تحقیق تعیین رابطه بین رضایت زناشویی با مکانیسم های دفاعی است . آیا بین رضایت زناشویی با مکانیسم های دفاعی رابطه ای وجود دارد ؟که در زوج های دارای نارضایتی زناشویی استفاده از سبک های دفاعی رشد نایافته و غیرانطباقی است.

مکانیسم های دفاعی در حقیقت تعریف کننده واقعیت هستند و میزان تعریف واقعیت در دفاع های واپس رونده و نابالغ بیشتر از دفاع های رشد یافته و سالم است هر چه میزان تعریف شناخته ی یک دفاع بیشتر باشد، به دنبال آن از میزان آگاهی هوشیارانه کاسته می شود و در نتیجه تلاش کمتری جهت مقابله با تحریف شناختی صورت می گیرد. بنابراین مکانیزم های دفاعی، شناخت آگاهانه ما را نسبت به خود و روابط زناشویی خود تغییر می دهند وآگاهی ما را ازتعارضهایمان کم می کنند واحساسات متعارض با باورهای ما را تحت تاثیر قرار می دهند.از این رومکانیزمهای دفاعی خصوصا مکانیزهای نابالغ ونوروزی مانعی برای درک واقعیت در زوجها شده و امکان دفاع منطقی وموثر را از آنها سلب می کند وظرفیت بینشی و خود اکتشافی وتحلیل درست از روابط زناشویی را کاهش می دهد.

با این توصیف از مکانیز های دفاعی زوج های دارای نارضایتی زناشویی تمایل به استفاده نا خوداگاه  از مکانیزم های واپس رونده دارند مانند فرافکنی،بازگشت،واپس رانی،انکار و جبران. دفاع های واپس رونده بازگشت به روشهای دفاعی متداول در سطوح فروتر تحول است. در این گروه از دفاع ها فرد از روشهای کودکانه و بسیار سازش نایافته برای مهار احساسات اضطراب آور و ناخوشایند استفاده می کند این گروه از دفاع های بدوی، انعکاسی از سطوح پایین سازش یافتگی زوجهاست و در زوجهایی با خوی شکننده و در شرایط پر استرس ظاهر می شوند. در مورد استفاده از مکانیزمهای فرافکنی، بازگشت، واپس رانی می توان این تبیین را مطرح کرد که نسبت دادن فکر و احساس، آرزو یا تکانه اضطراب آور منفی به افراد دیگر و یا یک پدیده خارجی و یا سرکوبی و فراموشی آن می تواند بیانگر ناتوانی زوج ها در اخذ یک تصمیم هشیارانه برای به تعویق انداختن تعارض و اجتناب از آن به شکل تعمدی و گذرا،  فرونشانی و عدم قابلیت بیان افکار و احساسهای درونی که ممکن است به شکل مستقیم ایجاد ناراحتی برای خود یا دیگری را فراهم آورد نشان می دهد.

همچنین استفاده از دو مکانیزم جابجایی و دلیل تراشی به عنوان مکانیزم های نوروزی حائز اهمیت است با توجه به اینکه مکانیزم جابجایی پرکاربردترین نوع در بین همه مکانیزم های مورد بررسی در این تحقیق از سوی زوجها بوده است. جابجایی به عنوان یک مکانیسم سرکوبگر، افکار و احساسات دردناک را در خارج از حوزه آگاهی هشیار قرار می دهد. جابجایی امکان تجسم فکر یا موضوع اصلی را در قالب فکر یا موضوعی که ناراحتی کمتری ایجاد می کند فراهم می سازد بنابراین زوجها با انتقال موضوعات تنش زای زناشویی به موضوعات کمتر بحرانی وناراحت کننده سعی در حل نامناسب مشکلات زناشویی خود دارند. و به این شکل مشکلات خود را حل نشده از حوزه آگاهی خود خارج می کنند. هچنین زوجها با بکارگیری مکانیسم دلیل تراشی سعی دارند توضیح و تبیین عقلانی برای افکار، احساسات، باورها و اعمال یکدیگر با هدف توجیه آنها که در غیر این صورت قابل قبول نخواهد بود دارند بنابراین سعی درخود فریبی و مخفی کردن مشکلات زناشویی و احساسات ناخوشایند ناشی از آن دارند.

بنابراین فرض اساسی در بررسی رابطه رضایت زناشویی و مکانیسم های دفاعی این است که استفاده عادتی از یک مکانیسم یا مکانیسم های دفاعی معین آسیب پذیری زوجها را در رابطه زناشویی آنها بیشتر می کند و بنابراین افراددارای نارضایتی زناشویی تمایل به استفاده از مکانیسم های دفاعی سازش نایافته، واپس رونده و نوروزی دارند همچنین با علم به اینکه چه مکانیسم های دفاعی در زمان نارضایتی زناشویی بیشتر استفاده می گردد می توان تشخیص بهتر و درک بهتر و درست تری از کیفیت روابط زناشویی زوج ها حاصل نمود.بنابراین از دو جهت قابل بررسی است از جهتی در ارتباط با نظریه های جامع روان تحلیلگری است که بیانگر ارتباط بین استفاده از مکانیسم های دفاعی و آسیب های روانی و اجتماعی و زناشویی است و از جهتی دیگر بیانگر نیم رخ دفاعی زوج ها در روابط زناشویی آنها است. همچنین سبک های دفاعی به کار رفته از سوی زوجها غالباً مشابه سبکهای دفاعی افراد دارای اختلالات روانی است مانند وسواس, بی اختیاری، اضطراب تعمیم یافته و هراس اجتماعی . در جهت بهبود کیفیت روابط زناشویی آموزشهای لازم به زوجها در زمینه خودشناسی، مهارتهای ارتباطی ، مهارتهای حل مساله، مهارتهای تصمیم گیری ، با تکیه بر شناخت این سبک های دفاعی در قالب فردی و زوجی و ارتباطی برای کنترل آنها صورت پذیرد.

همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که الگوی سبک های دفاعی در اختلالات مختلف متفاوت است و توجه به مکانیسم های استفاده شده از سوی زوجها در این پژوهش می تواند در شناسایی مشکلات زناشویی و اتخاذ راهبردهای درمانی مناسب در جلسات تخصصی زوج درمانی به کمک متخصصان آید.پیشنهاد می گردد با توجه به تابو بودن مسایل جنسی و اهمیت این موضوع در روابط زناشویی، رابطه رضایتمندی و نارضایتی جنسی با مکانیسم های دفاعی مورد بررسی قرار گیرد.تهیه و ساخت یک پرسشنامه مکانیسم های دفاعی ویژه روابط زناشویی هنجار شده با  فرهنگ و آداب و رسوم ملی و دینی مد نظر قرار گیرد جهت تعمیم پذیری بهتر نتایج به افزایش تعداد شرکت کنندگان و انجام پژوهش مشابه در مناطق فرهنگی و جغرافیایی اهتمام گردد.

منبع

یوسفی،شلبر(1394)، اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

 از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0