دیدگاه پودساکف در رفتارشهروندی سازمانی چیست ؟

پودساکف دسته بندی مفصلی از اینگونه رفتارها انجام داده است که رفتارهای شهروندی سازمانی را در قالب هفت دسته تقسیم می نماید: رفتارهای یاری گرانه، جوانمردی، نوآوری فردی فضیلت مدنی، تعهد سازمانی، خودرضایت مندی، رشد فردی .

رفتارهای كمكی:  شكل مهمی از رفتارهای شهروندی سازمانی است كه عملاً مورد توجه هر فردی كه در این زمینه كار كرده واقع شده است. از لحاظ مفهومی رفتارهای كمكی، به معنای كمك­های داوطلبانه نسبت به دیگران (نوع دوستی، میانجی­گری و تشویق) و جلوگیری از وقوع اتفاقات و مشكلات كاری (احترام) است.

جوانمردی: جوانمردی نوعی از رفتار شهروندی سازمانی است که نسبت به رفتارهای کمک کننده توجه بسیار کم­تری به آن شده است. ارگان  جوانمردی را به عنوان تمایل به تحمل شرایط ناراحت کننده اجتناب ناپذیر در کار بدون شکایت و ابراز ناراحتی تعریف کرد. برای مثال به اعتقاد ما، مردم خوب، مردمی هستند كه هنگامی كه با دیگران مشكل پیدا می‌كنند و كارها بر وفق مراد آنها پیش نمی‌رود نه تنها ناراحت نشده و شکایت نمی­کنند، بلكه با نگرشی مثبت به آنها نگاه می‌كنند و هنگامی كه دیگران به پیشنهادهای آنها توجه نمی‌كنند دلخور نمی‌شوند و علایق شخصی خود را فدای علایق گروه می‌كنند و در مقابل ایده­های شخصی دیگران اعتراض نمی‌كنند .

رفتار یا فضیلت مدنی: بعد دیگری که از مباحث گراهام  در مورد مسئولیت پذیری ناشی می‌شود، رفتار مدنی در سازمان است. رفتار مدنی از علاقه یا تعهد به سازمان ناشی می‌شود. نظارت بر محیط به منظور شناسایی فرصت ها و تهدیدها (در نظر گرفتن تغییرات صنعت به لحاظ تأثیرات بر سازمان) حتی با هزینه های شخصی نمونه ای از این رفتارهاست. پس این رفتار منعکس کننده شناخت فرد نسبت به این موضوع است که او جزئی از یک کل بزرگ­تر است و همچون شهروندان مسئول در قبال جامعه، او نیز به عنوان یک عضو سازمان مسئولیت­هایی را در قبال سازمان بر عهده دارد. این بعد در مطالعات ارگان به عنوان رفتار یا فضیلت مدنی و در مطالعات گراهام به عنوان مشارکت سازمانی در نظر گرفته شده است .

ابتکارات فردی: بعد دیگری از رفتار شهروندی سازمانی که توسط چندین محقق مشخص گردیده، ابتکارات فردی است. این نوع از رفتار شهروندی سازمانی، رفتار فرانقشی است که ماوراء حداقل نیازمندی­های کلی مورد انتظار قرار دارد. نمونه­های از چنین رفتار هایی شامل فعالیت­های خلاقانه و طراحی­های نوآورانه برای بهبود وظیفه شخصی و یا عملکرد سازمانی است. بورمن و موتوویدلو  انجام مشتاقانه و داوطلبانه فعالیت­های وظیفه­ای را به عنوان مؤلفه­های این بُعد بیان کرده­اند.

وفاداری سازمانی: وفاداری به معنای احساس هویت و پیروی از مدیرِسازمان و سازمان به صورت كلی، و فراتر رفتن از علایق گروهی افراد می‌باشد این بعد شامل جدیت در تبلیغات به نفع سازمان، حمایت از سازمان در مقابل غریبه ها، و دفاع از آن در مقابل تهدیدهای بیرونی ومتعهد ماندن به سازمان حتی تحت شرایط نامطلوب است. بعضی افراد نسبت به كارفرما احسان و خوبی نشان می‌دهند. حتی هنگامی كه با انتقادات غریبه‌ها و حقوق بگیران و مشتریان بالقوه آینده مواجه می‌شوند. از مكانی كه در آن كار می‌كنند به گونه ای مثبت سخن می‌گویند. بلیک لی و مورمن نشان دادند که این نوع رفتار متمایز از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی است. وفاداری سازمانی در برگیرنده مفهوم طرفداری صادقانه گراهام ، مفهوم اشاعه و گسترش حسن نیت و حمایت از سازمان جرج و جونز و مفهوم طرفداری، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی بورمن و موتوویدلو است.

اطاعت سازمانی : این بعد شامل پذیرش و درونی سازی قوانین، مقررات و دستور العمل­های سازمان است كه باعث پیروی صادقانه فرد حتی زمانی است كه هیچ كس مشاهده و نظارت نمی‌كند. بنابراین كارمندی كه در تمامی زمان­ها، همه قوانین و مقرارت سازمانی را حتی هنگامی كه هیچ كس او را مشاهده نمی­كند رعایت می‌كند به عنوان یك شهروند خوب تعریف شده است.

توسعه خود : شامل فعالیت­های داوطلبانه كارمندان برای افزایش معلومات، مهارت ها، توانایی­های شغلی و همگام بودن با آخرین اطلاعات در زمینه رشته تخصصی خود می‌باشد. این بعد از رفتار شهروندی سازمانی از لحاظ مفهومی از دیگر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی متفاوت می‌باشد و شامل سه بعد مشاركت اجتماعی، حمایتی و شغلی است.

منابع

مفاخری ،عبدالله (1393) ،اثربخشی آموزش فراشناخت وذهن آگاهی بر نگرش های زیست محیطی ،رفتار شهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی ، پایان نامه  دکترای تخصصی روانشناسی عمومی ، دانشگاه پیام نور

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0