دیدگاه های مطرح در سرمایه اجتماعی

به طور کلی چهار دیدگاه در سرمایه اجتماعی را می توان شامل موارد زیر دانست :

  • دیدگاه اجتماع گرایی.
  • دیدگاه شبکه ای.
  • دیدگاه نهادی.
  • دیدگاه همیاری.

دیدگاه اجتماع گرایی

در دیدگاه اجتماع گرا سرمایه اجتماعی با سازمان های محلی چون باشگاه ها، انجمن ها و گروه های مدنی برابر انگاشته می شود. اجتماع گرایان که نگاه شان به تعداد و فشردگی این گروه ها در یک اجتماع ، معطوف است بر این اعتقادند که سرمایه اجتماعی ذاتاً خیر است و هر چند بیشتر باشد بهتر است و وجود آن همواره اثری مثبت بر رفاه اجتماع دارد. این دیدگاه با تاکید بر محوریت پیوند های اجتماعی در کمک به فقرا برای تدابیر دفع مخاطرات و آسیب پذیری طبقه فقیر کمک مهمی به تحلیل فقر کرده است. البته بسیاری از طرفداران چنین دیدگاهی از سرمایه اجتماعی وجه منفی آن را نادیده گرفته اند، شواهدی که از جهان در حال توسعه نشان می دهد که چرا صرف دارا بودن سطوح بالای همبستگی اجتماعی یا گروه های غیر رسمی لزوماً به رفاه اقتصادی نمی انجامد. در بسیاری از ممالک آمریکای لاتین، بارزترین صفت گروه های مردم بومی را غالباً برخورداری از سطح والای همبستگی ذکر می کنند، ولی این مردم بومی از نظر اقتصادی جزء بی بهرگان اند. چون منابع قدرت و امکان دستیابی بدان را که شرط لازم عوض شدن بازی به سود محرومان است، در اختیار ندارند.

  • دیدگاه شبکه :

در این دیدگاه سعی می شود هر دو جنبه مثبت و منفی سرمایه اجتماعی به حساب آورده شود. اهمیت پیوندهای عمودی و همچنین افقی در بین مردم و روابط درونی و فی مابین این قبیل هویت های سازمانی به عنوان گروه ها و بنگاه ها مورد تاکید قرار می گیرد. این دیدگاه می پذیرد که پیوندهای نیرومند «درون اجتماعی » به خانواده ها و اجتماعات حس هویت و مقصد مشترک می دهد. همچنین این دیدگاه تاکید دارد که پیوندهای قوی افقی بدون پیوندهای ضعیف « بین اجتماعی» از قبیل پیوندهایی که شکاف های گوناگون اجتماعی مبتنی بر دیدن، طبقه قومیت، جنسیت و شئون و موقعیت های اجتماعی اقتصادی را در می نوردند ممکن است به صورت مبنایی برای پی جویی منافع فرقه ای در آیند. دو خصلت برجسته این دیدگاه عبارتند از : اولاً سرمایه اجتماعی یک شمشیر دو لبه است که می تواند طیفی از خدمات گرانبها برای اعضای جامعه تامین کند که از نگهداری اطفال شیرخوار گرفته تا مواظبت از خانه و خانه داری و کار پیدا کردن و ….. را دربر می گیرد. ولی ضمناً هزینه هایی هم دارد؛ چه ، همان پیوندها می توانند به صورت دعاوی غیر اقتصادی قابل ملاحظه ای نسبت به افراد به استناد حس تکلیف و تعهد آنان به وجود آید و پیامدهای اقتصادی منفی نیز به وجود آورند. دوم آنکه باید بین منابع سرمایه اجتماعی و عوارض ناشی از آن تمایز قایل شد. عیب اینکه فقط نتایج مطلوب را به سرمایه اجتماعی نسبت دهیم یا سرمایه اجتماعی را معادل نتایج مطلوب بینگاریم این است که سبب می شود این امکان نادیده بماند که شاید این نتایج به زیان فردا برایمان خیلی گران تمام شود .

دیدگاه نهادی دیدگاه سوم از سرمایه اجتماعی مدعی است که سر زندگی شبکه های اجتماعی عمدتاً محصو لمحیط سیاسی، قانونی و نهادی است. نگرش نهادی، سرمایه اجتماعی را به عنوان متغییر وابسته تلقی  می نماید. استدلال طرفداران این رویکرد این است که خود ظرفیت گروه ها برای عمل کردن به خاطر نفع جمعی، وابسته به کیفیت نهادهای رسمی است که تحت آن ها قرار دارند، همچنین تاکید دارند که چگونه عملکرد دولت ها و بنگاه ها نیز به نوبه خویش وابسته به انسجام درونی، اعتبار و صلاحیت درونی خودشان از یکسو و پاسخگویی آن ها در برابر جامعه مدنی از سوی دیگرند.

نقطه قوت دیدگاه نهادی در پرداختن به دغدغه سیاست گذاران کلان اقتصادی در واقع نقطه ضعف این دیدگاه در توجه به ابعاد اقتصاد خرد قضیه محسوب می شود. برای مثال ، آزادی ها و حقوقی که افراد جامعه بدان نیاز دارند باید از سوی دولت تضمین شود. ایجاد دیوان سالاری های منسجم و با کفایت ممکن است دهه های متمادی وقت بگیرد و در عین حال می تواند مزایایی به بار آورد که بسیار بیش از آن که به فقرا بهر ه ای برساند، منافع فوری تر شرکت ها را برآورده می سازد.

 دیدگاه همیاری :

این دیدگاه می کوشد، آثار قوی دو دیدگاه شبکه ای و نهادی را در یکدیگر ادغام کند. این دیدگاه ائتلاف های پویای حرفه ای و مناسبات ما بین دیوان سالاری های دولتی و کنشگران گوناگون جامعه مدنی و درون دیوان سالاری دولتی و جامعه مدنی را مورد بررسی قرار می دهد. سه نتیجه کلی حاصل از این دیدگاه عبارتند از : دولت و جوامع، هیچ کدام به طور ذاتی خوب یا بد نیستند. تاثیری که دولت ها، شرکت ها و گروه های مدنی بر تحقق اهداف جمعی می گذارند متغیر است :

الف) دولت ها و بنگاه ها و اجتماعات به تنهایی فاقد منابع لازم برای ترویج توسعه گسترده و پایداری هستند و لازم است هم در درون و هم ورای این بخش ها عوامل مکمل و موجد مارکت شکل بگیرند.

ب) در بین این بخش های مختلف ، نقش دولت در تسهیل نتایج مثبت توسعه ای از همه مهم تر و مسئله دارتر است. بنابراین، در یک نتیجه گیری که همیاری دولت و شهروندان مبتنی بر دو عامل مکمل بودن و اتکا است . منظور از مکمل بودن روابط حمایتی دو طرفه بین کنشگران بخش دولتی و خصوصی است و نمونه روشن آن چارچوب های قانونی است که از حق ایجاد تشکل دفاع می کنند و نمونه معمولی تر آن اتاق های بازرگانی است که موجبات تسهیل مبادله بین اصناف اجتماعی و گروه های تجاری را فراهم می آورند . منظور از اتکا ماهیت و گستره ی پیوند هایی است که در بین شهروندان و مقامات دولتی بر قرار می شود.

 سطح سرمایه اجتماعی  :

برخی از نویسندگان ، سرمایه اجتماعی را در دو سطح سازمانی و ملی بررسی و مطالعه کرده اند :

سطح ملی  :

سرمایه اجتماعی در این سطح اشاره به شبکه ها، تعاملات و هنجار هایی دارد که کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را شکل می دهد. سرمایه اجتماعی فقط مجموع نهادهایی که جامعه را تشکیل می دهند، نیست؛ بلکه سبب انسجام این نهادها نیز می شود، سرمایه اجتماعی مجموعه ای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه می شود و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد ،سرمایه اجتماعی شبکه ها و هنجارهای تشریک مساعی متقابلی است که ایجاد ارزش می نماید

سطح سازمانی  :

در تحقیقات کوهن و پروساک به ایده بررسی سرمایه اجتماعی در سطح سازمان ها اشاره شده است. افرادی مانند کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی می تواند به توسعه اقتصادی کمک نماید. برخی از مزایای مورد اشاره توسط این افراد به شرح ذیل می باشد : به اشتراک گذاشتن بهتر دانش ، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد ، ایجاد روح تعاون ، (درون سازمان، بین سازمان و مشتریان و شرکا) کاهش نرخ جابه جایی ، کاهش  هزینه های استخدام، کمک به آموزش، ابقای دانش سازمانی، کاهش تغییرات نیروی کار، افزایش فعالیت های مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک . سرمایه اجتماعی در تعریفی دیگر در سه سطح مطرح و بررسی شده است :

سطح فردی :

مانند هنگامی که مادری از دوستش تقاضا می کند تا بچه او را برای مدتی نگاه دارد. این رابطه دوستی ناشی از سرمایه اجتماعی میان مادر و دوست خود است که اگر وجود نمی داشت، مادر مجبور بود پرستار بچه استخدام کند و هزینه بپردازد.

سطح گروهی  :

مانند مثالی که جیمز کلمن از فروشندگان بازار عمده فروشی الماس در نیویورک نقل می کند. او در مثال نشان می دهد که چگونه تعهدات متقابل اعضای گروه و ضمانت های موثر برای ممانعت از خیانت در امانت موجب شده تا اموری مانند ارزش یابی الماس ها بدون کمترین هزینه و با اطمینان انجام گیرد و در نتیجه، همبستگی گروهی در سطح بالایی حفظ و تدوام یابد.

سطح اجتماعی :

پاتنام و فوکویاما در کارهایشان به این سطح از سرمایه اجتماعی پرداخته اند. از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهاد های دموکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی نظم اجتماعی را به طریق موثر و کارآمدی حفظ و تداوم می بخشد .

منبع

موسوی، سید امین(1393)، تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت خدمات آموزشی،پایان نامه کارشناسی ارشد، مديريت بازرگانی،دانشگاه ازاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0