حقوق کودک و دانش آموز

در زبان فارسی واژه ”حقوق“ به معانی گوناگون بکار می رود و مهمترین آنها موارد زیر می باشد:مجموع مقرراتی حاکم بر اشخاص, از این جهت که در اجتماع زندگی می کنند. انسان موجودی است اجتماعی که باید در میان همگنان خود بسر برد. به حکم طبیعت, انسان   می بایست با کمک و همکاری دیگران خواسته ها و نیاز های خود را برآورده سازد. از سوی دیگر به علت شباهت فطری میان آدمیان, بین نیازهای آنها نیز شباهت وجود دارد، لذا بر سر جذب منافع بیشتر و زندگی بهتر میان آنها اختلاف و درگیری بوجود خواهد آمد. انسان اندیشمند با علم به اینکه با آشوب و درگیری نمی تواند بقای اجتماع را تضمین نماید, سعی در برقراری و حفظ قواعدی نمود تا بر اشخاص در اجتماع حکومت کند و ما امروز مجموع این قواعد را ”حقوق“ می نامیم.برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع, علم حقوق برای هرکس امتیازهایی در برابر دیگران می شناسد و توان خاصی به او می بخشد. این امتیاز و توانایی را ”حق“ می نامند که جمع آن ”حقوق“ است, مثل حق حیات, حق مالکیت و …گاه مقصود از واژه ”حقوق“ علم حقوق است, یعنی دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول و زندگی آن می پردازد. مقصود ما در این جزوه بررسی شاخه ها و عناصر مرتبط با حقوق بانکداری بعنوان یک علم می باشد

حقوق بشر در سطوح ملی و بین المللی، متوجه حمایت از افراد بشر در مقابل رنجها و مشقات ساخته دست انسانها و موانع قابل اجتنابی است که از طریق اعمال محرومیت، بهره‌کشی، اختناق، ‌آزار و اذیت کلیه اشکال سوء رفتار توسط گروه‌های سازمان یافته و قدرتمندی از انسانها بوجود ‌آمده‌است.مجموعه قواعد حقوق بشری شاخه‌ای از حقوق بین الملل عمومی است که به منظور حمایت از حیات، سلامت و کرامت افراد، البته در شرایط متفاوت ایجاد شده است.مجموعه ای از اصول و قواعدی است که بر مبنای آنان افراد یا گروهها صرفا به دلیل انسان بودن از استانداردهای رفتاری خاص برخوردار گشته یا از اختیاراتی بهره مند می‌گردند. این باور جهان شمول وجود دارد که انسانها دارای حقوق هستند، هرچند که این جهان شمولی بر مقوله ای تعریف و تشریح این حقوق – پراکندگی وسیع و گسترده دچار می‌گردد. تمایزات تاریخ، تفاوتهای فرهنگی، تعارضات اقتصادی، تنشهای سیاسی غیر همگون و بنیان‌های فلسفی نامتقارن منجر به این گشته اند که نتوان از یک واژه نامه یکسان در حیطه حقوق بشر استفاده کرد.هنجارهای بین المللی از جمله هنجارهای حقوق بشر بیش از هر چیزی نماینده تفوق غرب در صحنه جهانی است.در مفهوم حقوق بشر تعریف واحدی ارائه نشده و توافقی در این مورد وجود ندارد، به بیان کلی حقوق بشر، حقوق بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می‌شود‌، یعنی مجموعه‌ای از ارزشها، مفاهیم،‌ اسناد و سازوکارها است که موضوعشان حمایت از مقام و منزلت و کرامت انسانی‌است.

هدف و غایت حقوق بشر تضمین حقوق اساسی افراد بوده و حقوق بشر به دنبال اعطاء حقوق مشخص افراد می‌باشد و منظور از حقوق اساسی افراد، ‌همان حقوق و آزادیهای فردی است که عبارتند از: حکومت قانون- عادلانه- و آزادی بیان و اجتماعات و مصونیت جان و مال و آزادیهای ویژه ای چون حقوق اقتصادی ، مصونیت از تبعیض و حقوق بیگانگان با تمام زیرشاخه ها و چارچوبهای منطقی اجرای وجود ضمانت اجرای آنهاست.حقوق بشر بارها تعریف و باز تعریف شده است و در هر دوره، مکتب و صاحبنظری از منظر خود به این موضوع نگریسته است و چارچوب آنرا تبیین کرده است. اگرچه برخی صاحبنظران، حقوق بشر فعلی را «حاصل تفوق و نفوذ فلسفه و اندیشه‌های غربی» در این زمینه می دانند ولی باید اذعان نمود که رشد و شکوفایی چنین اندیشه‌هایی از بنیادهای فرهنگی سایر ملل، مذاهب و مکاتب بهره برده است، به همین دلیل است که اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 51 عضو سازمان ملل با فرهنگها و نظرات گوناگون است و دو میثاق بین المللی حقوق بشر و پروتکلهای اختیاری حقوق مدنی و سیاسی با اعتقادات ادیان و مکاتب تا حدود زیادی همخوانی و همراهی دارد. به همین دلیل با قاطعیت می‌توان گفت: «حقوق بشر امروزی تلفیقی از اعتقادات و ارزشهای مربوط به نوع بشر از گذشته تا به امروز است». این حقوق بشر همان مفهومی است که مرزها را در نوردیده و سخن از جهان شمولی آن است که از قواعد بنیادین حقوق بشربه مانند قواعد آمره یاد می‌کنند و تخطی از آن موجب مسئولیت دولتها از توصیه و پرداخت غرامت تا اقدام نظامی می گردد.با تمامی تعاریف گوناگونی که از حقوق بشر وجود دارد و با بیان اختلافاتی که در تبیین آن رفت‌، تعریف مورد نظر محقق، با جمعبندی از این تعاریف ارائه می‌شود:‌« حقوق بشر، به کلیه اسناد مصوب سازمان ملل راجع به حقوق بشر اعم از منشور حقوق بشر گفته می شود که از مجاری قطعنامه‌های شورای امنیت و مجمع عمومی و آرای دیوان بین المللی دادگستری و سایر ساز و کارهای مبتنی بر منشور و معاهدات صیانت شده و به اجرا گذارده می شود.».

حقوق بشر با حقوق کودکان آغاز می شود. در اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین آمده است که تک تک انسانها سزاوار برخورداری از حقوقی یکسان و اساسی هستند که جزو لاینفک وجود آنهاست. حق برخورداری از “مقام” انسانی به این معناست که هر شخص به خاطر انسان بودن خود شایسته احترام است.کودکان هم انسان هستند؛ آنها نیز مستحق برخورداری از حقوق اساسی و ابتدایی بشر هستند و شایسته احترامی هستند که تمام اعضای خانواده بزرگ بشری باید از آن بهره مند باشند. این حقوق با رعایت جزئیات و با قاطعیت در این اعلامیه جهانی بیان شده است. علاوه بر این در اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین گفته شده است که کودکی دوره ایست که نیازمند رسیدگی و مراقبت ویژه است.

تمام کودکان حق دارند که نیازهای اساسی آنها برآورده شود، که نه تنها شامل نیازهای لازم برای بقا و امنیت که شامل حقوقی است که به آنها امکان دهد تا حد توانایی خود به رشد جسمی و ذهنی رسیده و با توجه به سن و میزان رشد خود به عنوان عضوی از جامعه عمل نمایند و به یک شهروند بزرگسال مسئول و علاقمند به امور جامعه تبدیل شوند. به عبارت دیگر، تعمیم دادن مفاد اعلامیه حقوق بشر به کودکان بنابر نیازهای آنان انجام گرفته است، نیازهایی که باید برای کودکان برآورده شوند تا آنها از دوران کودکی شاد و غنی لذت برده و بتوانند به بزرگسالانی قدرتمند، مستقل، نیک اندیش و مسئول مبدل شوند.

نیازهای کودکان باید با توجه به کل وجود کودک، به طور خاص و همراه با رشد و بالندگی او برطرف شود. کودکان از هر نژاد، فرهنگ، مذهب، جنسیت، مقام اجتماعی، توانایی یا سن، باید از تمامی حقوق خود برخوردار باشند. این قوانین باید با توجه به یگانه بودن هر کودک و نیازهای خاص او و بنابر شرایط سنی، شخصیت و درجه رشد جسمی و ذهنی او انجام شده و مطابق با رشد او تغییر نمایند. نیازهای کودکانی که محتاج به توجه و رسیدگی ویژه بوده، از جمله دچار ناتوانیهای جسمی و ذهنی یا توانایی های بیش از حد عادی هستند، باید برآورده شود. دیگر مواردی که شامل این بند میشوند، کودکانی هستند که در شرایط ناگوار از جمله حضور در مناطق جنگی، کمپ آوارگان، تبعیدیان بوده یا مورد آزار قرار گرفته، آسیب دیده یا داغدار هستند، آن دسته از کودکانی که از فقر شدید رنج میبرند یا درگیر بهره کشی و سوء استفاده جنسی بوده، به بیماریهایی نظیر ایدز و مانند آن مبتلا هستند و مواردی از این دست نیز از جمله کودکان نیازمند به توجه خاص به شمار می آیند. حقوق رشد و بالندگی در مراحل مناسبک کودکان در طی روند رشد و پرورش خود، به امکانات پرورشی متناسب نیاز دارند و باید در هر مرحله از زندگی خود، وظایفی را در راه رسیدن به آن درجه از رشد جسمی و ذهنی به پایان رسانده باشند. آنها در هر مرحله از رشد خود به امکانات و فرصتهای خاص نیاز دارند تا به یادگیری زبان، مهارتهای ارتباطی و حرکتی و توانایی شناخت و درک جهان اطراف خود بپردازند. اگر یک توانایی خاص در آنها وجود ندارد، باید برای جبران آن یاری شوند.

منبع

داداش پور، اصغر(1392)، بررسی میزان اشنایی معلمان با حقوق دانش آموزان و رابطه آن با رضایت از تحصیل در میان دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر ارومیه، پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0