رابطه حرکت و شناخت
طبق نظریههای بسیاری حرکت و شناخت رابطه ی بسیار مستحکمی با هم دارند، برای مثال، در نظریههای پیاژه، کالاهیو، نظریه رشد ادراکی- حرکتی دلاکاتو، هب و بارش که بحث شد، نقش حرکت و فعالیتهای جسمانی در رشد یکپارچه انسان ضروری است.
رشد مهارتهای حرکتی اثراتی مهم بر مغز میانی، پل مغزی و پیاز مغز دارد و برعملکردهای ادراکی و شناختی اثرات مطلوبی دارد. بارش که نظریه اصالت حرکتی را بیان میکند، نداشتن تجربیات حرکتی را موجب اختلالهای شناختی میداند و هب مقدار و کمیت تجارب نخست زندگی کودک را موجب رشد بافتهای ارتباطی و در نتیجه رشد شناختی میداند.
رابطه حرکت و شناخت در نظریههای فراوانی از گذشته تاکنون مطرح و مورد تأکید بوده است، اما پژوهشهای بسیاری در دهه گذشته به بررسی رابطه این دو بعد در انواع مختلف اختلالها و حتی در افراد سالم پرداختهاند؛ حال این سؤال مطرح میشود که چگونه حرکت بر شناخت مؤثر است؟ تحقیقات انجام شده توسط مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها (CDC) نشان داده است که فعالیت بدنی میتواند فیزیولوژی مغز را با افزایش رشد مغزی مویرگی، جریان خون، اکسیژن، رشد سلولهای عصبی در هیپوکمپ ,مرکز یادگیری و حافظه، سطوح انتقال دهنده های عصبی و توسعه اتصالات عصبی و تراکم شبکه عصبی و حجم بافت مغز تحت تأثیر قرار دهد. این تغییرات ممکن است با بهبود عملکردهای شناختی از جمله توجه، پردازش اطلاعات، ذخیرهسازی و بازیابی، افزایش مهارتهای کنارآمدن، افزایش عاطفه مثبت، کاهش حساسیت در مقابل میل شدید و درد همراه باشد . آموزش آمادگی جسمانی، عملکردهای شناختی و به ویژه عملکردهای اجرایی در افراد سالم را بالا میبرد . علاوه براین آموزش آمادگی جسمانی با افزایش معنادار فعالیت مغز در شبکه توجه و افزایش حجم ماده خاکستری و ماده سفید همراه است .
از طرفی شواهد قابل توجهی نشان میدهدکه بین فعالیت بدنی، تناسب اندام و بهبود شناختی و عملکرد اجرایی و کنترل اجرایی رابطه وجود دارد. منظور از عملکرد اجرایی، فرایندهای شناختی لازم برای شناخت رفتار هدفمند است که در طول دوران کودکی و نوجوانی رشد میکند ، کنترل اجرایی یک بخش از فرایندهای خودنظارتی هدفمند در انتخاب، برنامهریزی و هماهنگی فرایندهای محاسباتی درک زمینهای، حافظه و عمل میباشد. تکالیف و وظایف خاص شامل برنامهریزی، زمانبندی، حافظهکاری، تکالیف چندگانه و کنارآمدن با ابهام میشود؛ همچنین در کنار حافظه کاری، پاسخ بازداری و انعطاف پذیری ذهنی هم تحت تأثیر فعالیت بدنی هستند .
در مطالعات متفاوتی اثرات فعالیت بدنی و ورزش مورد بررسی قرار گرفته است، که نشان داده شده ورزشهای مزمن ؛ برنامههایی که در حال اجرا بودند و در مدت زمان بیشتری اجرا شده بودند و جنبه فیزیولوژیکی بیشتری داشتند موجب افزایش انعطاف پذیری ذهنی و تفکر واگرای و عملکرد اجرایی بچههای کلاس دبستان شده بودند؛ همچنین کودکانی که در ورزشهای با شدت بیشتر، ولی در مدت زمان کوتاهتری شرکت داشتند، افزایش دقت و صحت در پاسخ، خواندن و درک مفاهیم، دقت و صحت در انجام و اتمام تکالیف از خود نشان دادند؛ همچنین در پژوهشی دیگر در همین راستا نشان داده شد که ورزشهای شدید موجب بهبود فرایندهای شناختی مرکزی برای حل مسأله و اقدامات و فعالیتهای هدفمند، از جمله سرعت و دقت میشود، ورزش شدید مثل پیاده روی طولانی مدت، اثر مثبتی در مهاریک فرایند در لوب پیش پیشانی، گیجگاهی و آهیانه ای و توانایی تمرکز داشت.
فعالیت بدنی باعث افزایش و تداوم عملکردهای مثبت شناختی در طول زندگی میگردد. لوهر و راتی، نشان دادند که فعالیت بدنی مثبت رشد شناختی را در زمان بلوغ تحت تأثیر قرار میدهد. آنها نشان دادند که یادگیری مهارتهای اساسی برای فعالیت فیزیکی در سنین نوجوانی برای عملکرد شناختی در آینده مفید و ضروری خواهد بود. برمبنای تحقیقات قابل توجه و قانع کنندهای که ارتباط بین فعالیت فیزیکی و عملکرد شناختی در نوجوانان را تأیید نموده است، پژوهش عصب شیمیایی در مغز موش نشان میدهد که ممکن است مزایای شناختی بیشتری که هنوز درجوانان مشاهده میشود در آینده برایشان داشته باشد. این مطالعات نشان میدهد که فعالیت فیزیکی متوسط به افزایش سطح عامل عصبی مغز میانجامد و به دلیل تحریک هیپوکمپ و بخشی از قشر پیش پیشانی که مرکز کنترل عملکرد اجرایی است، عملکرد اجرایی را بهبود میبخشد .
لوهر و راتی ، اشاره میکنند که کودکان در بازی های حرکتی، سطح توجه بالاتری،بخاطر فرضیه انگیختگی دارند که ناشی از افزایش حجم خون مغزی و مخچه و هیجان و قشر پیشانی میباشد. هیلمن ،بامطالعاتی که در مورد ریاضیات پیشرفته و توانایی خواندن داشته، نتیجه میگیرد که مناطق مغز و شبکههای عصبی مشابهی زیربنای عملکرد شناختی و پیشرفت تحصیلی و رشد حرکتی هستند.
از طرفی شورز و همکاران، طبق مطالعاتی که در پیرامون شکنش نظریه ذهن داشتهاند نشان دادهاند که مناطق فعال در نظریه ذهن در مغز در تکالیف متفاوت همپوشانیهای بسیاری با هم و فعالیتهای حرکتی داشتند. مناطق نام برده در این پژوهش ناحیه خلفی دو طرفه، قشر پیش پیشانی و قسمتهایی از قشر کمربندی خلفی قدامی، محل اتصالات قشر گیجکاهی، آهیانهای و شیار خلفی یا قدامی گیجکاهی دوطرفه، و کمی هم در دو قسمت لب گیجگاهی و مناطقی در آمیگدال میباشد.
یکی دیگر از مناطقی که پژوهشهای جدید به نقش همزمان آن در حرکت و شناخت پرداخته اند مخچه میباشد. در حالیکه نقش مخچه در عملکرد حرکتی به خوبی شناخته شده است اما ماهیت نقش همزمان آن در عملکرد شناختی بطور قابل توجهی کمتر روشن است. در این پژوهش نشان داده شده که مخچه با رشد عصبی عملکرد زبانی، حافظه کاری و عملکرد اجرایی و انعکاس برخی از راهها برای درک و فهم بهتر نقش دارد. در واقع در این پژوهش اشاره شده که مخچه نقش مهمی را در یادگیری نظارت شده دارد که این هم به نوبه خود میتواند که به افراد توانایی فهم عملکردهای انسانی و سازگاری بدهد. این پژوهش اشاره میکند که مخچه نقش مهمی در شناخت دارد. بسیاری از نتیجهگیریها در مورد نقش مخچه در شناخت از کشف نقش مخچه در هماهنگی و نسبیت در حرکات برمیخیزد که حمایتی بسیار قوی از این دیدگاه براساس مشاهدات بیماران مبتلا به آسیب در مخچه وجود دارد.
اما چگونه حرکت و فعالیتهای فیزیک میتواند موجب رشد شناخت و تحول آن گردد؛ حرکت و شناخت و هیجان و رشد اجتماعی رابطه بسیار مستحکمی باهم دارند، احتمالاً از دلایل این اثر متقابل میتواند این موارد باشد: حرکت و جنبش مغز را تحریک میکند ؛ لوب پیشانی و زبان را توانا میسازند، حرکت موجب افزایش خودباوری، اعتماد به نفس، خلاقیت و ابراز وجود میگردد. حرکت، فرایند یادگیری و آمادگی جسمانی را افزایش میدهد و در کل موجب رشد کلی کودکان میشود، کودکان از طریق حرکت و جنبش اکتشاف میکنند و تجربه و کشف میکنند. نتیجه اینکه در اثر جنبش و حرکت مغز متحمل تغییراتی میشود که برای عملکرد شناختی بهینه لازم و مطلوب است .
در کارکرد نظریه ذهن، تحقیقات نشان دادهاند که کرتکس پیش پیشانی، شکنج گیجگاهی فوقانی و لوب گیجگاهی در این زمینه درگیر میباشند.
پژوهشهای مختلفی به بررسی اثرات روشهای حرکتی بر جنبههای مختلف عملکرد شناختی پرداخته اند که اکثراً حاکی از اثر مثبت بودهاند، یکی از روشهای توانبخشی روانی- حرکتی، دوساهو است که برای کودکان بیش فعال/ کمبود توجه، فلج مغزی و مبتلا به اتیسم بهکار رفته است و اثر آن بر مهارتهای اجتماعی، تعاملات اجتماعی و مؤلفههای آن، توجه مشترک و… در پژوهشهای فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است.
منبع
نادری،سارا(1393)، اثربخشی روش دوسابرنظریه ذهن درکودکان مبتلا به اتیسم،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید