دانشگاه جایگاه آموزش و پژوهش
دانشگاه به عنوان متصدی علم و فرهنگ و بخشی از مسئولیت جامعه پذیری و فرهنگ مداری شهروندان را بر عهده دارد و انتظار می رود که در تصحیح انحرافات ایفای نقش کند دانشگاه را می توان با دو نگرش سنتی و دیگری نگرش مدرن نگریست در نگرش سنتی از این حیث اختلافی نیست که دانشگاه در مقام برتری نسبت به جامعه قرار گرفته است . که به دلیل اشراف خود هم می تواند و هم می باید در حل مشکلات جامعه نقش پیشتاز داشته باشد . اختلاف در این است که دامنه ی مسوولیت آن تا چه اندازه توسع یا تضمیین یابد و اگر آن دسته از حامیان این نگرش را که ضمن باور به برتری و مسوولیت دانشگاه نسبت به جامعه معتقدند ماموریت مشخص دانشگاه منحصر در حل بحرانهای علمی ، تکنولوژیکی است کنار بگذاریم باقی مانده این گروه بر این باورند که دانشگاه مسوولیت ، ماموریت و قدرت درمان بیماری های فرهنگی جامعه را دارد از این منظر می باید دانشمند ، حکیم ، عالم و . . . را به عنوان کسی که صاحب معرفت است و به تبع دانشگاه را به عنوان موسسه یی که تولید و عرضه ی معرفت را نهادینه می کند عناصری تلقی کنیم که کارکرد فرهنگی آنها حل بحرانهای فرهنگی اجتماعی ، شغلی از طریق حل بیماری جهل است دانشگاه به دلیل دانش بیشتر و محیط فرهنگی اجتماعی امکان هدایت و حل انحرافها و بحرانهای هویتی ، اجتماعی و فرهنگی را دارد . البته این امکان نیز وجود دارد که دانشگاه خود نیز دچار انحراف و بحران شود . دانشگاه در جامعه همان وظیفه یی را دارد که عالمی در میان جاهل : باید ارزشها را به دانشجو نشان دهد و راه رسیدن به ارزشها ، باورها و هنجارهای جامعه را به آنها بیاموزد در هر حال برتری علمی دانشگاه علی الاصول هم می تواند خود دانشگاه را از کجروی محافظت کند و هم می تواند آن را در موقعیت ارشاد اخلاقی و حل بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و هویتی قرار دهد .
نقش دانشگاه در حل بحرانهای فرهنگی و اجتماعی
روشن است که از این دیدگاه با توسعه ی ارتباط مستقیم با جامعه از طریق اشاعه ی دانش ، خصوصا بخش هایی از علوم انسانی که به حکمت علمی نزدیک تر است جامعه را از عوارض سوء رفتارهای خلاف هنجار آگاه کند . علاوه بر این دانشگاه می تواند استفاده از ظرفیتهای علمی و فنی خود راههای توسعه ی جامعه پذیری و فرهنگ مداری را تقویت کند . می تواند از امکانات نرم افزاری خود همچون هنر ، ادبیات ، فلسفه و . . . و نیز از ظرفیتهای سخت افزاری خود همچون تکنولوژی ارتباطات ، برای تقویت مدیریت بومی ، هنجارهای دینی و باورهای ملی کمک بگیرد و به این شکل در مقابل بحرانهایی که ناشی از آسیب فرهنگهای بیگانه است نوعی ایمنی فراهم کند ؛ همه ی اینها البته در کنار این خوش بینی است که میزان انحراف و یا بحران را در دانشگاه بسیار کمتر از اجتماع فرض کنیم .اما بیرون از پارادایم هدایت متکی بر معرفت نقش دانشگاه در حل بحرانهای فرهنگی و اجتماعی چشم انداز کاملا متفاوتی پیدا می کند . از منظر علمیت اجتماعی ، دانشگاه بخش پیوسته از جامعه یی است که خود همانند سایر بخشها می تواند قربانی بحرانهای فرهنگی و اجتماعی باشد این درست است که میزان ایمنی بخشهای مختلف یک سیستم در برابر یک بحران ممکن است متفاوت باشد . و با توجه به آسیب پذیری و بحران زدگی به حل بحران می پردازد .
منبع
مونسان،زهرا(1389)، نقش دانشگاه در شکل گیری هویت دانشجویان سال آخر دانشگاه آزاد،پایان نامه
کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه گرمسار
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید