دسته بندی انواع دانش
دانش دو نوع است: نخست، نوع بسیار عمومی دانش که دانش ضمنی یا پنهان نامیده میشود و دومی، دانشی است که به صورت مستند درآمده و به آن دانش صریح یا آشکار گفته میشود .
دانش نهان، دانش شخصی و ابراز نشدهای است که یک فرد دارد. دانشی که در ذهن افراد است و میتواند مفید واقع شود. دانش و تجربهای است که یک فرد در طول سالها از طریق تجربه، تعامل با دیگران و آزمون سعی وخطا بهدست آورده است. دانشی که هرگز بهطور کامل و قابلفهم برای سایرین بیان، ثبت، مستند یا مدون نشده است. طبق برآوردها 80 درصد از مهمترین دانش را دانش نهان شکل میدهد . فرايند انتقال دانش ضمني به ديگران، بسيار پر دردسر است.
تقریباً همه فعالیتهایی که افراد درگیر آن هستند نیاز به ترکیبی از چند دانش نهان و عیان دارد. برای یک مدیریت دانش کارآمد، تسخیر هر دو دانش نهان و عیان الزامی است. چالش واقعی مدیریت دانش در توانایی تشخیص و تسخیر دانش نهان است، بهطوریکه در هنگام نیاز قابل بازیابی باشد. دانش عیان به آسانی قابل ثبت و انتقال است اما تشخیص، تصرف و انتقال دانش نهان مشکل است. بنابراین، بیشتر سازمانها تنها بر مدیریت دانش عیان، دانش سهلالوصول که تنها 20 درصد از کل دانش سازمان را شکل میدهد، تمرکز میکنند و استفاده از دانش نهان را به وقوع تصادفی آن وامیگذارند .
دانش صريح عبارت است از دانش ضمني كه در فرايندي پردازشي، مستند شده و به صورت واضح در قالب زبان رسمي بيان ميشود و به راحتي بين افراد به اشتراك گذاشته ميشود .
هنگامیکه دانش، مدون و کدگذاری شود، مصنوع دانش تولید میشود و این مصنوع دانش است که میتواند مدیریت شود .دانش ترکیبی از تجربيات، ارزشها، اطلاعات و نگرشهاست. دانش، از اطلاعات و اطلاعات از دادهها سرچشمه ميگيرد. بيشتر دانشها، به صورت ضمني دراختيار افراد هستند. مديريت دانش به سازمانها کمک ميکند تا از فرايند دانش مؤثر برخوردار باشند .
تعریف مدیریت دانش
مدیریت دانش مفهومی است که تعریفهای زیادی برای آن ارائه شده است. برخی از صاحبنظران مانند پرز، تأکید دارند که دانش یک سرمایه سازمانی است و مدیریت دانش را بر همین اساس تعریف میکنند. وی معتقد است که مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش و قابلیتهای عقلانی و تجربیات افراد یک سازمان و ایجاد قابلیت بازیابی آنها به عنوان یک سرمایه سازمانی.
مالهوترا، در سالهای اخیر بیشترین فعالیت را در زمینه مدیریت دانش داشته است و این مفهوم را از دیدگاه نظری تعریف کرده است. وی مدیریت دانش را کمک به سازمانها در یافتن راههای نوین بهرهجویی از دانش عینی و ذهنی افراد آن میداند.
استمپز، مدیریت دانش را مقداری کاربردیتر تلقی کرده و برای مدیران دانش نقش فعالی قائل شده است. وی مدیریت دانش را فراهمآوری دانش مورد نیاز در زمان و مکان مورد نیاز و برای شخص نیازمند تعریف میکند. او همچنین معتقد است که بهترین چیز داشتن در موضوعی خاص نیست، بلکه دانستن مکان و طرز دسترسی به دانش است.
راولي،معتقد است که مديريت دانش در اصطلاح مفهومي يک نمونه است و در اصطلاح تخصصي، مجموعهاي از راهکارها و اعمالي است که در پاسخ به نيازهاي سازمانها شامل جوامع و دولتها در جامعه مبتني بر دانش قرن بيست و يکم پديد آمده است.
اخیراً تعریفی از سوی سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، ارائه شده است که به نظر میرسد علاوه بر تازگی، مفاهیم اصلی تعاریف موجود را به صورت خلاصه دربرمیگیرد. همچنین، این تعریف به صورت عملی در پژوهشی از سوی سازمان مذکور استفاده شده است: مدیریت دانش، مجموعهای از فعالیتهای سازمانی برای خلق، کسب، توزیع دانستهها و ارتقای به اشتراکگذاری دانش درداخل سازمان ومحیط پیرامون آنست .
تاریخچه مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر دهه 1970 مطرح گردید. در اواسط دهه 1980 و آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی اهمیت آن مضاعف شد. در این دهه نظامهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون مهندسی دانش، نظامهای دانش مدار و مانند آن رواج یافت، در اواخر دهه 80 سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش را در مجلات حوزه های مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاعرسانی میتوان مشاهده کرد. در آغاز دهه 1990 فعالیت گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه 1990 تحرک تازهای به حوزه مدیریت دانش بخشید. شبکه بینالمللی مدیریت دانش در اروپا و مجمع مدیریت دانش ایالات متحده فعالیتهای خود را در اینترنت گسترش دادند. در سال 1995، اتحادیه اروپا ، طی برنامهای به نام اسپریت، بودجه قابل ملاحظهای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص داد. اکنون مدیریت دانش در سالهای آغازین قرن 21 برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است .
اهداف مدیریت دانش
هدف اساسی مدیریت دانش، ایجاد یک سازمان یادگیری و شراکت با ایجاد جریانی بین مخازن اطلاعات ایجاد شده توسط افراد قسمتهای مختلف شرکت و مرتبط کردن آنها با یکدیگر است.
بخشی از کاربردهای مدیریت دانش بشرح زیر است:
- پروژه مدیریت دانش بر پایه فنآوری اطلاعات؛
- استفاده مجدد از دانش؛
- جستجوی اسناد؛
- موانع اشتراک دانش؛
- یکپارچگی دانش؛
- اشتراک دانش بین افراد؛
- یکپارچگی دانش، عملکرد و نظامهای یادگیری؛
- اثرات مدیریت دانش روی تجارت الکترونیکی؛
- روایتگویی و روایتهای سازمانی .
بیشتر افراد و سازمانها مدیریت دانش را بهدلایل زیر به کار میگیرند:
- افزایش همکاری؛
- بهبود بهرهوری؛
- تشویق و قادر ساختن نوآوری؛
- غلبه بر اطلاعات زیادی و تحویل فقط آنچه مورد نیاز است؛
- تسهیل جریان دانش ازتأمینکنندگان بدریافتکنندگان بدون محدودیت زمان و فضا؛
- تسهیل اشتراک دانش میان کارمندان و بازداشتن آنها از اختراع دوباره چرخ به کرات؛
- تصرف و ثبت دانش کارکنان قبل از اینکه آنان شرکت را ترک نمایند؛
- افزایش آگاهی سازمانی از خلأهای دانش سازمان؛
- کمک به شرکتها که سبقتجو باقی بمانند، با افزایش آگاهی آنان از راهبردها، محصولات و بهترین کارکردهای رقیبانشان .
بسیاری از سازمانها، مدیریت دانش را برای تصرف سرمایههای فکری کارکنانشان به کار میگیرند. نکته اساسی بحث مدیریت دانش این است که، مقادیر متعدد دانش درباره مشتریان، فرایندها، محصولات و خدمات در همه سطوح یک سازمان موجود است و اگر این دانش بتواند یک جا تصرف شده و انتقال داده شود به سازمانها کمک خواهد نمود که موفقتر و مؤثرتر باشند.
هدف اصلی از مدیریت دانش در یک سازمان تبدیل دانش ضمنی کارکنان، به عنوان منبعی مهم در تصمیمگیری و اقدام عملی، به دانش صریح و مدون برای رسیدن به اهداف آن است .
در واقع، در بسیاری از سازمانها و مؤسسات یکی از معضلهای اساسی این است که از میزان دانایی و دانش افراد، اطلاع کافی وجود ندارد. مدیریت دانش با تمرکز بر روی راهحلهایی که کل نظام شامل سازمان، منابع انسانی و فنآوری را دربرمیگیرد، از جمله مهمترین ابزارها برای حل این مشکل محسوب میشود و برای این کار لازم است تا شناخت کاملی نسبت به ماهیت و اهمیت دانش و مدیریت دانش در سازمان داشت و به بسترها و زمینههای موفقیت آن و نحوه برقراری تعامل و تعادل میان این عوامل توجه ویژه مبذول داشت.
اهداف مديريت دانش در كتابخانهها
هدف مديريت دانش در كتابخانهها، ترويج نوآوري دانش است. كتابخانهها براي مجموعهسازي، پردازش، ذخيره و توزيع دانش و اطلاعات در زنجيره نظام علمي و ارتباطات اساسي در نوآوري دانش ارتباط مورد نياز را برقرار ميكنند. از طرف ديگر، كتابخانهها بطور مستقيم در فرآيند تحقيقات علمي شركت ميكنند. در واقع، فعاليتهاي كتابخانه به عنوان بخشي از نوآوري دانش محسوب ميشود. كتابخانهها بايد به توزيع و اشاعه دانش توجه كافي داشته و به عنوان ابزاری براي به گردش در آوردن نتايج نوآوري دانش عمل كنند. مديريت دانش در كتابخانهها براي توسعه روابط بين كتابخانهای و بين كتابخانهها و مراجعان و تقويت مهارتهاي دانشافزا مانند كار با اينترنت و تسريع جريان اطلاعات بسيار کارساز است. در عصر اقتصاد دانشمدار، كتابخانهها براي نوآوري دانش، در زمينههای توسعه و كاربرد منابع اطلاعاتي، ايجاد كتابخانههاي مجازي و حفاظت از مالكيت معنوي در عصر الكترونيك نقش مهمی ایفا میکنند.
منبع
زارع،هانیه(1392)، نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی متخصصان علم اطلاعات،پایان نامه کارشناسی ارشد،علم اطلاعات ودانش شناسی، دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید