حمایت اجتماعی
عبارت مسئله این نیست که چه چیز را می دانید، بلکه آن است که چه کسی را می شناسید؛ تا حدی گفته ای نامانوس است اما قدری خردمندی در آن نهفته است. این ضرب المثل قدیمی دانمارکی که هیچ کس آنقدر توانا نیست که نیاز به همسایه نداشته باشد نقطه نظر را مثبت می کند. پژوهش جدید درباه حمایت اجتماعی، توجه را بر جنبه های مثبت روابط اجتماعی متمرکز کرده است یعنی آن دسته از بستگی های درون فردی که مورد علاقه و پاداش دهنده و حمایت کننده هستند. شبکه اجتماعی افرادی را در بر می گیرد که می توان به آنها تکیه کرد. مردمی که به فرد اجازه می دهند بدانیم آنها نگران ارزشها هستند و ما را دوست دارند. هر کس متعلق به شبکه اجتماعی است حمایت اجتماعی را تجربه می کند.شواهد مبنی بر اینکه طرق غیر انطباقی تفکر و رفتار به طور نامناسب در میان افراد با حمایت اجتماعی کم روی می دهد در حال افزایشند.میزان کفایت حمایت اجتماعی هم درآسیب پذیری و هم در مقابله نقش دارد. آسیب پذیری جسمی و روانشناختی به موازات کاهش حمایت اجتماعی افزایش می یابد، به این معنی که ،حمایت اجتماعی به عنوان سپری در مقابل آشفتگیهای زندگی در دنیای پیچیده عمل می کند.
نه تنها حمایت اجتماعی طی دوره فشار روانی بسیار یاری کننده است، بلکه در مواقع آرامش نسبی نیز مفید است . از سوی دیگر نوجوانی دوره ای از زندگی است که با مسائل و مشکلات زیادی برای نوجوانان و خانواده های آنان همراه است اگر رفتار و حمایت اجتماعی در این دوره از زندگی به نحوه صحیح صورت نگیرد مشکلات بعدی آن به صورت اضطراب، افسردگی، پرخاشگری بدگمانی و .. نسبت به مسائل زندگی در آنان شکل می گیرد. می توان گفت که روش های غیر انطباقی رفتار در میان نوجوانانی شایع است که درون خانواده حمایت اجتماعی کمی دارند. بررسی های مختلف نشان دادند که فقدان حمایت اجتماعی نه تنها سبب خلل در خوداتکایی می شود بلکه روابط آشفته بین نوجوانان و خانواده را تشدید می کند. براي تامين حمایت اجتماعی و روانی نوجوان، نيازمند همکاري موثر و متقابل وي و خانواده است. نوجواناني که درک صحيحي از معنا و مفهوم زندگي دارند، به همان نسبت از انگيزه نيرومندي براي مبارزه با مشکلات و حل معضلات زندگيشان برخوردارند و اين امر به نوبه خود منجر به تبادل روحي و سلامت رواني مي شود. در مقابل، نوجواناني که زندگي را فاقد معنا مي دانند، دليلي براي حفظ و حراست از آن نداشته و بيشتر در معرض افسردگي و احساس درون تهي بودن قرار مي گيرند برخي از تضادهاي دروني، علاوه بر آزار روحي، مانعي براي بهداشت رواني نوجوانان محسوب مي شود.
به عنوان مثال او از يک سوي خواستار استقلال بيشتر و تا حدي جدا شدن از والدين ومتکي به خود شدن است ولي از سوي ديگر از احتمال اينکه نتواند نيازهاي خويش را پاسخگو باشند، نگران بوده و رنج مي بردواين دو پديده درتضاد با يکديگرند. نوجوانان لازم است، شيوه هاي حل تضادها و تعارضهاي روحي خويش را بياموزند ؛جريان فکر آدمي بر روند زندگيش تاثير مي گذارد اگر چه اين عبارت، قدري بديهي به نظر مي رسد وليکن درعمل و زندگي روزمره کمتر کسي به اهميت و معناي آن توجه دارد، از جمله نوجوانان در تحليل رابطه نوع تفکر و شيوه زندگي، دچار نوعي غفلت و بي خبري هستند، نوجوانان بايد بتوانند نحوه تاثير افکار و رويکردهاي مختلف را بر جلوه هاي متنوع زندگي، به درستي تحليل نموده و رابطه آنها را تبيين نمايند. به عنوان مثال چنانچه رويکرد مثبت و معقولي به زندگي داشته باشيم، زندگيمان روند مطلوب وقابل قبولي و مثبتي خواهد داشت و در مقابل، اتخاذ رويکرد منفي وغير منطقي نيز موجب آشفتگي زندگي و برهم خوردن تعادل شخصيت خواهدگرديد. شناخت و آگاهي از خط سير زندگي و مراحل تحول و تکامل انسانهاي والا وا سوه نوجوانان را در تحقق يک شخصيت متعادل و برخوردار از سلامت روان، ياري مي دهد.آنچه که گفته شد نیازمند حمایت روانی اطرافیان خصوصا خانواده می باشد.
- راتوس؛ معتقد است که حمایت اجتماعی اثرات نامطلوب فشار روانی را ازپنج طریق تعدیل وتضعیف می کند:
- توجه عاطفی : شامل گوش دادن به مشکلات افراد و ابراز احساسات همدلی، مراقبت، فهم و قوت قلب دادن.
- یاری رسانی: یعنی ارائه حمایت و یاری که به رفتار انطباقی می انجامد.
- اطلاعات : ارائه راهنمایی و توصیه جهت افزایش توانایی مقابله ای افراد.
- ارزیابی : ارائه پسخوراند از سوی دیگران در زمینه کیفیت عملکرد منجر به تصحیح عملکرد.
جامعه پذیری : دریافت حمایت اجتماعی معمولا به واسطه جامعه پذیری بوجود می آید در نتیجه اثرات سود مندی به دنبال می آورد. پژوهش ها به طور ثابت بر نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی بر استرس تاکید داشته اند میزان مرگ ومیر در مردانی که متاهل هستند به نحو معنی داری پایین تر از کسانی است که مجردند .لو معتقد است حمایت اجتماعی اثرات رویدادهای استرس زا را تعدیل می کند و به تجربه عواطف مثبت می انجامد . حمایت اجتماعی با شادکامی و سلامت روانی رابطه مثبت دارد دیلی و لاندرز؛ نشان دادند که حمایت اجتماعی موجب فائق آمدن بر مشکلات زندگی زناشویی می شود . زوجینی که از حمایت اجتماعی برخوردارند رضایت بالاتری از زندگی دارند. استروبی و دیگران؛ اشاره کردند که حمایت اجتماعی به مثابه یک تعدیل کننده تجربه سوگ عمل می کند. افرادی که فقدان را تجربه می کنند وقتی از حمایت اجتماعی برخوردار باشند بهتر با آن کنار می آیند و بهبودی از تجربه سوگ با سهولت بهتری صورت می گیرد .همچنین حمایت اجتماعی در کاهش علایم افسردگی پس از سوگ تاثیر معنا داری می گذارد .
ادبیات پژوهشی در زمینه حمایت اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
- اول مطالعاتی که متمرکز بر سیستم های حمایتی در محیط است .
- دوم، مطالعاتی که به سازه حمایت اجتماعی تصوری توجه دارند یعنی بنا به تصور شخصی، چه میزان از حمایت شخصی برخوردار است .
محققان مختلف نشان داده اند که رضایت از زندگی یکی از پیش بینی کننده های سلامت روانی است رضایت از زندگی از سایر سازه های روان شناختی مانند عاطفه مثبت و منفی، عزت نفس و خوش بینی متمایز است شواهد تجربی حاکی از آن است که بعد زمانی رضایت از رضایت از گذشته و رضایت از حال، زندگی مهم است و رضایت از آینده سه بعد متمایز رضایت از زندگی است .سایر متغیرهای روان شناختی مرتبط با رضایت از زندگی مانند امید و خوش بینی نیز به سوی دیدگاه زمانی آینده مدار حرکت کرده اند. لازاروس و فولکمن؛به چندین مسیر اشاره کرده اند که دیدگاه امیدوارانه و خوشبینانه موجب فراخوانی هیجان های مثبت می شود و کیفیت مقابله با منابع استرس را بهبود می بخشد شوارتز و استراک؛ نشان داده اند که متمایز سازی سه سطح رضایت از زندگی یعنی رضایت از گذشته، حال و آینده برای برآورد تاثیرات این سازه بر سلامت روانی به پیش بینی های دقیق تر سلامت روانی و مقابله با منابع استرس زندگی منجر می شود.هانکانن و همکاران، یک فراتحلیل در زمینه رضایت از زندگی انجام دادند و دریافتند که رضایت کمتر از زندگی با خطر بالاتر خودکشی همبسته است، حتی وقتی متغیرهایی چون سن، جنس، وضعیت سلامت پایه و مصرف الکل کنترل شود. مردان ناراضی از زندگی درمقایسه با زنان ناراضی، بیست وپنج بار بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. در مجموع تحقیقات بر نقش حمایت اجتماعی واقعی و تصوری تاکید داشته اند.
ابعاد حمایت اجتماعی
برخي حمایت اجتماعي را واقعيتي اجتماعي و برخي ديگر آن را ناشي از ادراك فرد مي دانند. ساراسون؛ حمایت اجتماعي را مفهومي چند بعدي مي داند كه هر دو را در بر مي گيرد. بررسي ها نشان مي دهد كه بين حمایت اجتماعي وسلامتي ارتباط معناداري وجود دارد. افرادي كه حمایت اجتماعي بالاتري دارند، از سلامت بهتري برخوردارند. همچنين بررسي ها گوياي آن هستند كه واكنشهاي فيزيولوژيك نسبت به استرس، تحت تاثير حمایت اجتماعي تغيير مي كند پژوهشگران به این نتیجه رسیدند كه حمایت اجتماعي پيش بيني كننده قوي سلامت در زندگي است. حمایت اجتماعي احتمال بيمارشدن را كاهش مي دهد، بهبودي را تسريع ومرگ را كم مي كند..مك نيكولاس؛ بين حمایت اجتماعي و رفتارهاي بهداشتي مثبت، همبستگي معناداري راگزارش نمودند. پژوهشگران براي تبيين چگونگي تأثيرحمایت اجتماعي بر سلامتي، دومدل را مطرح كرده اند :
- مدل تأثيركلي: حمایت اجتماعي صرف نظر از اينكه فرد تحت تأثير استرس باشد يا نه، باعث مي شود تا فرد ازتجارب منفي پرهيز كند وازاين رو اثرات سودمندي برسلامتي دارد.
- فرضيه سپرمانند : حمایت اجتماعي تنها براي افراد تحت استرس سودمند است وچون مانع نفوذ استرس برفرد مي شود. حمایت اجتماعي وحتي ادراك حمایت اجتماعي با پاسخهاي ايمني بدن ارتباط دارد بارون وهمكاران، دريافتند افرادي كه نمره حمایت اجتماعي بيشتري دارند از وضعيت ايمني بهتري نيز برخوردارند. حمایت اجتماعي را داراي نقشي محافظت كننده در برابر اثرات استرس امتحان گزارش نمودند. برخي بررسي ها فشارخون پايين تر را درميان همسالان و جوانان داراي حمایت اجتماعي بالا گزارش كردند.
راتوس؛ به نقل ازعابديان و پيروي، معتقد است كه حمایت اجتماعي اثرات نامطلوب فشاررواني را ازپنج طريق تعديل وتضعيف مي كند :
- توجه عاطفي : گوش دادن به مشكلات افراد و ابرازاحساسات، همدلي، مراقبت، فهم وقوت قلب دادن ،
- ياري رساني يعني ارائه حمایت وياري كه به رفتارانطباقي مي انجامد،
- اطلاعات يعني ارائه راهنمايي وتوصيه جهت افزايش توانايي مقابله اي افراد،
- ارزيابي يعني پسخوراند ازسوي ديگران درزمينه كيفيت عملكرد منجربه تصحيح عملكرد
- جامعه پذيري يعني دريافت حمایت اجتماعي معمولاً به واسطه جامعه پذيري به وجود مي آيد درنتيجه اثرات سودمندي به دنبال مي آورد.
پژوهشها به طورثابت برنقش تعديل كننده حمایت اجتماعي براسترس تأكيد داشته اند .ميزان مرگ ومير درمرداني كه متأهل اند به نحو معناداري پايين ترازكساني است كه مجردند. معتقد است حمایت اجتماعي اثرات رويدادهاي استرس زا را تعديل مي كند و به تجربه عواطف مثبت مي انجامد. حمایت اجتماعي با شادكامي و سلامت رواني رابطه مثبت دارد. دهلي و لاندرز، نشان دادند كه حمایت اجتماعي موجب فائق آمدن بر مشكلات زندگي زناشويي مي شود. استروبي و دیگران، اشاره كردند كه حمایت اجتماعي به مثابه يك تعديل كننده تجربه سوگ عمل مي كند. افسردگي يكي ازشايع ترين اختلالات رواني است و چندين عامل دربروزوشيوع آن نقش دارند : رويدادهاي منفي زندگي وپايين بودن سطح حمایت اجتماعي، دوعامل مرتبط با افسردگي دانسته شده اند. بررسي ها، وجود رابطه ميان حمایت اجتماعي پايين وسلامت رواني را مورد تأييد قرارداده اند .
انواع حمایت اجتماعی
محققان سعی کرده اند انواع حمایت ها را طبقه بندی کنند. آنان معتقدند اساساً پنج نوع حمایت اجتماعی وجود دارد :
- حمایت عاطفـی : که شامـل ابراز همــدردی ، توجـه ، محبت و علاقه نسبت به فرد است. در این صورت فرد در زمان استرس ، احساس آسایش ، اطمینان و به جایی تعلق داشتن می کند .
- حمایت ارزشی : از طریق ابراز احترام ، تشویق یا موافقت با نظـرها ، یا احساسات فرد ، و ارزیابی مثبت فــرد در مقایسه با کسانی که مثلاً وضعیتشان بدتراز اوست ، صــورت می گیــرد . این نوع حمایت موجب افزایش احساس با ارزش بــودن ، لیاقت و اعتبار در فرد می شود . حمایت ارزشی ، به ویژه در زمان ارزیابی استرس ، مفید واقع می شود .
- حمایت عملی و مادی : که شامل کمکهای مستقیم به فرد است ، مانند انجام دادن کارهای خانه یا قرض دادن پول به او .
- حمایت اطلاعاتی : شامل توصیه کردن، دادن پیشنهاد یا دادن جهت و پسخوراند به بیمار است . به عنوان مثال ، امکان دارد پزشک یا دوستان اطلاعاتی در مورد درمان در اختیار بیمار بگذارند. یا امکان دارد همکاران فردی که با یک تصمیم گیری شغلی رویاروست، پیشنهادهای خوبی به او بکنند.
- حمایت شبکه ای : به فرد احساس عضویت در گروهی با علایق و فعالیتهای اجتماعی مشترک می دهد .
چه کسانی از حمایت اجتماعی برخوردارند
همه افراد از حمایت اجتماعی مورد نیازشان بهره مند نمی شوند . عوامل متعددی در تعیین این حمایتها موثرند. بعضی ازاین عوامل به خود فرد مربوط می شوند. اگر فردی، اجتماعی نباشد، به دیگران کمک نکند و اجازه ندهد دیگران بفهمند که به کمک نیاز دارد، احتمالاً از حمایتی بهره مند نخواهد شد . یکی دیگر از عوامل تعیین کننده بهره مندی از حمایت، ساختار شبکه اجتماعی فرد است ، یعنی پیوندهایی که او با افراد در خانواده و جامعه دارد. این پیوندها از نظر وسعت، تعداد ارتباطات، نزدیکی، و میزان صمیمیت با هم متفاوت هستنــد. نیاز افــراد به حمایت از دیگران ، در طـول زندگی تغییر می کند .
منبع
رحیم پور،فاطمه(1394)، رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی بشا خودپنداره در دختران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید