خلاصهای از تاریخچۀ چرخۀ پاسخ جنسی زنان
شرح چرخة جنسی زنان از آغاز مطالعات این حوزه همیشه جزو چالشهای پیش روی محققین بوده است، فروید در مقالۀ خود دربارۀ زنانگی اعتراف میکند درک و توضیحات دربارة زنانگی ناتمام و ناقص است و این توضیح کار راحتی نیست. او مطرح کرد که اگر شما میخواهید دربارۀ زنانگی بیشتر بدانید، تجربههای شخصی خود را در زندگی مورد بررسی قرار دهید یا به اشعار روی آورید و یا منتظر باشید که علم به شما اطلاعات منسجمی ارائه کند .به این تاریخچه، کارهای مسترز و جانسون را که درزمینۀ جنسیت زنان در سمینارهایشان پیشرفتهایی ایجاد کردند و کارهایی که در حیطۀ پاسخ جنسی انسان ، کژکاریهای جنسی انسان و چهار مرحلۀ پاسخ جنسی را که قبلاً ارائه شد انجام دادند را، اضافه کنید .
در راستای انجام ارزیابی فیزیولوژیکی دربارۀ پاسخ جنسی زنان و مردان، مسترز و جانسون یک توالی خطی از انگیختگی، هیجان و به دنبال آن ارگاسم و خاموشی را مطرح کردند. مرحلۀ انگیختگی در زنان همان انگیختگی تناسلی است ،متورم و لیز شدن واژینال. گرچه تعریف اصلی از این مرحله دربرگیرندۀ تجربۀ فیزیولوژیکی و ذهنی با هم است. مدل مسترز و جانسون در ابتدا بر فیزیولوژی پاسخ جنسی متمرکز بود و در مردان و زنان و مدلی را بسط دادند که در آن دو جنس را با هم برابر میدانستند بهنحویکه بسیاری از تفاوتهای جنسیتی محو میشد، اما آنها مشاهدات جالبی دربارۀ تمایلات جنسی زنان نیز کشف کردند. بهخصوص، آنها ایدۀ فروید دربارۀ غلبۀ ارگاسم از طریق واژن بر ارگاسم از طریق کلیتوریس را کمارزش جلوه دادند و نشان دادند که یک ارگاسم واحد وجود دارد.
این شروعی بود برای فرآیند تغییر و اصلاح دربارۀ نظریات در مورد اندامهای جنسی زنان – خصوصاً کلیتوریس که بهعنوان یک منبع برای لذت جنسی زنان شناخته شد و جنبه جدیدی از میل جنسی زنان را مطرح کرد. مسترز و جانسون تأکید بسیاری بر عملکرد مناسب جنسی و کژکاریهای جنسی داشتند درحالیکه تفاوت معنادار بین فرآیندهای جنسی مردان و زنان توجهی نکردند. علاوه بر این، آنها در مطالعۀ خود دربارۀ جنسیت انسان، پژوهش دربارۀ میل جنسی و اختلالات میل جنسی را از قلم انداختند .به دنبال کارهای مسترز و جانسون، کاپلان مدلی از پاسخ جنسی انسان را بازبینی کرد و بهعنوان اولین مرحله از این چرخه، میل جنسی را در نظر گرفت. او بین دو نوع میل تفاوت قائل شد:
- میلی که در طول تجربۀ جنسی راهاندازی میشود که به آن میل بیرونی/واکنشی میگویند.
- میلی که بر هر فعالیت جنسی تقدم دارد که بهاصطلاح به آن میل بیولوژیکی/ درونی میگویند.
درهرحال، مدل خطی چهار مرحلهای پاسخ جنسی انسان، از این نظریه مستثنا است که میل پاسخی به محرک جنسی، بیرونی و خود به خودی است که در آن فعالسازی مراکز تنظیمی رابطۀ جنسی در هیپوتالاموس و سیستم لیمبیک با انگیزۀ ذهنی برای مقاربت و درگیر شدن در فانتزیهای جنسی، مرتبط است . باوجوداینکه کاپلان گامهای مهمی در راستای گسترش درک و فهم ما از میل جنسی برداشت، هنوز پرسشهای بیپاسخی باقیمانده است. او انگیزه جنسی و میل جنسی را تلفیق کرد، انگیزۀ جنسی نشأتگرفته از انتظارات همسر و فشارهای اجتماعی است و انگیزهای که ممکن است در نبود میل جنسی نیز وجود داشته باشد. کاپلان همچنین از اصطلاحات میل جنسی و فانتزیهای جنسی بهجای یکدیگر استفاده میکند و فانتزی جنسی را بهعنوان بازنمایی روانی میل و اشتیاق جنسی فرد در نظر میگیرد . همانطور که قبلاً ذکر شد، فانتزی لزوماً دال بر وجود میل در زنان نیست اما برای افزایش انگیختگی جنسی زمانی که فعالیت جنسی شروع شود، فراخوانده میشود . فارغ از تفاوتهای جنسیتی، کاپلان تفاوت زیادی بین مردان و زنان در تجربههای مربوط به میل جنسی، رشد آن، عملکردها و اختلالات به دست نیاورد .
باسون، بحث میکند که زنان به خاطر دلایل پیچیدهای بهغیراز وجود یا عدم وجود میل، فعالیت جنسی انجام میدهند یا از آن خودداری میکنند. یک زن ممکن است تصمیم بگیرد فعالیت جنسی انجام دهد با این هدف که صمیمیت عاطفی با همسرش را افزایش دهد و یا اینکه احساس کند جذاب است و زنانگی خود را احساس کند و بداند دوستداشتنی و خواستنی است . پژوهشها نشان میدهند که زنان بیشتر احتمال دارد زمانی که برانگیخته میشوند میل جنسی را احساس کنند تا در حالت عکس آن. مخصوصاً هنگامیکه در رابطهای بلندمدت باشند . در یک مطالعۀ کیفی که بر روی زنان چه آنهایی که اختلال جنسی داشتند و چه آنهایی که اختلالی نداشتند انجام شد، 80 درصد از کل زنان هدف آمیزش جنسیشان را شریک شدن رابطۀ عاطفی میدانستند درحالیکه درصد بسیار کمتری هدفشان رسیدن به ارگاسم بود. زنان محرکهای متعددی برای میل جنسی برمیشمارند که شامل لمس فیزیکی، تصاویر دیداری، رفتار همسرشان و خاطرات خودشان، میباشد . باسون در طول کار خود اهمیت در نظر گرفتن زمینۀ جنسی و محیطی زن را که شامل رابطههای اخیر او و تاریخچۀ پزشکی و رشدی میشود، تکرار کرد و اهمیت آنها را هنگام اختلال میل و انگیختگی متذکر شد .
بین تعاریف باسون و کاپلان ، دربارۀ تعریف میل تفاوت جالبی وجود دارد. کاپلان ، میل و انگیزه را باهم برابر میداند درحالیکه باسون این دو را مفاهیمی مجزا در نظر میگیرد. زنان ممکن است به دلایل مختلفی بهغیراز میل به جذاب به نظر رسیدن ازلحاظ جنسی، از فعالیتهای جنسی اجتناب کنند یا برای انجام آنها با انگیزه شوند. برای زنانی که در پی جستجوی موقعیتهای جنسی هستند، تمایلات ممکن است در حضور تحریک جنسی مناسب که منجر به صمیمیت فیزیکی میشود پدیدار شود. از طرف دیگر، زنی ممکن است میل جنسی برای شروع فعالیت را در خود احساس کند اما به دلیل تعارضات درونی و عوامل دیگر، فاقد انگیزه باشد. مشکل تلفیق میل و انگیزش در ابهامی است که در اصطلاح میل وجود دارد و این مشکل شکاف در فرموله کردن فعلیِ میل جنسی را برجسته میسازد. همانطور که توسط باسون و پژوهشهای مذکور نشان داده شد، سطح فعالیت جنسی زنان و انگیختگی دستگاه تناسلی آنها، معیارهای خوبی برای میل نمیباشند. از طرفی دیگر، ارزیابی زنان از سطح میل خود پیچیده و بغرنج است. امکان دارد، یک زن احساس کند که سطح میل او ازآنچه همسرش انتظار دارد و ازآنچه که استانداردهای اجتماعی رواج میدهند، پایینتر است. ادغام کردن زمینههای اجتماعی و رابطهای درارزیابی میل جنسی زنان، میتواند فهم مارااز تجربۀ میل در زنان افزایش دهد .
لوین ، مطالعهای برای بررسی اینکه زنان تا چه حد، مدلهای مختلف چرخۀ پاسخ جنسی را قبول دارند، انجام دادند. زنان یک پرسشنامۀ خود گزارش دهی را تکمیل کردند که در آن ادراک آنها از ارتباط بین تجربۀ جنسی و مدلهای اخیرِ عملکرد جنسی که بر اساس نظریۀ مسترز و جانسون و کاپلان و باسون است، ارزیابی شد. نویسندگان این پژوهش، همچنین شاخص عملکرد جنسی زنان را برای تعیین سطح عملکرد جنسی آنها، اجرا کردند. تقریباً تعداد برابری از زنان هر سه مدل پاسخ جنسی را بهعنوان منعکسکنندۀ تجربۀ جنسی خود، تأیید کردند. زنانی که مدل باسون را تأیید کردند در مقایسه با آنهایی که مدل جانسون و مسترز یا کاپلان را قبول داشتند، بر اساس شاخص FSFI عملکرد جنسی پایینتری داشتند.این پژوهش نشان میدهد که چرخۀ پاسخ جنسی زنان کاملاً ناهمگون است و نمیتوان آن را تنها با یک مدل توضیح داد. بعلاوه، مدل باسون میتواند به بهترین نحو زنانی را که نگرانیهای جنسی دارند تشخیص دهد، بهطوریکه در مقایسه با زنانی که میل جنسی خودانگیخته دارند، آنهایی که این میل را تجربه نمیکنند مهار و ممانعت جنسی بیشتری را گزارش میکنند.
چنین ناهمگونی در پاسخ جنسی زنان، شکاف در ادبیات پژوهشی موجود را که عوامل مؤثر در اختلاف سطح میل جنسی و عواملی را که به اختلالات جنسی زنان مرتبط است در نظر دارند، برجسته میسازد. گرچه مطالعات تجربی اخیر، مفاهیم متعددی از میل جنسی که مختص زنان است را بسط دادهاند، هنوز مسائل بسیاری باقیمانده است. تعریف میل جنسی همچنان در درجۀ اول بر اساس رفتار قابلمشاهده یا انگیزۀ جنسی بودن است. دشواری این تعریف در این واقعیت نهفته است که احساسات زن دربارۀ انجام فعالیت جنسی بهطور جداییناپذیری به عوامل زمینهای که شامل متغیرهای اجتماعی-فرهنگی و رابطهای است، بستگی دارد. جدا از میل جنسی که نشاندهندۀ میل به انجام رفتار جنسی است، تعریف تجربی فعلی، به اجزای درون-روانی دیگر دربارۀ اینکه معنای تجربۀ جنسی چیست اشارهای نمیکند. بههرحال میل جنسی و چرخة جنسی به هر شکلی که تعریف شود شامل یک سری فرایندهای فیزیولوژیک است که در اینجا فرایند فیزیولوژیک چرخة جنسی را بهطور اجمالی بررسی میکنیم:
مرد و زن طبیعی در مقابل تحریک جنسی یک رشته واکنشهای فیزیولوژیک نشان میدهند. ویلیام مسترز و ویرجینیا جانسون در نخستین توصیفِ مفصل این پاسخها مشاهده کردهاند که این فرآیند فیزیولوژیک شامل افزایش احتقان عروقی و میوتونی تورم و سپس درنتیجه ارگاسم، کاهش فعالیت عروقی و تون عضلانی فروخوابیدگی؛ به وجود میآیند.
مرحله اول : میل جنسی (Desire یا Appetitive). این مرحله از مراحلی که صرفاً از طریق فیزیولوژی شناخته میشوند متمایز است و گنجاندن آن در این طبقهبندی نشاندهندۀ توجه روانپزشکان به انگیزش، سائق و شخصیت است.این مرحله با تخیلات جنسی و میل به برقراری رابطه جنسی مشخص میشود.
مرحله دوم: برانگیختگی، تحریک. این مرحله در اثر تحریک روانشناختی ،تخیلی یا وجود شی محبوب یا تحریک فیزیولوژیک ،نوازش یا بوسه یا ترکیب هر دو ظاهر میشود و شامل احساس ذهنی لذّت است. در طی این مرحله احتقان آلت مردانه به نعوظ منجر میشود و احتقان آلت زنانه به لیزشدگی مهبل میانجامد. نوک پستان در هر دو جنس برآمدگی پیدا میکند هرچند این حالت در زنها شایعتر است. کلیتوریس زن سفت و متورم میشود و لبهای کوچک درنتیجۀ پرخونی وریدی کلفتتر میشوند. برانگیختگی اولیه ممکن است چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد. با ادامۀ تحریک بیضههای مرد تا 50% بزرگتر میشوند و بالا میآیند. لولۀ مهبلی زن در ثلث خارجی انقباض مشخصی مییابد که به سکوی ارگاسمی معروف است. کلیتوریس بالاآمده پشت سمفیز پوبیس قرار میگیرد درنتیجه بهآسانی قابللمس نیست ولی تحریک این ناحیه سبب کشش لبهای کوچک و پرهپوس و حرکت تنۀ کلیتوریس بهطرف داخل پرهپوس میشود. اندازۀ پستان زن 25% افزایش مییابد. ادامۀ پرخونی آلت مرد و مهبل زن تغییر رنگ خاصی ایجاد میکند که بخصوص در لبهای کوچک مشخص است که رنگ قرمز روشن یا تیره پیدا میکند. انقباضات ارادی در گروه وسیعی از عضلات صورت میگیرد. میزان نبض و تنفس افزایش مییابد و فشارخون بالا میرود. اوج برانگیختگی 30 ثانیه تا چند دقیقه طول میکشد .
مرحله سوم: ارگاسم. این مرحله اوج لذت جنسی است که همراه با رفع تنش جنسی و انقباضات موزون عضلات میان دو راه و اعضاء تناسلی لگن است. در مرد احساس ذهنی انزال بهطور غیرقابلاجتناب سبب آغاز ارگاسم میشود و پسازآن خروج با فشار منی صورت میگیرد. ارگاسم نر همچنین با چهار یا پنج اسپاسم موزون پروستات، کیسههای منی، مجرای ترشحی بیضهها و پیشابراه همراه است. در زنان ارگاسم با سه تا پانزده انقباض غیرارادی ثلث تحتانی مهبل و انقباضهای قوی و پایدار رحم از عمق بهطرف گردن رحم مشخص است. انقباضات غیرارادی اسفنکترهای داخلی و خارجی مقعد هم در مرد و هم در زن رخ میدهد.این انقباضات و سایر انقباضات در طی ارگاسم با فواصل زمانی 8/0 ثانیه رخ میدهد. سایر تظاهرات عبارت است از حرکات ارادی و غیرارادی گروه وسیعی از عضلات ازجمله عضلات صورت و اسپاسم کارپوپدال؛ فشارخون دیاستولیک و سیستولیک حدود 20 تا 40 میلیمتر جیوه افزایش مییابد و ضربان قلب به 160 در دقیقه میرسد. ارگاسم 3 تا 25 ثانیه طول میکشد و همراه با تیرگی خفیف هوشیاری است .
مرحله چهارم: فرونشینی . شامل رفع احتقان خونی اعضای تناسلی ؛ فروخوابیدگی است که بدن را به حالت سکون قبلی بازمیگرداند. اگر ارگاسم روی دهد مرحله فرونشینی سریع و همراه با احساس ذهنی خوشی، آرامسازی کلی و تمدد ماهیچهای است؛ ولی اگر ارگاسم رخ ندهد، فرونشینی ممکن است 2 تا 6 ساعت طول بکشد و همراه با تحریکپذیری و ناراحتی باشد. پس از ارگاسم مرد یک دورۀ بیپاسخی دارد که ممکن است چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد، در طی این دوره فرد قدرت ارگاسم دیگری ندارد. ولی زنان دوره بیپاسخی ندارند و میتوانند ارگاسمهای متعدد و پیاپی داشته باشند.
منبع
امیدبیگی،مریم(1394)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش میل جنسی، افزایش احقاق جنسی و کاهش تعارضات زناشویی زنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید